حکایت مناظره ای تاریخی - تحریف قرآن نزد شیعه

مناظر اهلسنت:

مناظر اهلسنت:

شاه عبدالعزیز دهلوی در کتاب تحفه اثناعشریه جهت ابطال عقیده تشیع مبنی بر تحریف قرآن از فعل امامان معصوم شیعه استدلال می‌کند، در حقیقت شاه عبدالعزیز می‌گوید شما شیعیان معتقد به تحریف قرآن هستید اما این عقیده شما مخالف با عقیده امامان اهلبیت است، و شاه عبدالعزیز بانیان مذهب شیعه را رد می‌کند که آنان عقیده تحریف قرآن را ساخته‌اند و سپس روایاتی دروغین ساخته و به امامان نسبت دادند تا عقیده باطل تحریف قرآن را ثابت کنند.

شاه عبدالعزیز می‌گوید اگر امامان اهلبیت مثل شما شیعیان معتقد به تحریف قرآن بودند پس چرا این قرآن را می‌خواندند و علمای اهلسنت می‌توانند برای ابطال و تردید این عقیده باطل و کافرانه شیعه از کردار اهلبیت استدلال کنند.

اما شیعیان حاضر نمی‌شوند دو هزار روایت تحریف قرآن را رد کنند و فقط به خاطر اینکه اهلبیت این قرآن را می‌خواندند به این قرآن ایمان بیاورند و به همین خاطر آنان خواندن قرآن توسط امامان را تاویل کرده‌اند و گفته‌اند تا ظهور مهدی کسی اجازه ندارد قرآن اصلی را بخواند.

چنانچه کلینی در اصول کافی روایتی نقل می‌کند که امام جعفر صادق وقتی از یک شخص الفاظی از قرآن اصلی شنید فورا به او گفت: کف عن هذه القراءة اقرأ کما یقرأ الناس حتی یقوم القائم علیه السلام فإذا قام القائم قرأ کتاب الله علی حده. [۵۸]

این طور نخوان و مانند دیگران بخوان تا زمانیکه مهدی ظهور کند و هنگامیکه مهدی ظهور کند قرآن را به شکل اصلی می‌خواند.

مقبول دهلوی در کتاب ترجمه مقبول می‌نویسد: حضرت علی فرمودند الان وقت اصلاح قرآن نیست و مردم را نباید نگران کرد و حق اصلاح قرآن مخصوص صاحب الامر امام مهدی است و او می‌تواند قرآن را همانطور بخواند که بر پیامبر نازل شد. [۵۹]

آقای اسماعیل شما از ما می‌پرسید: چرا امامان معصوم این قرآن را می‌خواندند بهتر است نگاهی به کتب خود بیندازید، برای شما توضیح می‌دهند چرا امامان این قرآن را می‌خواندهاند.

در کتاب‌های شما نوشته شده است: به جز امام مهدی دیگر امامان اجازه نداشتند قرآن اصلی را بخوانند به همین خاطر این قرآن را می‌خواندند نه به دلیل اینکه قرآن کامل است.

و حمل کردن روایت اصول کافی که می‌گفت قرآن هفده هزار آیه داشت بر ناسخ و منسوخ درست نیست زیرا ملا خلیل قزوینی در شرح آن روایت می‌گوید: مراد این است که بسیاری از قرآن اصلی حذف شده است و در قرآن مشهور وجود ندارند.

و پس از چند سطر می‌نویسد: ادعای این که قرآن همین است که در مصاحف مشهور است خالی از اشکال نیست.

و سپس دلائلی ارائه داده است تا ثابت کند قرآن موجود محفوظ و کامل نیست لذا حمل کردن این روایت بر آیه‌های نسخ شده درست نیست و اگر مراد آیه‌های نسخ شده می‌بود حتما شارح حدیث ملا خلیل قزوینی بدان اشاره می‌کرد در صورتیکه ملا خلیل این روایت را به عنوان دلیل تحریف قرآن ذکر می‌کند.

مولف تفسیر صافی در این مورد چنین می‌نویسد:

تمامی‌ روایاتی که از اهل بیت به ما رسیده است ثابت می‌کند قرآن موجود قرآن کامل نیست و در آن بسیاری از آیه‌ها تحریف شده و تغییر یافته‌اند و چیزهای زیادی از آن حذف شده است از جمله نام علی از آیه‌های زیادی و لفظ آل محمد از چند آیه و نام منافقان و چیزهای دیگری حذف شده‌اند و این واضح است که ترتیب کنونی هرگز مورد پسند خدا و رسول نیست [۶۰].

همچنین تفسیر قمی از امام باقر نقل می‌کند که جبرئیل امین این آیه را چنین نازل فرمود: ذلک بأنهم کرهوا ما أنزل الله فی علی. اما منافقان نام علی را حذف کردند.

آقای اسماعیل لطفا جواب این همه دلیل را بدهید و به اینجا و آنجا فرار نکنید.

شاه عبدالعزیز محدث دهلوی در کتاب تحفه اثنا عشریه در مورد شیعه و عقیده تحریف قرآن چنین نوشته است: شیعه دوازده امامی معتقدند قرآنی که در دست مسلمانان است کاملا از جانب خدا نازل نشده است و اصحاب پیامبر الفاظ خود را به آن افزوده‌اند و آیه‌ها و سوره‌های بی‌شماری از آن حذف شده است [۶۱]. این قول شاه عبدالعزیز دهلوی در مورد شیعه و تحریف قرآن می‌باشد.

[۵۸] اصول کافی ص ۶۷۱. [۵۹] ترجمه مقبول ص ۱۰۶۷ [۶۰] تفسیر صافی ص ۱۳. [۶۱] تحفه اثنا عشریه ص ۲۱۵.