سؤال ۸۵:
یک بار، نامه حضرت علی ÷به مالک اشتر را مرور کنید و همچنین روش حکومت داری ایشان را؟ چرا روحانیون شیعه پس از ۱۴ قرن کار آکادمیک روی مبانی فکری خودشان و در کشوری که عظیمترین منابع گاز و نفت را دارد و ٩۸ درصد مردم در ابتدا طرفدار آنها بودند و وفور مغزهای متفکر و... آری چرا نه تنها نتوانستید به روح تعالیم عالیه اسلام و سیره حضرت علی نزدیک شوید بلکه مردم ایران روز به روز بیاخلاقتر، بیحیاتر، تنبلتر و کینهتوزتر شده، آمار تارکین صلاه و طلاقها و اعتیاد نیز روز به روز بیشتر میشود؟ آیا این بیانگر آن نیست که یک گوشه کار میلنگد؟ یک گوشه که نام آن شرک به خداست! البته من آدم منصفی هستم و قبول دارم که مناطق مستضعف نشین فراوانی در زمان شما آب و برقدار و گاز دار شد، کمیته امداد تشکیل شد، جهاد سازندگی تشکیل شد و مردم در برخی از مقاطع (زمان خاتمی) توانستند حرف دلشان را بزنند و از دخالت آشکار بیگانگان در کشور جلوگیری بعمل آمد، ولی یک سؤال: آیا اینها ارزش آنرا داشت که بیشتر مردم ابتدا نسبت به شما و سپس نسبت به دین بدگمان شوند؟ موسس کارخانجات عظیم بوش در آلمان، صد سال قبل گفته بود: حاضرم تمام سرمایه ام را بدهم ولی اعتماد مردم را از دست ندهم. متاسفانه روحانیون برای کسب قدرت همه چیز خود را دادند و اعتماد مردم را نیز از دست دادند. نگویید که ما کاری به سیاست نداریم. پس جمله معروف شما: سیاست ما عین دیانت ماست چه میشود؟! و مگر شما نبودید که از همان ابتدا مساله خلافت را منصوص من عندالله و عملی سیاسی قلمداد کردید که روی کار آمدن حکومت ولایت فقیه نائب امام زمان در ایران، نتیجه همین طرز تفکر شماست!.