٧- مهماننوازی و سخاوت:
مولانا بسیار مهماننواز و سخاوتمند بودند، از ایشان به حاتم طایی زمان خویش یاد میشود. خانهشان هیچگاه از مهمان خالی نبود، بسیاری از مهمانان از منطقۀ بلوچستان جهت معالجه و کار دیگری به زاهدان میآمدند و سراغ منزل مولانا را میگرفتند. بر سر سفرۀ ایشان فقراء و بینوایان زیادی حضور مییافتند، مولانا با گشادهرویی پذیرای همۀ مهمانان بودند و از حضور مهمان خیلی خوشحال میشدند. گاهی سر سفره شوخی میکردند و میفرمودند: در بهشت فرشتگانی هستند که کارشان اینست که هر وقت ملایی و عالمی سخاوت کند و به دیگران غذا دهد، از خوشحالی دهل میزنند. امروز خوب بخورید تا فرشتگان دهل بزنند، همیشه به دیگران توصیه میکردند که قدر و جایگاه مهمان را بشناسند. وقتی مهمانی میآمد او را «حبیب خدا» خطاب میکردند، به افراد فقیر و مستمند کمک نقدی مینمودند. وقتی که برای مسجد یا مدرسه و هر امر خیری اعانهای جمع میشد ایشان بیش از دیگران کمک میکردند. بعد از وفات ایشان افراد زیادی از فقراء میگفتند: مولانا همیشه به آنان کمک کرده و مشکل مادی آنها را حل نموده و بعد از ایشان چه کسی به ما توجه میکند.