حکایت مناظره ای تاریخی - تحریف قرآن نزد شیعه

مناظر اهلسنت مولانا عبدالستار تونسوی:

مناظر اهلسنت مولانا عبدالستار تونسوی:

الحمدلله رب العلمین والعاقبة للمتقین والصلوة والسلام علی محمد وعلی آله وأصحابه أجمعین، أما بعد فأعوذ بالله من الشیطان الرجیم.

سروران گرامی! کتابی را که خود الله تعالی حفاظت از آن را بر عهده گرفته و آن حضرت ج و اهلبیت آن حضرت و صحابه کرام با فداکاری و اهدای جان خود آن را به ما رسانده‌اند مورد طعن شیعه قرار گرفته است و شیعیان در مورد قرآن عظیم الشان می‌گویند ستون‌های کفر با آن برپا داشته شده است و آیه‌هائی به آن افزوده شده و آیه‌هائی از آن حذف شده و مورد تحریف قرار گرفته است و به پیامبر اسلام در قرآن اهانت شده است.

۱- این کتاب احتجاج طبرسی از کتب تشیع در دست من است که روایتی از حضرت علی نقل کرده است: حضرت علیس در پاسخ یک زندیق گفت: ثم دفعهم الاضطرار بورود المسائل علیهم عما لا یعلمون تاویله الی جمعه و تالیفه و تضمینه من تلقائهم ما یقیمون به دعائم کفرهم. [۱۸]

ترجمه: سپس هنگامیکه از آنان (خلفای راشدین) مسائلی پرسیده شد که آنان تاویل آن را نمی‌دانستند مجبور شدند آن را جمع آوری کنند و به آن چیزهائی از طرف خود بیافزایند که با آن ستون‌های کفرشان را برپا دارند.

خوب توجه داشته باشید از قول حضرت علیس که در کتاب شیعه نقل شده است ثابت می‌شود: (العیاذبالله) با قرآن موجود ستون‌های کفر برپا داشته می‌شوند.

۲- تفسیر صافی روایتی نقل می‌کند. عن ابی جعفر علیه السلام لولا انه زید فی کتاب الله و نقص ما خفی حقنا علی ذی حجی [۱۹]. ترجمه: امام ابوجعفر محمد باقر می‌گوید: اگر در قرآن زیاد و کم نمی‌شد حق ما بر هیچ عاقلی پنهان نمی‌ماند.

این روایت شیعه ثابت می‌کند قرآن مورد دستبرد قرار گرفته و کم و زیاد شده است.

۳- عن ابی عبدالله علیه السلام و من یطع الله و رسوله فی ولایة علی و الائمة من بعده فقد فاز فوزا عظیما هکذا نزلت [۲۰]. ترجمه: از امام ابوعبدالله جعفر صادق روایت شده که آیه و من یطع الله و رسوله به این صورت نازل شده است: من یطع الله و رسوله فی ولایة علی و الائمة من بعده فقد فاز فوزا عظیما.

در صورتیکه در قرآن مسلمانان جمله فی ولایة علی و الائمة من بعده وجود ندارد پس به اعتقاد شیعیان قرآن مسلمانان تحریف شده است.

۴- احتجاج طبرسی از کتاب‌های معتبر شیعه روایتی نقل کرده است که حضرت علیس به زندیق گفت: انهم اثبتوا فی الکتاب ما لم یقله الله لیلبسه علی الخلیقة [۲۱]

ترجمه: آنان (اصحاب پیامبر) به قرآن افزودند آنچه را که الله نگفته بود تا مخلوقات الله را فریب دهند.از این روایت معلوم می‌شود که جمع آوری کنندگان قرآن چیزهائی به قرآن افزودند که آن چیزها را الله تعالی بیان نکرده است.

۵- تفسیر صافی روایتی با این الفاظ نقل کرده است: و عنه علیه السلام انه قد طرح منه آی کثیرة و لم یزد فیه الا حروف. [۲۲]

ترجمه: امام جعفر صادق÷فرمودند: آیه‌های زیادی از قرآن حذف شده است و به قرآن جز چند حرف افزوده نشده است.

طبق این قول امام معصوم شیعیان آیه‌های زیادی از قرآن برداشته شده است.

۶- روایتی دیگر در کتاب فصل الخطاب بدین صورت نقل شده است: عن ابی ذر الغفاری انه لما توفی رسول الله علیه و سلم جمع علی علیه السلام القرآن و جاء به الی المهاجرین و الانصار و عرض علیهم لما قد اوصاه بذلک رسول الله صلی الله علیه و سلم فلما فتحه ابوبکر خرج فی اول صفحة فتحها فضائح القوم فوثب عمر فقال یا علی اردده فلا حاجة لنا فیه فاخذه علی علیه السلام وانصرف ثم احضر زید بن ثابت و کان قاریا للقرآن فقال له عمر ان علیا جاءنا بالقرآن و فیه فضائح المهاجرین و الانصار و قد راینا ان نولف القرآن و نسقط ما کان فضیحة و هتکا للمهاجرین و الانصار فاجابه زید الی ذلک. [۲۳]

ترجمه: از ابوذر غفاری روایت شده: هنگامیکه پیامبر خدا ج وفات کردند حضرت علی÷قرآن را جمع آوری نموده و آن را نزد مهاجرین و انصار آورد و طبق وصیت پیامبر ج آن را به آنان عرضه نمود هنگامیکه حضرت ابوبکر صفحه اول آن را گشود معایب و نواقص اصحاب پیامبر را دید پس عمر به میدان آمد و گفت‌ای علی قرآن خود را ببر ما را نیازی به آن نیست سپس علی آن را برداشت و رفت و زید بن ثابت که قاری قرآن بود را طلبیدند و عمر به او گفت علی قرآن خود را برای ما آورد که در آن معایب مهاجرین و انصار بود لذا ما مناسب دیدیم قرآن را جمع آوری نمائیم و آنچه از معایب و نواقص مهاجرین و انصار است را حذف کنیم چنانچه زید بن ثابت این مسئولیت را پذیرفتند.

این روایت شیعیان با وضوح و صراحت ثابت می‌کند که حضرت علیس دارای قرآن جداگانه و قرآنی به جز قرآن مسلمانان بود که در آن قرآن اصحاب پیامبر رسوا شده بودند و بدی‌ها و زشتی‌های اصحاب پیامبر در آن بیان شده بود در صورتیکه قرآن مسلمانان یاران واصحاب پیامبر را می‌ستاید و از آنان به نیکی یاد می‌کند و الله از آنان اعلان خوشنودی می‌کند پس معلوم می‌شود که قرآن مسلمانان به اعتقاد شیعیان قرآنی تحریف شده و غیر واقعی و مخالف با قرآن علیس می‌باشد.

۷- کتاب مرآة العقول شیعیان روایتی از جعفر صادق بدین شرح نقل کرده است: قال جعفر بن محمد الصادق اما والله لو قرئ القرآن کما انزل لقیتمونا فیه مسمین [۲۴].

ترجمه: جعفر صادق می‌گوید سوگند به خدا اگر قرآن همانگونه که نازل شد خوانده می‌شد شما نامهای ما را در قرآن می‌دیدید.

طبق این روایت باید نامهای امامان شیعه در قرآن می‌بود اما در قرآن مسلمانان نام هیچ کدام از امامان شیعه وجود ندارد و قطعا نزد شیعه قرآن تحریف شده است ورنه باید نام امامان در قرآن می‌بود.

۸- مقبول دهلوی از علمای بزرگ شیعه در کتابش روایتی نقل کرده است: که نزد امام محمد باقر÷ آیه التائبون العابدون خوانده شد ایشان فرمودند اشتباه است و باید التائبین العابدین خوانده شود. [۲۵]

این روایت نشان می‌دهد که طبق اعتقاد شیعه الفاظ قرآنی تغییر داده شده‌اند چون در قرآن مسلمانان التائبون العابدون است

۹- قمی در تفسیرش روایتی نقل می‌کند که امام جعفر صادق÷ فرمودند: نزلت فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الی الرسول و الی اولی الامر منکم. [۲۶]

در صورتیکه در قرآن مسلمانان لفظ و اولی الامر منکم وجود ندارد و این روایت ثابت می‌کند امام معصوم معتقد به نقص در قرآن بوده است.

۱۰- اصول کافی روایتی نقل کرده است که حضرت علی÷ قرآن را جمع آوری نمود و نزد مهاجرین و انصار آورد اما آنان از قبول کردن قرآن علی÷ابا ورزیدند چنانچه امام÷فرمودند: سوگند به خدا که بعد از امروز قرآن را هرگز نخواهید دید. [۲۷]

سروران عزیز، من ده قول از امامان معصوم شیعه و از کتاب‌های معتبر شیعه نقل کردم و اگر مناظر شیعه توان دارد به دلائل من پاسخ دهد و در ضمن از کتاب‌های معتبر شیعه یک روایت صحیح و صریح ارائه دهد که با وضوح دلالت کند بر اینکه قرآن مسلمانان قرآن اصلی است و هیچ تحریفی در آن رخ نداده است.

من در این مناظره با جرات کامل اعلام می‌کنم تمام علمای شیعه تا قیامت نمی‌توانند یک روایت صحیح [۲۸]از امامان معصوم ارائه دهند که آن روایت با صراحت بر عدم تحریف قرآن دلالت کند.

[۱۸] احتجاج طبرسی صفحه ۱۳۷ [۱۹] تفسیر صافی ص۱۱ [۲۰] اصول کافی صفحه ۲۶۲ [۲۱] احتجاج طبرسی صفحه ۱۳۱ [۲۲] تفسیر صافی ص۱۱ [۲۳] فصل الخطاب ص ۷. [۲۴] مرآة العقول جلد اول صفحه ۱۷۱ [۲۵] ترجمه مقبول ص ۴۰۷ [۲۶] تفسیر قمی ص ۱۲۹ [۲۷] اصول کافی ص ۶۷۱ [۲۸] حدیث صحیح نزد تشیع به حدیثی گفته می‌شود که دارای دو ویژگی باشد: الف: تمامى سلسله‌ی سند آن تا معصوم متصل باشد. ب: راویان آن در تمام طبقات داراى دو ویژگى "وثاقت" و "دوازده امامى بودن" باشند. درایه ‏شهید ص ۲۰. شیعیان چهار کتاب حدیث را معتبر میشناسند و این چهار کتاب منابع دست اول حدیث حساب میشوند. این چهار کتاب که به "کتب امهات شیعه" (کتاب‌های مادر شیعه) معروفند از این قرارند. اصول کافی - نوشته ابو جعفر محمد کلینی، من لایحضره الفقیه - نوشته ابن بابویه شیخ صدوق، تهذیب الاحکام - نوشته تالیف شیخ صدوق ، استبصار - نوشته شیخ صدوق ودر میان کتاب‌های شیعه اصول کافی معتبر ترین و اصلی ترین منبع به شمار می‌آید که مولفش معتقد به تحریف قرآن بوده است.مترجم