و اين گمان باطل است، هم بدليل شرعی و هم بدليل حسّی و هم بدليل عقلی:
اما شرع: برخی از آیاتی که در مورد ثبوت عذاب قبر و نعمتهای آن هستند، قبلاً بیان شد.
و در صحیح بخاری - از حدیث - ابن عباسبروایت شده است که گفت: «خَرَجَ النَّبِىُّصمِنْ بَعْضِ حِيطَانِ الْمَدِينَةِ، فَسَمِعَ صَوْتَ إِنْسَانَيْنِ يُعَذَّبَانِ فِى قُبُورِهِمَا، و ذكر الحديث، وفيه: انَ أَحَدُهُمَا لاَ يَسْتَتِرُ مِنَ الْبَوْلِ، وَكَانَ الآخَرُ يَمْشِى بِالنَّمِيمَةِ وفي رواية مسلم: لا يستتره البول» [۲۰].
«پیامبر از یکی از اطراف مدینه بیرون رفت، پس صدای دو نفر را شنید که در قبر عذاب داده میشدند، و حدیث را ذکر فرمود، و درآن حدیث آمده است که: یکی از آنها خودش را از ادرارش محفوظ نمیداشت، وآن دیگری سخن چینی میکرد».
و اما حس: همانا کسی که خوابیده است، در خواب میبیند که در جایی فراخ و خوشایند است که در آن از نعمتها بهرهمند میشود، یا اینکه در جایی تنگ و وحشتناک است که در آن اندوهگین میشود و شاید هم نسبت به آنچه که میبیند، از خواب برخیزد (از خواب بپرد)، و با این وجود او بر جای خوابش در خانهاش است و بر این حالت بوده است، و خواب، برادر مرگ است؛ و بر این اساس خداوند متعال آن را (وفات) نامیده است؛ خداوند متعال میفرماید: ﴿ٱللَّهُ يَتَوَفَّى ٱلۡأَنفُسَ حِينَ مَوۡتِهَا وَٱلَّتِي لَمۡ تَمُتۡ فِي مَنَامِهَاۖ فَيُمۡسِكُ ٱلَّتِي قَضَىٰ عَلَيۡهَا ٱلۡمَوۡتَ وَيُرۡسِلُ ٱلۡأُخۡرَىٰٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّى...﴾[الزمر: ۴۲].
«خدای تعالى ارواح انسانها را به هنگام مرگ و در وقت خواب برمیگیرد؛ ارواح کسانی را که حکم مرگ آنان را صادرنموده است نگاه میدارد و بقیهی ارواح را تا سرآمد معینی باز میگرداند...».
و اما عقل: همانا کسی که خوابیده است، یک رؤیا را به حق میبیند که با واقعیت مطابقت دارد، و شاید که پیامبر را بدان گونه که هست، ببیند، و هرکس او را آنگونه که هست، ببیند، مسلّماً او را به درستی و به حق دیده است، و با این وجود، آن کسی که خوابیده است، در خانه اش به سر میبرد و بر روی مکان خوابیدنش میباشد و از آنچه که میبیند دور است؛ پس هنگامی که این امر در مورد احوال دنیا امکان داشته باشد؛ آیا در مورد احوال آخرت ممکن نیست؟!
و اما اعتماد کردن آنها به آنچه که گمان میبرند: بر اینکه اگر یک مرده از قبرش بیرون آورده شود، به راستی که همانگونه دیده میشود که بوده است، و قبر هیچ تغییری نسبت به گشاده شدن و یا تنگی، نکرده است؛ پس جواب آن از چند جهت است، از جمله:
اول: اینکه تعارضداشتن چیزهایی که شریعت آورده است بخاطر چنین شبهات باطلی جایز نیست، شبهاتی که اگر شخص مخالف و معارضهکننده با توجه به چیزهایی که اسلام آنها را آورده است، در آنها خوب بیاندیشد، قطعاً بر بطلان اینگونه شبهات آگاهی مییافت؛ و گفته شده است:
وكم من عائبٍ قولاً صحيحاً
وآفته من الفَهمِ السقيمِ
«و چه بسیار است عیب گیرنده بر گفتار درست که آفت و عیب او، از درک کم و کوتاه نظری او است».
دوم: اینکه احوال برزخ از جملهی امور غیبی است که احساس آن را درک نمیکند، و اگر با احساس درک میشد، فایدهی ایمان به غیب از بین میرفت، و کسانی که به غیب ایمان داشتند و منکران آن در تأیید نمودنِ آن، برابر میگشتند.
سوم: اینکه سختی و عذاب، و نعمتها، و فراخی و راحتی قبر، و تنگی آن را، فقط کسی که مرده است، درک میکند، نه کس دیگر؛ و این، همانند انسان خوابیدهای است که خواب میبیند که در مکان تنگ و وحشتناکی قرار دارد، یا در جای راحت و فراخی به سر میبرد، و کسی که در اطراف اوست، آن خواب را نمیبیند و آن را احساس نمیکند؛ و همانا بر پیامبرصوحی میآمد، و او در میان اصحابش بود، پس وحی را میشنید و اصحابش آن را نمیشنیدند، و شاید فرشته برای او به مانند یک مرد میگشت و با او صحبت مینمود و صحابه آن فرشته را نمیدیدند، و صدای او را نمیشنیدند.
چهارم: اینکه ادراک و فهم آفریدگان به اندازهی آنچه که خداوند متعال برای آنها میسر ساخته است، محدود میباشد، و ممکن نیست که همهی موجودات را درک نمایند؛ پس آسمانهای هفتگانه، و زمین، و آنچه در آنهاست، و همهی اشیاء خداوند را برای ستایش او بصورتی حقیقی و واقعی تسبیح میگویند، و خداوند متعال آن را به آن کس که احیاناً بخواهد، میشنواند، و با این وجود، این تسبیحات بر ما پوشیده است؛ و در این مورد خداوند متعال میفرماید: ﴿ تُسَبِّحُ لَهُ ٱلسَّمَٰوَٰتُ ٱلسَّبۡعُ وَٱلۡأَرۡضُ وَمَن فِيهِنَّۚ وَإِن مِّن شَيۡءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمۡدِهِۦ وَلَٰكِن لَّا تَفۡقَهُونَ تَسۡبِيحَهُمۡ...﴾[الإسراء: ۴۴].
«آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند، همگی خدا را به پاکی یاد میکنند و بلکه هیچ موجودی نیست مگر اینکه با ستایش به پاکی، او را یاد میکند ولی شما به ستایش آنها را نمیفهمید...».
و همینطور شیاطین، و جنیان شتابان در زمین رفت و آمد میکنند، و یک جن در خدمت رسول اللهصحاضر شد و به قرائت او گوش فرا داد، و ساکت شد، و درحالی به سوی قومش باز گشت که آنان را انذار میداد، و با این وجود، آنان (عالَم جن) بر ما پوشیده هستند؛ و در این مورد خداوند متعال میفرماید: ﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ كَمَآ أَخۡرَجَ أَبَوَيۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ يَنزِعُ عَنۡهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوۡءَٰتِهِمَآۚ إِنَّهُۥ يَرَىٰكُمۡ هُوَ وَقَبِيلُهُۥ مِنۡ حَيۡثُ لَا تَرَوۡنَهُمۡۗ إِنَّا جَعَلۡنَا ٱلشَّيَٰطِينَ أَوۡلِيَآءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤۡمِنُونَ ٢٧﴾[الأعراف: ۲۷].
«ای آدمیزادان شیطان شما را نفریبد همانگونه که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون کرد و لباسشان را از (تَنِ) ایشان بر میکشید تا شرمگاههای ایشان به آنها بنماید شیطان و همدستانش شما را میبینند در صورتی که شما آنها را نمیبینید اما شیاطین را دوستان و یاران کسانی ساختهایم که ایمان نمیآورند».
و وقتی که آفریدگان نمیتوانند که همهی موجودات را درک نمایند، جایز نیست که آنچه را که از امور غیب ثابت گشته است، و ایشان آن امور را درک نکردهاند، انکار کنند.
[۲۰] رواه البخاري، كتاب الأدب، باب النميمة من الكبائر، رقم: (۵۷۰۸)، و رواه مسلم، كتاب الطهارة، باب الدليل على نجاسة البول ووجوب الإستبراء منه، رقم: (۶۷۶).