و ايمان به روز آخرت دارای فايدههای نیکوی است از جمله:
اول: رغبت و میل به انجام طاعات و عبادات، و حریص بودن بر آنها، بخاطر امیدواری به ثواب آنها در آن روز (قیامت).
دوم: بیمیلی در انجام گناه، و راضینشدن به گناهان، بخاطر ترس از عقاب داده شدن در آن روز (قیامت).
سوم: ناراحتنشدن مؤمن نسبت به آنچه که در دنیا از دست داده بخاطر آنچه از نعمتهای آخرت و ثواب آنکه به آن امیدوار است.
و کافران، زنده شدن پس از مرگ را انکار نمودهاند، به این گمان که این امر غیر ممکن است.
و این گمان باطل است، که بر باطل بودن آن، شرع، و احساس، و عقل دلالت میکند.
اما شرع: خداوند متعال فرموده است: ﴿زَعَمَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَن لَّن يُبۡعَثُواْۚ قُلۡ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتُبۡعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلۡتُمۡۚ وَذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ ٧﴾[التغابن: ۷].
«کافران میپندارند که هرگز برانگیخته نخواهند شد، بگو چنین نیست که میپندارید، به پروردگارم سوگند مسلّماً زنده و بر انگیخته خواهید شد، و سپس از آنچه میکردید باخبرتان خواهند کرد، این کار بر خدا ساده و آسان است». و همهی کتابهای آسمانی بر آن اتفاق نظر دارند.
و اما احساس: همانا خداوند به بندگانش، زنده گردانیدن مردگان را در این دنیا نشان داده است، و در سورهی بقره پنج مثال از آن وجود دارد که عبارتست از:
مثال اول: قوم موسى هنگامی که به او گفتند: ﴿وَإِذۡ قُلۡتُمۡ يَٰمُوسَىٰ لَن نُّؤۡمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى ٱللَّهَ جَهۡرَةٗ فَأَخَذَتۡكُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ وَأَنتُمۡ تَنظُرُونَ ٥٥ ثُمَّ بَعَثۡنَٰكُم مِّنۢ بَعۡدِ مَوۡتِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٥٦﴾[البقرة: ۵۵-۵۶].
«و آنگاه که گفتید: ای موسى هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر آنکه خدا را آشکارا بینیم. پس صاعقهی آسمانی شما را فراگرفت درحالی که میدیدید (۵۵) سپس شما را پس از مردنِتان، زنده گرداندیم تا اینکه سپاسگزاری کنید (۵۶)».
مثال دوم: داستان مقتولی که بنی اسرائیل در آن خصومت پیدا کرده بودند، پس خداوند متعال آنها را دستور داد تا یک ماده گاو را سر ببرند و قسمتی از آن را به فرد مقتول بزنند، تا به آنان بگوید که چه کسی او را کشته است؛ و در این مورد خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِذۡ قَتَلۡتُمۡ نَفۡسٗا فَٱدَّٰرَٰٔتُمۡ فِيهَاۖ وَٱللَّهُ مُخۡرِجٞ مَّا كُنتُمۡ تَكۡتُمُونَ ٧٢ فَقُلۡنَا ٱضۡرِبُوهُ بِبَعۡضِهَاۚ كَذَٰلِكَ يُحۡيِ ٱللَّهُ ٱلۡمَوۡتَىٰ وَيُرِيكُمۡ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَعۡقِلُونَ ٧٣﴾[البقرة: ۷۲-۷۳].
«و آنگاه که کسی را کشتید سپس دربارهی او به نزاع برخاستید و خدا چیزی را که پنهان میکردید آشکارا و نمایان مینمود (۷۲) پس فرمودیم پارهای از این گاو را به این شخص بزنید خدا مردگان را چنین زنده میکند و نشانههای خود را به شما مینمایاند تا اینکه در یابید (۷۳)».
مثال سوم: داستان قومی که از دیار خود از ترس مرگ بیرون رفتند و ایشان هزاران نفر بودند، پس خداوند آنها را میراند سپس دوباره زنده گرداند و در این مورد خداوند متعال میفرماید: ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ خَرَجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَهُمۡ أُلُوفٌ حَذَرَ ٱلۡمَوۡتِ فَقَالَ لَهُمُ ٱللَّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحۡيَٰهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَذُو فَضۡلٍ عَلَى ٱلنَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَشۡكُرُونَ ٢٤٣﴾[البقرة: ۲۴۳].
«آیا از کسانی آگاهی داری که از خانههای خویش، درحالی که ایشان هزاران نفر بودند، از ترس مرگ بیرون رفتند؛ پس خداوند بدیشان گفت بمیرید. سپس خداوند آنان را زنده کرد و بیگمان خداوند فضل خویش را شامل مردم میسازد و لیکن بیشتر مردم شکرگزاری نمیکنند».
مثال چهارم: داستان مردی که بر روستایی گذشت که (اهل آن روستا) مرده بودند، پس فکر کرد که بر خداوند متعال مشکل باشد که آن را دوباره زنده گرداند؛ خداوند متعال او را صد سال میراند، سپس دوباره زنده گرداند، و در این مورد خداوند متعال میفرماید: ﴿أَوۡ كَٱلَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرۡيَةٖ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحۡيِۦ هَٰذِهِ ٱللَّهُ بَعۡدَ مَوۡتِهَاۖ فَأَمَاتَهُ ٱللَّهُ مِاْئَةَ عَامٖ ثُمَّ بَعَثَهُۥۖ قَالَ كَمۡ لَبِثۡتَۖ قَالَ لَبِثۡتُ يَوۡمًا أَوۡ بَعۡضَ يَوۡمٖۖ قَالَ بَل لَّبِثۡتَ مِاْئَةَ عَامٖ فَٱنظُرۡ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمۡ يَتَسَنَّهۡۖ وَٱنظُرۡ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجۡعَلَكَ ءَايَةٗ لِّلنَّاسِۖ وَٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡعِظَامِ كَيۡفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكۡسُوهَا لَحۡمٗاۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُۥ قَالَ أَعۡلَمُ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٥٩﴾[البقرة: ۲۵۹].
«یا از چنین کسی آگاه هستی که از کنار دهکدهای گذر کرد، درحالی که سقف خانهها فروتپیده بود، و دیوارهای آنها بر روی سقفها فرو ریخته بود؛ گفت: چگونه خدا این را پس از مرگ آنان زنده میکند؟ پس خدا او را صد سال میراند و سپس زندهاش کرد و به او گفت: چه مدت درنگ کردهای؟ گفت: روزی یا قسمتی از یک روز. فرمود بلکه صد سال درنگ کردهای. و به خوردنی و نوشیدنی خود نگاه کن که تغییر نیافته است؛ بنگر به الاغ خود تا تو را نشانهای برای مردم قرار دهیم. اکنون به استخوانها بنگر که چگونه آنها را بر میداریم و به هم پیوند میدهیم و سپس بر آنها گوشت میپوشانیم. هنگامی که برای او آشکار شد، گفت: میدانم که خدا بر هر چیزی توانا است».
مثال پنجم: داستان ابراهیمِ خلیل، هنگامی که از خداوند درخواست نمود که به وی نشان دهد که چگونه مرده را زنده میگرداند، پس به او امر فرمود که چهار پرنده را سر ببرد و تکهتکه نماید، و تکههای آنها را بر روی کوههای اطرافش قرار دهد، سپس آنها را صدا کند؛ پس تکههای آنها به سوی هم میآیندو به هم میچسبند و شتابان به سوی ابراهیم میآیند، و در این مورد خداوند متعال میفرماید: ﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِۧمُ رَبِّ أَرِنِي كَيۡفَ تُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰۖ قَالَ أَوَ لَمۡ تُؤۡمِنۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِن لِّيَطۡمَئِنَّ قَلۡبِيۖ قَالَ فَخُذۡ أَرۡبَعَةٗ مِّنَ ٱلطَّيۡرِ فَصُرۡهُنَّ إِلَيۡكَ ثُمَّ ٱجۡعَلۡ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٖ مِّنۡهُنَّ جُزۡءٗا ثُمَّ ٱدۡعُهُنَّ يَأۡتِينَكَ سَعۡيٗاۚ وَٱعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٢٦٠﴾[البقرة: ۲۶۰].
«و آنگاه که ابراهیم گفت: پروردگارا به من نشان بده که چگونه مردگان را زنده میکنی؟ گفت: مگر ایمان نیاوردهای؟! گفت: چرا، ولی تا دلم آرام گیرد، گفت خدا پس چهار تا از پرندگان را بگیر و آنها را به خود نزدیک گردان، سپس آنها را تکهتکه کن و بعد از آن بر سر هر کوهی قسمتی از آنها را بگذار بعد آنها را بخوان، شتابان به سوی تو خواهند آمد و بدان که خدا پیروزمندِ باحکمت است».
پس اینها مثالهایی حسی هستند که رخ دادهاند، و بر امکان داشتن زنده شدن مردگان دلالت دارند، و قبلاً نیز به آنچه که خداوند از نشانههای عیسى بن مریم در مورد زنده کردن مردگان، و بیرون آوردنشان از آرامگاههایشان - با اجازهی خداوند - به او بخشیده بود، اشاره شد.
و اما دلالت عقلی: از دو جهت است:
یکی اینکه: خداوند متعال که آفرینندهی آسمانها و زمین و آنچه که در آن است، میباشد؛ او که در اول آنها را آفریده است، و بر آغاز نمودن آفرینش قادر و تواناست، از بازگرداندن آنها ناتوان نیست؛ خداوند متعال میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلَّذِي يَبۡدَؤُاْ ٱلۡخَلۡقَ ثُمَّ يُعِيدُهُۥ وَهُوَ أَهۡوَنُ عَلَيۡهِ﴾[الروم: ۲۷].
«و اوست که آفرینش را آغاز کرده است و سپس آن را بازمیگرداند و این بازگرداندن برای اوآسانتر است...».
و خداوند متعال میفرماید: ﴿كَمَا بَدَأۡنَآ أَوَّلَ خَلۡقٖ نُّعِيدُهُۥۚ وَعۡدًا عَلَيۡنَآۚ إِنَّا كُنَّا فَٰعِلِينَ﴾[الأنبیاء: ۱۰۴].
«... چنانکه نخستین بار آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را باز میگردانیم، این وعدهای است که میدهیم، و ما قطعاً آن را انجام میدهیم».
و امرکنان، در مورد مردودبودن نظر کسی که زندهشدن دوبارهی استخوانهای پوکیده شده را انکار میکند، میفرماید: ﴿قُلۡ يُحۡيِيهَا ٱلَّذِيٓ أَنشَأَهَآ أَوَّلَ مَرَّةٖۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلۡقٍ عَلِيمٌ ٧٩﴾[یس: ۷۹].
«بگو: کسی آنها را زنده میگرداند که اولین بار آفرید و او به هر آفریدهای دانا است».
دوم: اینکه زمین مرده و خشک شده است، در آن درخت سبزی نیست؛ پس بر آن باران میباراند؛ پس گیاهانِ سبز سرزنده به حرکت در میآیند، در آن از هر نوع رونقدار و خوشایندی وجود دارد؛ و کسی که بر زنده گرداندن آنها پس از مرگ توانا و قادر است، بر زنده گرداندن مردگان نیز توانا میباشد، خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنَّكَ تَرَى ٱلۡأَرۡضَ خَٰشِعَةٗ فَإِذَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡهَا ٱلۡمَآءَ ٱهۡتَزَّتۡ وَرَبَتۡۚ إِنَّ ٱلَّذِيٓ أَحۡيَاهَا لَمُحۡيِ ٱلۡمَوۡتَىٰٓۚ إِنَّهُۥ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٌ ٣٩﴾[فصلت: ۳۹].
«و از نشانههای خدا این است که تو زمین را فرسوده میبینی اما هنگامی که بر آن آب فرومیفرستیم، به جنبش در میآید و آماسیده میشود؛ همانا کسی که این زمینِ خشک و برهوت را زنده میکند، هم او مردگان را نیز زنده کند چرا که او بر هر چیزی تواناست».
و خداوند متعال میفرماید: ﴿وَنَزَّلۡنَا مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ مُّبَٰرَكٗا فَأَنۢبَتۡنَا بِهِۦ جَنَّٰتٖ وَحَبَّ ٱلۡحَصِيدِ ٩ وَٱلنَّخۡلَ بَاسِقَٰتٖ لَّهَا طَلۡعٞ نَّضِيدٞ ١٠ رِّزۡقٗا لِّلۡعِبَادِۖ وَأَحۡيَيۡنَا بِهِۦ بَلۡدَةٗ مَّيۡتٗاۚ كَذَٰلِكَ ٱلۡخُرُوجُ ١١﴾[ق: ۹-۱۱].
«و از آسمان آب با برکتی را باراندهایم و به سبب آن، بوستانها و دانههای کشتزارهایی را که درو میگردد، رویانیدیم (۹) و درختان خرمای بلندی را که دارای میوهی چینچین هستند (۱۰) (همهی اینها) به منظور روزی بخشیدن به بندگان است و به وسیلهی آن، شهر مردهای را زنده ساختیم رستاخیز نیز بدینگونه است (۱۱)».