پيشگفتار
بسم الله الرحمن الرحيم
چکیدهی این نوشتار در شب ۲۸ رمضان سال ۱۴۲۴ هجری قمری، در جلسهای که به مناسبت ختم قرآن و تفسیر (از سوی جمعی از جوانان متعهد و متدین مهاباد) تشکیل گردیده بود، به صورت سخنرانی ایراد گردید. بعد از تهذیب و تنقیح، و اضافهی تعلیقات و مباحثی، آن را در قالب و شکل رسالهی حاضر، در دو قسمت تنظیم کردم. قسمت اول تحت عنوان: جوانان و بحران هویت، و قسمت دوم تحت عنوان: نقش سکولاریسم در بحرانآفرینی. به امید اینکه مورد استفادهی عموم واقع شود و صاحبان قلم و اهل نظر مندرجات آن را منصفانه و محققانه مورد نقد و بررسی عالمانه قرار دهند و از این بابت نگارنده را رهین منت خویش گردانند.
پیشاپیش اذعان دارم که این نوشتار خالی از عیب و نقص نیست. چون گام نهادن در این میدان حساس و خطیر، هم بضاعت و شایستگی علمی میخواهد، هم دسترسی به منابع و مراجع معتبر، هم زمان كافی برای تحقیق وافی، كه حقیر از همهی آنها بیبهرهام. با این وصف با توكل بر خدای منان قدم در این میدان نهادم. از خداوند منان خواستارم، توفیق را رفیق، و مرا در دنیا و آخرت مشمول رحمت خود قرار دهد. و در روزی كه به:
﴿يَوۡمَ لَا يَنفَعُ مَالٞ وَلَا بَنُونَ ٨٨ إِلَّا مَنۡ أَتَى ٱللَّهَ بِقَلۡبٖ سَلِيمٖ ٨٩﴾[الشعراء: ۸۸-۸۹]. «روزی كه مال و فرزندان سودی نمیبخشند بلكه تنها كسی كه با قلبی سالم (و دور از شرک) به پیشگاه خدا آمده باشد». تعریف شده مأجور و مغفور واقع شوم.
و چون ادای حق مطلب در این رسالهی مختصر امكانپذیر نیست امیدوارم دیگر دلسوزان دین و ملیت آن را پیگیری و دنبال كنند و جوانب مختلفهی آن را زیر ذرهبین تحقیق قرار دهند.