هجرت به زاهدان:
در زمستان ۱۳۳۳ شمسی مولانا پدرشان را برای معالجه به زاهدان آوردند که این سفر سبب آشنایی مردم زاهدان با ایشان و پدر بزرگوارشان شده و با درخواست آنها بر سکونت در این شهر بالآخره سکونت و حضور مولانا عبدالعزیز در این شهر قطعی شد. ایشان پس از رساندن مولانا عبدالله به منطقه سرباز در اول سال ۱۳۳۴ شمسی به قصد هجرت و خدمت وارد شهر زاهدان شده و با استقبال گرم مردم مواجه شدند. فعالیت خوبی را شروع کردند و در مدت کوتاهی بر عموم مردم شهر تأثیر خوبی گذاشتند و تحول عظیمی در زندگی دینی و فرهنگی مردم پدیدار شد. چند سال بعد گسترش مساجد و تأسیس مدارس و ازدیاد طلاب علوم دینی و حافظان قرآن رشد بیسابقهای داشت و روز به روز بر جمعیت نمازگزار و عاملین به قرآن و سنت افزوده میشد. و با توجه به حضور این عالم توانا در آموزش و پرورش از نظر سواد و تحصیل و هم از لحاظ دینی رشد بیسابقهای پدیدار گشت. علم و آگاهی مولانا، اخلاق و ظاهر جذاب و گیرای ایشان همراه با سخنان تاثیرگذار و مخلصانۀ این عالم ربانی، دل هرخفتهای را بیدار میکرد.