اتابک شهید عمادالدین زنگی/
در این بحبوحه که عالم اسلامی از چنین کشاکش سخت و یأس و نومیدی آزاردهنده و روزافزون و اندوهی بسشدید و کشنده رنج میبرد در افق آن ستارهای جدید و اختری تابناک درخشیدن گرفت، و همچون گذشته که برای رهبری و نجات جهان اسلامی بحرانیترین شرایط و بنبستها ابر مردی تازهنفس و بیکیار ظهور میکرد، این بار نیز فرماندهی جدید و مجاهدی نابغه و بینظیر و قهرمانی جسور و بیباک به میدان آمد و چنان نیروی عظیمی پدید گشت که کسی تصور نمیکرد، «لین پول» میگوید:
«مسلمانان میبایست اعلام جهاد کنند، و فرماندهی با تجربه به میدان مبارزه بفرستند که بتواند شهامت، جرأت، دلاوری و استعدادها و توان رزمی و نظامی خویش را به نمایش بگذارد، و لازم بود که امرای ترک و والیان دولت گروهی از قهرمانان و جنگاوران مؤمن و مبارز را گرد هم آورند تا از صلیبیان خونآشام و متجاوزی که علیه مسلمانان بیگناه ستمها و جنایات متعددی روا داشته و آنان را بیرحمانه به قتل رساندند انتقام بگیرند، این فرماندهی با تجربه و دلاور کسی جز «عمادالدین زنگی» نبود» [۸].
عمادالدین پروردهی نعمت سلجوقیان و اتابک فرزندان سلطان محمود سلجوقی بود که سلطان ولایت و فرماندهی موصل را به او سپرده بود، عمادالدین نیروهایش را در عراق و شام سامان داد و به ولایت «رها» (اورفا) که مهمترین و مستحکمترین دژ و ولایت صلیبیان به شمار میرفت و از اهمیت سوق الجیشی ویژهای برخوردار بود، حمله کرد و ششم جمادی الاخره سال ۵۳٩ هـ برابر با ۲۳ دسامبر سال ۱۱۴۴ م آن را به تصرف خویش درآورد، این فتح و پیروزی همانگونه که تاریخنگاران عرب از آن تعبیر کردهاند «فتح الفتوح» بود، شهر «رها» برای مملکت لاتینی صلیبیان نیروی بزرگی محسوب میشد که در پی فتح آن وادی فرات نیز از خطر حملات فرنگیان مصون ماند.
عمادالدین اندکی پس از این پیروزی چشمگیر در سال ۵۴۱ هـ برابر با ۱۱۴۶ م توسط بردهای خود فروخته به درجهی رفیع شهادت نایل آمد، اما با درگذشت او جهاد مبارک و مبارزه با صلیبیان که او قبل از شهادت آغازگر آن بود، پایان نیافت، بلکه به برکت تلاشهای پیگیر و مخلصانهی فرزند برومندش پادشاه عادل «نورالدین زنگی» که در این میدان از پدر خویش نیز پا را فراتر نهاده بود، ادامه یافت.
[۸] السلطان صلاح الدین، ص ۲٩.