سؤال ۶۲:
رسول اکرم صفرمودند: به صورت مداحان خاک بپاشید [۵۱]، عربی بادیه نشین حضور پیامبر خدا ص آمد و گفت: مگر نه این است که تو از جهت والدین از همه ما بهتر و از جهت اولاد از همه ما شریفتری؟ در ایام جاهلیت بر ما مقدم بودی و هم اکنون در اسلام رییس ما هستی! رسول اکرم ص از این سخنان تملق آمیز خشمگین شد و به مرد اعرابی فرمود: زبانت در پشت چند حجاب قرار دارد؟ جواب داد دو حجاب، یکی لب و دیگری دندانها! فرمود: هیچیک از این دو مانع، نتوانست شدت زبان تو را از ما بگرداند؟ سپس فرمود به حقیقت بین تمام آنچه که در دنیا به فردی اعطا شده است هیچ چیز برای آخرت او زیانبارتر از طاقت زبان و نفوذ کلام نیست. آنگاه حضرتش برای آنکه مرد را ساکت کند و به آن صحنه ناراحت کننده خاتمه دهد به علی ÷فرمود: برخیز و زبانش را قطع کن! آن حضرت حرکت کرد و چند درهمی به وی داد و خاموشش ساخت. (آسیبهای اجتماعی و درمان آن. احمد بحرینی دشتی. قم. موعود اسلام ۱۳۸۵ ص ۳۰٧) [۵۲].
- پیامبر صبه زنده بودنشان از سخنان راست یک عرب برآشفتند، چرا شما از صبح تا شب بالای سر قبر جعلی اینهمه امام و امامزاده به بهانه مداحی، دروغ به هم میبافید؟
- پیامبر صبه زنده بودنشان راضی به این ستایشها نبودند، اینهمه امام و امامزاده آیا راضی به این مخارج سنگین روی قبر خود هستند؟ و یا اعمال شرک آمیزی چون توسل و واسطه؟!.
[۵۱] مصباح الفقاهه ۴۲۵ و محجه البیضاء ۵/۲۸۲ و بحار الانوار ٧۰/۲٩۴ و من لایحضره الفقیه ۴/۱۱. [۵۲] از این نمونهها به تواتر در کتب شیعه و سنی وجود دارد، ماجرای مردم شهر انبار و یا مردی که از امام هادی ستایش کرد (همان کتاب آسیبهای اجتماعی و درمان آن. ص ۳۰۵ و ۳۰۶).