جلوگیری از اعزام عشایر بلوچ برای درگیرشدن با عشایر فارس
در سال ۱۳۴۱ هـ . ش طرح اصلاحات ارضی توسط شاه با اجرا درآمد. این طرح باعث متضرر شدن بسیاری از کشاورزان و از دستدادن زمینهای شان شد. سال ۱۳۴۲ شمسی عشایر قشقایی استان فارس از اجرای این طرح سرباز زدند و این موضوع سبب درگیری نیروهای دولتی با آنان شد. خیزش مردمی طوری بود که نیروهای دولتی نتوانستند جلو آنان را بگیرند. لذا اسدالله علم وزیر دربار که نفوذ زیادی در بین خوانین و سران طوایف بلوچستان داشت، خزیمه علم را به منطقه سیستان و بلوچستان فرستاد تا عشایر بلوچ را برای سرکوب عشایر فارس بسیج نموده و اعزام نماید.
مولانا وقتی متوجه شدند آنها از فقر و ناآگاهی مردم سوء استفاده میکنند و با دادن مقداری آرد و مبلغی پول، مردم بلوچ را دارند بسیج میکنند تا برای درگیرشدن با برادران ایرانیشان ببرند، در نماز عید همان سال که نیروهای بلوچ لباس رزم پوشیده و بعد از نماز عید قرار بود اعزام شوند، به شدت از این تصمیم انتقاد کردند و از بلوچها خواستند چنین چیزی را قبول نکنند و در همانجا فتوا داد هرکسی که در این درگیری کشته شود مرگ او اسلامی نخواهد بود و مرتکب اشتباه بزرگی شده است. با این واکنش مولانا، همۀ مردم بلوچ لباسهای رزم خود را بیرون کرده و اسلحه خود را تحویل دادند و از رفتن به استان فارس منصرف شدند، این اقدام مولانا باعث عصبانیت علم و نیروی دولتی شد و سعی کردند از مولانا انتقام بگیرند، اما نتوانستند در مقابل هیبت و عظمت مولانا و نیروی ایمان ایشان کاری از پیش ببرند.