جوانان، سكولاریسم و بحران هويت

فهرست کتاب

۵. سكولاریسم و اخلاق

۵. سكولاریسم و اخلاق

اخلاق خمیرمایه‌ی بقای حیات انسان‌ها و عامل اصلی سعادت جوامع انسانی است و انسان فقط در صورت التزام به فضایل اخلاقی از فطرت سالم انسانی برخوردار است در غیر این صورت به نص قرآن از بهائم و حیوانات هم پست‌تر خواهد گردید.

﴿أُوْلَٰٓئِكَ كَٱلۡأَنۡعَٰمِ بَلۡ هُمۡ أَضَلُّ[الأعراف: ۱۷۹].

«آنها (كسانی كه از اسباب معرفت خدادادی بهره نمی‌گیرند) همانند حیوانات هستند بلگه گمراه‌تر از حیواناتند».

شاعر می‌گوید: وإنما الأمم الأخلاق ما بقيت
فإن همو، ذهبت أخلاقهم ذهبوا
امتها و انسان‌ها تا زمانی كه از اخلاق برخوردار هستند انسانند، اگر اخلاقشان را از دست دادند و اخلاقشان از میان رفت در واقع خود نیز از میان رفته‌اند. در اسلام بیشترین توجه به اخلاق شده و به عنوان یكی از اضلاع مثلث هویت انسانی مطرح شده است. حتی خداوند هنگامی كه از رسول خدا ستایش و تمجید می‌كند او را به اخلاق می‌ستاید و می‌فرماید:

﴿وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ ٤[القلم: ۴].

«همانا تو بر اخلاق عظیمی هستی».

همسر بزرگوارش حضرت ام‌المؤمنین عایشه‌ی صدیقه لدر مقام توضیح اخلاق او می‌فرماید:

«كَانَ خُلُقَهُ الْقُرْآنُ». «قرآن اخلاق محمد صبود».

لیكن سكولاریسم فضایل اخلاقی را آشكارا به زیر سؤال برده و با آنها به مخالفت برخاست. سكولاریست‌ها مدعی هستند كه اخلاق یک امر انسانی و قراردادی است و ربطی به دین ندارد. روی این اصل می‌گویند: اخلاق خدایی و دینی و اخلاق برتر وجود خارجی ندارد. و هر چه انسان‌ها برحسب شناخت و قرارداد خود آن را فضیلت خوانند و بپسندند نیكو است ولو رذیل‌ترین رذیله باشد. مبنای ارزشی و فضیلتی بودن یک امر نفع و سود حاصله از آن است. هرچه لذت و كامجویی در پی داشته باشد فضیلت است و هیچ حلال و حرام و قید و بندی از ناحیه‌ی شرع و دین وجود ندارد كه انسان را محدود كند.

كار به جایی كشید كه جهان غرب در سایه‌ی سكولاریسم مسأله‌ی جنس و تجاوز به ناموس را به عنوان یک امر شخصی و اشباع غریزه‌ی جنسی قلمداد كرد. حتی بدتر از این، آن را یک امر بیولوژیک معرفی كردند كه ربطی به اخلاق ندارد و هیچ احدی حق ایجاد قیود و محدودیت پیرامون آن را ندارد.