۳- عمرهی قضا
پیامبر جدر سال ششم هجری برای زیارت خانهی خدا قصد رفتن به سوی مکه را نمود؛ اما کفار مانع این عمل گردیدند و طبق صلح حدیبیه مقرر شد که سال آینده برای انجام دادن حج به مکه بیایند و قریش سه روز مکه را ترک نمایند تا پیامبر جو اصحاب در مکه بمانند.
در سال هفتم هجری پیامبر جو اصحابش که سال گذشته همراه او در حدیبیه بودند، تصمیم گرفتند که به مکه بروند، وغیر از چند اسلحه که در صورت نیاز بتوانند از آن استفاده نمایند، اسلحهای دیگر همراه نبردند. با ورود مسلمانان به مکه، کفار، مکه را ترک نمودند تا طواف مسلمین را نبینند و هنگامی که پیامبر جاز گردنهی «کداء» خواست وارد مکه گردد، این اذکار را میفرمود:
«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ، صَدَقَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَاَعَزَّ جُنْدَهُ وَهَزَمَ اُلأحْزابَ كُلَّهُ».
«هیچ معبود بر حقی نیست غیر از «الله»، خداوند متعال به وعدهاش وفا نمود و بندهاش (پیامبر ج) را یاری داد و سپاه و لشکر اسلام را عزت داد به تنهایی تمامی احزاب و گروههای مشرکین و کفار را شکست داد».
پیامبر جدر حالی که سوار بر شتر بود به طواف خانهی کعبه پرداخت و به مسلمانان دستور داد تا سه بار اول طواف را به صورت نیمه دویدن انجام دهند، تا از خود نیرومندی نشان دهند؛ برای اینکه که کفار میگفتند که: کسانی که امروز طواف خانهی خدا میکنند، تاب و گرمای سوزان مدینه آنان را ناتوان کرده است.
پیامبر جهمرا با اصحاب و یارانش با کمال نیرومندی و قدرت، طواف خانی کعبه را انجام دادند و سرهای خود را تراشیدند و سعی بین صفا و مروه را نیز انجام دادند. در مقابل، کفار هم توانمندی و هم سرعت حرکت مسلمانان را دیدند و این برخلاف آن چیزی بود که آنان فکر میکردند.
بعد از انجام حج، پیامبر جبه وعدهی الهی پی برد که فرموده بود:
﴿لَّقَدۡ صَدَقَ ٱللَّهُ رَسُولَهُ ٱلرُّءۡيَا بِٱلۡحَقِّۖ لَتَدۡخُلُنَّ ٱلۡمَسۡجِدَ ٱلۡحَرَامَ إِن شَآءَ ٱللَّهُ ءَامِنِينَ﴾[الفتح: ۲۷].
«خداوند خواب را راست و درست به پیامبر خود نشان داده است. به خواست و ارادهی خدا، همهی شما در امن و امان و سر تراشیده و موی کوتاه کرده و بدون ترس داخل مسجد الحرام خواهید شد...».