نتیجهی نهایی جنگ خندق
وقتی که اختلاف و تفرقه بین قریش با متحدانش به و جود آمد، پیامبرجدست به دعا برداشت و از خداوند چنین خواست:
«اللَّهُمَّ مُنَزِّلُ اُلْكتاب، سَرَيْعَ الْحِساب، اَهْزَمِ اُلاحْزَاب، اللّهُمَّ اَهْزِمهُم وَانصُرنا عَلَيْهِم»
«خداوندا! ای فرو فرستندهی کتاب آسمانی! ای شتابنده در حساب (که به سرعت به حساب دشمنانت رسیدگی مینمایی و به سرعت به فریاد دوستانت میشتابی) گروههای شرک را درهم شکن!
خدایا! آنان را شکست ده و ما را بر آنان پیروز گردان»!
خداوند، دعای پیامبر جرا قبول نمود و تفرقه و جدایی در میان سپاهیان قریش و متحدانش فراهم گردید و به دنبال آن نیز باد بسیار سرد و شدیدی برانگیخت. وزش باد به اندازهای شدید بود که کفار و هم پیمانان آنان تصمیم به بازگشت گرفتند. بویژه خداوند با فرستادن فرشتگانی موجبات متزلزل گردانیدن قریش را فراهم آورد و دلهایشان را به ترس و وحشت انداخت.
پیامبر جحذیفه بن یمان را فرستاد تا از دشمن کسب خبر کند. حذیفه آنان را در حال کوچ کردن دید و این خبر را برای پیامبر جبرد. کفار از اینکه در این جنگ چیزی عایدشان نگردیده بود، بسیار ناراحت و غمگین بودند؛ در حالی که خداوند عزت و سربلندی را نصیب مسلمانان گردانید و وعدههای خویش را در مورد آنان تحقق بخشیده بود.
در این جنگ تعداد اندکی از مسلمانان به شهادت رسیدند و کمی سختی هم متحمل گردیدند، اما این جنگ برای کفار چیزی جز حقارت و خواری به دنبال نداشت و قوم عرب پی بردند که دیگر توان مقابله با نیروی سپاه اسلام را ندارند. پیامبر جبعد از پیروزی فرمودند:
«الآن نَغْزوُهم ولايغزونا؛ نَحْنُ نسير اِليهم»
«اینک ما به جنگ آنان میرویم و آنان دیگر به جنگ ما نمیآیند؛ ما به سوی آنان رهسپار خواهیم شد».