زندگانی پیامبران

فهرست کتاب

مبحث نهم زندگی حضرت لوط ÷

مبحث نهم زندگی حضرت لوط ÷

هنگامی که حضرت لوط ÷قبل از نبوت از ولایت فلسطین به طرف ولایت اردن رفت در شهر سدوم ماندگار شد. ولایت اردن در آن زمان شامل پنج شهر بود که به آنها «مؤتفکات» گفته می‌شد. «موتفکات» مشتق از افک است که به معنی وارونه کردن و زیر و رو شدن است و نیز به معنی دروغ است، چون دروغ قلب حقایق است گفته می‌شد. زیرا مردم این ولایت بسیار بدکار و دروغگو و دور از دین و ناموس بودند و در نهایت به علت این رفتار بد که داشتند و دعوت حضرت لوط ÷را نپذیرفتند به عذاب سخت الهی گرفتار شدند و این پنج شهر بر اثر زلزله زیر و رو شدند.

در آن هنگام حضرت جبرئیل با اراده و فرمان خدا به نزد لوط ÷آمد و گفت: خداوند ترا به عنوان پیامبر این قوم برگزیده است و شما مأمور تبلیغ خداشناسی به این قوم هستی. حضرت لوط به فرمان خداوند مردم را برای خداپرستی و پرهیز از کار بد دعوت کرد. همچنان که خداوند می‌فرماید:

﴿إِنِّي لَكُمۡ رَسُولٌ أَمِينٞ١٦٢ فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُونِ١٦٣ وَمَآ أَسۡ‍َٔلُكُمۡ عَلَيۡهِ مِنۡ أَجۡرٍۖ إِنۡ أَجۡرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٤ أَتَأۡتُونَ ٱلذُّكۡرَانَ مِنَ ٱلۡعَٰلَمِينَ١٦٥ وَتَذَرُونَ مَا خَلَقَ لَكُمۡ رَبُّكُم مِّنۡ أَزۡوَٰجِكُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٌ عَادُونَ١٦٦ قَالُواْ لَئِن لَّمۡ تَنتَهِ يَٰلُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡمُخۡرَجِينَ١٦٧ قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ ٱلۡقَالِينَ١٦٨ رَبِّ نَجِّنِي وَأَهۡلِي مِمَّا يَعۡمَلُونَ١٦٩[الشعراء: ۱۶۲-۱۶٩]

«بی‌تردید من برای شما فرستاده‌ای امینم، (١٦٢) بنابراین از خدا پروا کنید و از من فرمان ببرید، (١٦٣) و من از شما بر ابلاغ رسالتم هیچ پاداشی نمی‌خواهم، پاداش من فقط بر عهده پروردگار جهانیان است، (١٦٤) آیا شما از میان جهانیان با مردان آمیزش می‌کنید؟!! (١٦٥) و آنچه را پروردگارتان برای شما از همسرانتان آفریده رها می‌کنید؟ [برای این کار زشت بی‌سابقه، دلیل و برهان استواری ندارید] بلکه شما گروهی تجاوزکار [از حدود خدا و مرزهای انسانیّت] هستید. (١٦٦) گفتند: ای لوط! اگر [از تبلیغ دین] باز نایستی، حتماً تبعید خواهی شد. (١٦٧) [لوط] گفت: بی‌تردید من از کار زشت شما به شدت متنفرم. (١٦٨) پروردگارا! مرا و خانواده‌ام را [از آثار، وزر و وبال] آنچه انجام می‌دهند، نجات بده».

از آنجا که عده کمی دعوت لوط را پذیرفتند و بقیه همچنان متمرد و بدکار بودند که یکی از آنها همسر خود حضرت لوط بود، زمینه نزول عذاب الهی و پذیرفتن دعای لوط فراهم شد.

﴿فَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا جَعَلۡنَا عَٰلِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمۡطَرۡنَا عَلَيۡهَا حِجَارَةٗ مِّن سِجِّيلٖ مَّنضُودٖ٨٢[هود: ۸۲].

«هنگامی که فرمان ما مبنی بر هلاک قوم لوط فرا رسید آن شهر و دیار را زیر و رو نمودیم و آنجا را با گل‌های متحجر و پیاپی سنگباران کردیم».

﴿مُّسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَۖ وَمَا هِيَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ بِبَعِيدٖ٨٣[هود: ۸۳].

«سنگ‌هایی را که از سوی پروردگار تو نشان‌دار بودند و معلوم و مشخص شده بودند که به کجا و به چه کسی اصابت کنند و به چه نقطه و مکان معلومی نشانه روند. این چنین سنگ‌هایی از ستمکاران دیگر هم به دور نیست و هر گروه منحرف و ملت ستم پیشه‌ای چنین سرنوشتی در انتظارشان می‌باشد».

چنین روایت شده است که تعداد چهار صد هزار نفر در این پنج شهر هلاک شدند و اکنون جای این پنج شهر به دریا تبدیل شده است که به آن «بحرالمیت» گفته می‌شود حضرت لوط ÷در فلسطین مدفون شده است.