مصیبت نامه ( شعر )

فهرست کتاب

شد قیامت، امامت نیامد

شد قیامت، امامت نیامد

در سرت جز جهالت نیامد
شد قیامت، امامت نیامد [۶7]
شد قیامت، امامت نیامد
در سرت جز خلافت نیامد
آفتابی ز دانش در آمد
عمر جهل و جهالت سر آمد
در پی جهل و تقلید و تکرار
شیعه شد در جهالت سر آمد
ای برادر خودت فکر خود باش
شد قیامت، امامت نیامد
گیرم آید اگرچه خیال است
باز سودی به حالت ندارد
هست قرآن امامی که زنده ست
نه امامی که افسانه آمد
عاقبت جز ندامت نماند
نیست جز شر برایت پیامد
خوب باش و ز اوهام شو پاک
قعر دوزخ رود نیت بد
عقل و ادراک داری به پاخیز
قبل از آنی که عمرت سرآید
در دلت جز عداوت نماند
شد قیامت، امامت نیامد

***

چون امام شما غائب آمد
خمس حاضر شد و نائب آمد
رفت نائب به جایش فقیهی
آمد آنجا به شکل وقیحی
از فقاهت ولایت در آمد
چون زمان ولایت سر آمد
مطلقه شد ولایت چو شاهی
ملت از چاله آمد به چاهی
زد عقبگرد جای ترقی
لنگ شد هر دو پای ترقی
خشت اول که کج رفت این شد
تا خرافات مبنای دین شد
جای قرآن مفاتیح آمد
نوبت رد و توجیه آمد
چون که قرآن روایت زده شد
عقل رفت و حکایت زده شد
اصل رفت و گرفتار فرعیم
مثل خر زیر آوار فرعیم
اصل توحید باشد، کجائی؟
قبر و گنبد ندارد صفائی
این صفائی که دیدی دروغ است
دیو شرک است و افسار و یوغ است
مثل تریاک تخدیر آنی است
معجزه نیست این امتحانیست
مثل گوساله سامری بود
با صدائی که جادوگری بود
تو مشو ایمن از مکر آخوند
مثل شیطان بود فکر آخوند
کرد آخوند گمراه و خوارت
بُرد آخر به دارالبوارت
در پی نفس دون چون دویدی
جای جنت به دوزخ رسیدی

[۶۷] امامت نیامد: امام تو نیامد