حکایت مناظره ای تاریخی - تحریف قرآن نزد شیعه

مناظر اهلسنت:

مناظر اهلسنت:

الحمدلله شیخ اسماعیل قبول کرد که روایات تحریف قرآن نزد شیعیان معنی متواتر هستند ولی باز می‌گوید که زیادت و نقص صورت نگرفته است!

اصلا تحریف چیست؟

کتاب معتبر شیعه احتجاج طبرسی روایتی از حضرت علی روایت می‌کند که ایشان فرمودند: زادوا فیه ما ظهر تناکره و تنافره [۳۷]

ترجمه: آنان (اصحاب پیامبر) چیزهائی به قرآن افزودند که زشت بودن و منفور بودن آن روشن بود.

تفسیر صافی روایت می‌کند: لولا انه زید و نقص فی القرآن ما خفی حقنا علی ذی حجی [۳۸].

ترجمه: اگر در قرآن زیاد و کم نمی‌شد حق ما بر هیچ خردمندی مخفی نمی‌ماند.

آقای اسماعیل آیا این حرف‌ها را من از جیب خودم می‌زنم یا اقوال امامان معصوم است که در کتاب‌های معتبر شما بیان شده است؟

اما روایت نهج البلاغه از حضرت علیس که فرمودند قرآن بین دو جلد نوشته شده است هیچ اشاره‌ای به قرآن موجود در دست مسلمانان ندارد و طبق اعتقاد علمای بزرگ شیعه این قول حضرت علیس در باره قرآن اصلی است که امام زمان مهدی با خود می‌آورد اما قرآنی که در دست مسلمانان است طبق روایت شیعیان از حضرت علیس تحریف شده است و ستون‌های کفر با آن بر پاداشته شده است و به پیامبر اسلام در آن اهانت روا داشته شده است و نام منافقین از آن برداشته شده است.

برای من مایه حیرت است شیخ اسماعیل که از علمای بزرگ شیعه است چه حرف‌های جاهلانه‌ای بر زبان می‌آورد و در باره روایتی که حضرت علی به زندیق پاسخ داد می‌گوید این روایت زندیق است و روایت زندیق اعتبار ندارد؛ من به سمع مناظر می‌رسانم اولا راوی این روایت زندیق نیست و راوی روایت می‌کند که یک زندیق از حضرت علی سوال کرد و آن حضرت به زندیق پاسخ دادند و اگر راوی زندیق می‌بود

روایت ارزش خود را از دست می‌داد، در صورتیکه اینجا سوال کننده زندیق و پاسخ دهنده حضرت علیس می‌باشد که نزد شیعیان امام معصوم است و روایت کننده یاران علی هستند ومولف احتجاج طبرسی می‌گوید من نام راویان را در کتاب به این جهت ذکر نکرده‌ام که بر این روایات اجماع شده و یا موافق با عقل بوده‌اند و یا مشهور بوده اند. [۳۹]

و اگر این روایت از زندیق می‌بود و بی اعتبار می‌بود چگونه علامه طبرسی شیعی آن را در کتابش احتجاج طبرسی نقل کرده و تائید و توثیق نموده است.

شیخ اسماعیل با کدام دلیل سخن امام معصوم را روایت زندیق قرار داده و نفی می‌کند.

دوما در آخر روایت آمده است آن زندیق از سخنان حضرت علی قانع شد و به بزرگی و امامت حضرت علی اعتراف نمود و اگر خودش هم این سخنان را روایت می‌کرد باز هم پذیرفته می‌شد.

جناب شیخ اسماعیل به هوش باش که تو در برابر شاگرد امام بزرگوار علامه عبدالشکور لکهنوی قرار داری و در جنگل روضه خوانی نمی‌کنی و بفهم چه بر زبان می‌آوری.

آقای اسماعیل باز با ارائه سخنان بی ارزش و پوچ می‌خواهد قرآن حضرت علی که در کتب شیعه مذکور است را انکار نماید و می‌گوید

قرآنی را که حضرت علیس به صحابه عرضه نمود و صحابه آن را انکار کردند و از پذیرفتن آن خوداری نمودند فقط آیه‌های منسوخ و نکات تفسیری بیشتری داشت و به همین خاطر صحابه آن را نپذیرفتند و آن آیه‌های منسوخ شده و نکات تفسیری را حذف کردند!!!

جناب آقای شیخ اسماعیل شما فرق بین تحریف و نسخ را نمی‌دانید؟

حذف کردن آیه‌های منسوخ شده و نکات تفسیری از قرآن تحریف نامیده نمی‌شود زیرا تحریف عبارت است از کم و یا زیاد کردن قرآن توسط انسان و نسخ مخصوص خداوند است و به بندگان و انسان‌ها ربطی ندارد و نکات تفسیری به هیچ وجه جزو قرآن نبودند که برداشتن آن‌ها تحریف نامیده شود زیرا تحریف عبارت از تغییر و کم و زیاد کردن آیه‌های قرآنی است و هیچ ارتباطی با نکات تفسیری ندارد.

و روایات شما نمی‌گویند نسخ شده است و یا نکات تفسیری برداشته شده‌اند بلکه تمام روایات شما شیعیان به نقل متواتر می‌گویند قرآن کریم تحریف شده است.

خودتان کمی بیاندیشید! امام معصوم شما می‌گوید در قرآن موجود ستون‌های کفر برپاداشته شدند و به پیامبر اسلام اهانت شده است، الان سوال من از شما این است آیا با برداشتن آیه‌های منسوخ شده و نکات تفسیری ستون کفر برپا می‌شود و به پیامبر اهانت می‌شود.

آقای اسماعیل چرا به این در و آن در می‌زنی لطف کن یک روایت صحیح و صریح به ما نشان ده که قرآن مسلمانان را در اعتقاد شیعه کامل و غیر تحریف شده ثابت کند.

[۳۷] احتجاج طبرسی صفحه ۱۴۰ [۳۸] تفسیر صافی صفحه ۱۱ [۳۹] احتجاج طبرسی ص۲