زندگانی پیامبران

فهرست کتاب

تصویر نمایش عملی برتری آدم بر فرشتگان از دیدگاه قرآن

تصویر نمایش عملی برتری آدم بر فرشتگان از دیدگاه قرآن

﴿وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلۡأَسۡمَآءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمۡ عَلَى ٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ فَقَالَ أَنۢبِ‍ُٔونِي بِأَسۡمَآءِ هَٰٓؤُلَآءِ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ٣١[البقرة: ۳۱].

«و خداوند همه نام‌ها [یِ موجودات] را به آدم آموخت؛ سپس به فرشتگان ارائه کرد و گفت: مرا از نام‌های ایشان خبر دهید، اگر [در ادعای برتر بودنتان] راستگویید)».

﴿قَالُواْ سُبۡحَٰنَكَ لَا عِلۡمَ لَنَآ إِلَّا مَا عَلَّمۡتَنَآۖ إِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَلِيمُ ٱلۡحَكِيمُ٣٢[البقرة: ۳۲].

«گفتند: تو از هر عیب و نقصی منزّهی، ما را دانشی جز آنچه خودت به ما آموخته‌ای نیست، یقیناً تویی که بسیار دانا و حکیمی».

هنگامی که فرشتگان به جهل و نادانی خود اعتراف کردند، خداوند حضرت آدم را فرا خواند تا اینکه نام آن اشیاء را به فرشتگان باز گوید.

﴿قَالَ يَٰٓـَٔادَمُ أَنۢبِئۡهُم بِأَسۡمَآئِهِمۡ[البقرة: ۳۳].

خداوند فرمود: «ای آدم نام این اشیائی که به تو یاد یادم به فرشتگان خبر بده».

حضرت آدم ÷فرمان خداوند را به جای آورد و نام این اشیاء را برای فرشتگان بیان کرد، سپس خداوند به فرشتگان فرمود:

﴿أَلَمۡ أَقُل لَّكُمۡ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ غَيۡبَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَأَعۡلَمُ مَا تُبۡدُونَ وَمَا كُنتُمۡ تَكۡتُمُونَ[البقرة: ۳۳].

خداوند به فرشتگان فرمود: «مگر من نگفتم که به تمام اسرار آسمان‌ها و زمین و به تمام آنچه که شما آن را پنهان و یا آشکار می‌کنی، آگاه هستم».

پس از آنکه خداوند مقام و منزلت رفیع حضرت آدم ÷را از جهت آفرینش پیچیده و استعداد عجیبی که از طرف خداوند به آدم داده شده است و آدم دارای صلاحیت و شایستگی خلافت و جانشینی خداوند در روی کره زمین است، خداوند به فرشتگان فرمان داد تا آدم را سجده کنند. چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِذۡ قُلۡنَا لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ ٱسۡجُدُواْ لِأٓدَمَ فَسَجَدُوٓاْ إِلَّآ إِبۡلِيسَ أَبَىٰ وَٱسۡتَكۡبَرَ وَكَانَ مِنَ ٱلۡكَٰفِرِينَ٣٤[البقرة: ۳۴].

«ای پیامبر یاد کن زمانی را که گفتم به فرشتگان سجده کنید آدم را همه سجده بردند به جز ابلیس که سرپیچی کرد از فرمان خدا و تکبر ورزید و از زمره کافران و ناسپاسان به حساب آمد».

با وجود اینکه خداوند می‌دانست که علت نافرمانی شیطان چیست، از او سؤال کرد و فرمود:

﴿قَالَ يَٰٓإِبۡلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسۡجُدَ لِمَا خَلَقۡتُ بِيَدَيَّۖ أَسۡتَكۡبَرۡتَ أَمۡ كُنتَ مِنَ ٱلۡعَالِينَ٧٥[ص: ٧۵].

خداوند فرمود: «ای ابلیس چه چیزی شما را از سجده کردن برای آدمی که من او را یا اراده و قدرت خویش درست کردم بازداشت؟ تکبر کردی؟ و خود را برتر از آدم دیدی؟».

﴿قَالَ أَنَا۠ خَيۡرٞ مِّنۡهُ خَلَقۡتَنِي مِن نَّارٖ وَخَلَقۡتَهُۥ مِن طِينٖ٧٦[ص: ٧۶].

ابلیس در جواب گفت: «من از آدم بهترم زیرا مرا از عنصر آتش و او را از خاک آفریدی».

﴿قَالَ فَٱخۡرُجۡ مِنۡهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٞ٧٧ وَإِنَّ عَلَيۡكَ لَعۡنَتِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلدِّينِ٧٨[ص: ٧٧-٧۸].

خداوند متعال فرمود: «ای شیطان از بهشت بیرون رو همانا تو از رحمت خداوند محروم هستی و همانا تا روز قیامت لعنت من بر تو است و دور از رحمت من قرار می‌گیری».

هنگامی که شیطان برایش معلوم شد که از رحمت خدا بی‌بهره شده است، گفت:

﴿قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ٧٩[ص: ٧٩].

«پروردگارا! مرا تا روزی که مردم برانگیخته می‌شوند، مهلت ده».

﴿قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ٨٠ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ٨١[ص: ۸۰-۸۱].

خداوند فرمود: «تو از مهلت یافتگانی، تا زمانی معین و معلوم..».

﴿قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغۡوِيَنَّهُمۡ أَجۡمَعِينَ٨٢ إِلَّا عِبَادَكَ مِنۡهُمُ ٱلۡمُخۡلَصِينَ٨٣[ص: ۸۲-۸۳].

هنگامی که شیطان برایش معلوم شد که خداوند به او مهلت داده و او را تا روز قیامت نمی‌میراند، شیطان گفت:

«سوگند به بزرگی خداوند آدم و فرزندانش را گمراه می‌کنم (و آنها را با مکر و حیله خود به سهو و اشتباه و بیراهه می‌کشانم) مگر کسانی که از روی اخلاص خداوند را پرستش می‌کنند» [۴].

﴿قَالَ ٱذۡهَبۡ فَمَن تَبِعَكَ مِنۡهُمۡ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَآؤُكُمۡ جَزَآءٗ مَّوۡفُورٗا٦٣[الإسراء: ۶۳].

خداوند فرمود: «برو که از آنان هر کس تو را پیروی کند، قطعاً دوزخ کیفرتان خواهد بود، کیفری سخت و کامل».

هنگامی که شیطان از بهشت رانده شد، حضرت آدم ÷تنها در بهشت باقی ماند و همدم و همنشینی نداشت. با اراده الهی حضرت آدم ÷در بهشت به خواب رفت، در این هنگام خداوند حضرت حوا را از ضلع چپ حضرت آدم ÷آفرید، هنگامی که حضرت آدم ÷بیدار شد و حضرت حوا را دید از او پرسید تو چه کسی هستی؟ حضرت حوا جواب داد من حوا هستم و خداوند مرا به خاطر همنشینی و همسری با تو آفریده است.

﴿وَقُلۡنَا يَٰٓـَٔادَمُ ٱسۡكُنۡ أَنتَ وَزَوۡجُكَ ٱلۡجَنَّةَ[البقرة: ۳۵] خداوند می‌فرماید: «ما فرمان داديم ای آدم تو با همسرت در اين بهشت سكونت ورزيد».

﴿وَكُلَا مِنۡهَا رَغَدًا حَيۡثُ شِئۡتُمَا[البقرة: ۳۵].

«و از هر جای آنکه خواستید فراوان و گوارا بخورید (از انواع خوراک‌ها و غذاهای بهشت)».

﴿وَلَا تَقۡرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ[البقرة: ۳۵].

«ولی از میوه این درخت نخورید (اگر از اطاعت من سرپیچی کنید) از زمره ظالمان و ستمکاران محسوب می‌شوید».

شیطان هنگامی که خبر منع خوردن آدم ÷و حوا را از طرف خداوند ، بسیار خوشحال شد.

﴿فَأَزَلَّهُمَا ٱلشَّيۡطَٰنُ عَنۡهَا فَأَخۡرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ[البقرة: ۳۶].

«پس شیطان، هر دو را از [طریق] آن درخت لغزانید و آنان را از آنچه در آن بودند [چه مقام و مرتبه معنوی، و چه منزلت و جایگاه ظاهری] بیرون کرد».

و برایشان سوگند خورد که خوردن میوه این درخت هیچ ضرری برای شما ندارد و در نتیجه آنها را فریب داد.

شیطان به واسطه این مکر و فریب، سبب راندن آدم و حوا از بهشت گردید.

﴿وَقُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ بَعۡضُكُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوّٞۖ وَلَكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مُسۡتَقَرّٞ وَمَتَٰعٌ إِلَىٰ حِينٖ[البقرة: ۳۶].

و فرمودیم: «فرود آیید، شما دشمن همدیگرید؛ و براى شما در زمین قرارگاه، و تا چندى برخوردارى خواهد بود».

هنگامی که حضرت آدم ÷احساس کرد که گناه بزرگی را انجام داده و از بهشت رانده شده است، بسیار پشیمان شد و همراه با گریه و ناله و زاری از خدا خواست که گناهش را ببخشد و توبه او را بپذیرد.

+فَتَلَقَّىٰٓ ءَادَمُ مِن رَّبِّهِۦ كَلِمَٰتٖ فَتَابَ عَلَيۡهِۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ٣٧[البقرة: ۳٧].

«سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود؛ و [خدا] بر او ببخشود؛ آرى، او[ست که‌] توبه‌پذیرِ مهربان است».

بعد از ناله و زاری و توبه گفتن آدم، خداوند چند کلمه مخصوص استغفار و توبه را به آدم یاد داد و در دل او انداخت و حضرت آدم ÷با دل پر از پشیمانی و استغفار گفت:

﴿قَالَا رَبَّنَا ظَلَمۡنَآ أَنفُسَنَا وَإِن لَّمۡ تَغۡفِرۡ لَنَا وَتَرۡحَمۡنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٢٣[الأعراف: ۲۳].

گفتند: «پروردگارا، ما بر خویشتن ستم کردیم، و اگر بر ما نبخشایى و به ما رحم نکنى، مسلماً از زیانکاران خواهیم بود».

پس از این خداوند دعا و توبه آدم ÷و حوا را قبول کرد و آنها را بخشید، موقعی که آدم و حوا بر کره زمین فرود آمدند، از یکدیگر جدا شدند و از هم دور افتادند ولی بعد از مدتی در محل کوه عرفاتبه یکدیگر رسیدند و با این ملاقات شاد شدند. وجه تسمیه این کوه به عرفات به همین علت است که آدم و حوا در آنجا با یکدیگر ملاقات نمودند و یکدیگر را بازشناسی کردند و با هم ازدواج کردند. بعد از آنکه آدم در حدود چهل هزار نفر از دختر و پسر و نواده خود را دید و با آنها معاصر شد، در سن (٩۳۰) نهصد و سی سالگی وفات کرد و بنا بر روایتی در کوه «ابوقبیس» مدفون است [۵].

[۴] ص ٧۵-۸۳ [۵] روایت صحیحی در مورد محل دیدار آدم و حواء إ و یا تعداد فرزندان آنها و جای وفات آنها بصورت دقیق و مشخص نیامده است