روزی و طعام رسول اللهص
سفرهی رنگین و لاشهی حیوانان بریان شده شامگاهان و صبحگاهان در منازل افراد عالی منصب و صاحب اقتدار شبه جزیره مورد استفاده قرار میگرفت ... لیکن وضعیت در خانهی رسول اللهص- که شهرها و بندگان در دسترس و خدمت وی بودند - از چه قرار بود؟ شترهای بار بر پشت بخدمت ایشان آورده میشد، مبالغ هنگفتی از طلا و سیم در اختیار وی قرار داشت، با وجود این، در اوج سادگی میزیست. آیا به تصور شما زندگی او شاهانه و ثروتمندانه بود؟ یا مرفهتر و کاملتر از زندگی آنان! وقتی در طعام رسول اللهصتأمل مینمایی اصلاً تعجب مکن: انسسنقل میکند که هرگز دو طعام نان و گوشت با هم سر سفرۀ رسول اللهصدیده نشد. [الترمذی].
بدین معنی که اغلب اوقات غذای موجود روی سفره، آنها را سیر نمیکرد مگر زمانی که با مهمان نان میخورد، بقدری میآورد که او را سیر کند و بخاطر ضرورت اُنس گرفتن مهمان تا زمان سیر خوردن از تناول غذا دست نمیکشید.
عایشهلمیگوید: «هیچ وقت خانوادۀ رسول اللهصدو روز پشت سرِ هم از نان جوئین سیر نشدهاند و این وضعیت تا زمان وفات رسول اللهصادامه یافت» [مسلم].
در روایت دیگرى آمده است: «خانواده پیغمبر از روزیکه قدم در مدینه نهاده تا زمان وفات هرگز سه روز پشت سرِ هم از نان جو سیر نخوردهند» [متفق علیه].
چه بسا که رسول اللهصغذای نمییافت که آن را تناول کند ابن عباسسگوید: «رسول اللهصو اعضای خانوادهاش شبهای متوالی گرسنه بخواب میرفتند و غذای نمییافتند که آن را تناول کنند، و بیشترخوراکشان نان جو بود» [الترمذی].
تحمل این سختی و رنج از بابت عدم دسترسی به غذا نبود، زیرا بارها اتفاق میافتاد که اموال کلان حمل بر کاروانهای از شتران بخدمتش میآوردنـد ... بلکه خداوندأحالت اکمل و اقوم را برای فرستادهی خویش اختیار کرده بود...
عقبه بن الحارثسگوید: یک روز رسول اللهصنماز عصر را با ما خواند بعد به سرعت به خانه رفت و سریعاً از آن خارج شد، عرض کردم یا عرض شد [چرا چنین به سرعت به خانه رفتی و برگشتی] فرمود: شمشی از طلای زکات در خانه جا گذاشته بودم ترسیدم خوشم نیامد که اگر آنرا تا فردا در خانه نگه دارم، این بود رفتم و آنرا تقسیم کردم. [مسلم].
سخاوت عجیب و بخشش بینظیر هر دو از دست پیغمـبر ایـن امت مشاهده و دیـده میشوند ... انسسگوید: «چیزی از رسول اللهصدرخواست نشد مگر اینکه آنرا میبخشید، روزی مردی نزد او آمد، گلّهای از گوسفندان را که در درهای میان دو کوه قرار داشت به وی بخشید، آن مرد به میان قوم خود برگشت و گفت: ای قوم ایمان بیاورید زیرا محمد بخششی به افراد میدهد که در پس آن ترسی از فقر وجود ندارد». [مسلم].
با وجود این عطا و بخشش فراوان در وضعیت و حال او بنگریم. انسسگوید: «رسول اللهصتا زمان مرگ هرگز برخوان و سفره غذا تناول نکرد و تا زمان وفات هرگز نان نازک را نخورد» [البخاری].
عایشهلمیگوید: «رسول اللهصنزد من میآمد و میگفت: آیا غذائی نزد شما هست؟ میگفتم خیر، میگفت: «پس من امروز روزهدار هستم» [مسلم].
از رسول اللهصبه ثبوت رسیده است که یک ماه تا دو ماه بر او میگذشت، طی این مدت او و اعضای خانوادهاش بر خرما و آب میزیستند و غیر از این دو غذای تناول نمیکردند. [متفق علیه].
با وجود این کمبود در غذا و ندرت در خوردنیها، خُلُق رفیع و ادب اسلامی او را به شکر نعمت خدا و تشکر از سازندهی آن وامیداشت، و اگر آشپز در پخت آن اشتباه میکرد و آنرا خراب مینمود و هدر میداد او را توبیخ نمیکرد... تنها بدین بسنده میکرد که اجتهاد کرده و در اجتهادش بخطا رفته است، این بود که هرگز به عیبگویی از غذا دهان نمیگشود، و آشپز را توبیخ نمیکرد، و غذای موجود را رد نمینمود، و غیرموجود را نمیطلبید: آری او پیغمبر امت بود هدفش شکمپروری و خوردنیها نبود!.
ابوهریرهسگوید: «رسول اللهصهیچوقت از طعام و غذا خُرده نگرفت، اگر اشتهای آن را میکرد آن را میخورد، وگرنه رهایش میکرد» [مسلم].
سخن شیخ الاسلام ابن تیمیه بصورت مختصر برای دوستان بزرگوار که دارای مشربهای گوناگون هستند بازگو میکنم که میفرمایند:
«در زمینه خوردن و آشامیدن بهترین روش، روش حضرت محمدصاست، روش او در خوردن چنین بود: اگر به طعامی تمایل و اشتها پیدا میکرد بقدر امکان از آن میخورد، و موجودی آن را رد نمیکرد، و اگر در دست نمیبود برای آن خود را به مشقت و زحمت نمیانداخت، اگر نان و گوشت را میآوردند آن را تناول میکرد، و اگر نان و گوشت و میوه حاضر میبود، میخورد، و اگر خرما یا نان تنها پیدا میشد بدان اکتفا میکرد. و اگر دو نوع طعام حاضر میبود، نمیگفت من غذای دو رنگ نمیخورم، و از خوردن غذای بخاطر شیرینی و لذیذ بودنش خودداری نمیکرد، و در حدیث است که فرمود: «لكني أصوم وأفطر، وأقوم وأنام، وأتزوج النساء وآكل اللحم فمن رغب من سنتي فليس مني».
«اما من روزه میگیرم و افطار میکنم، شب زندهداری میکنم و میخوابم، ازدواج میکنم و گوشت میخورم، و هر کس از سنت و روش من روگردانی کند از من نیست.»
خداوند به خوردن غذاهای پاک و لذیذ و انجام شکر بر آن امر کرده است و هر کس غذاهای پاک و تمیز را بر خود حرام کند تجاوزگر و ستمگر به شمار میآید، و هر کس شکرگذاری نکنند، افراطگر و ضایعکننده حق خدا به شمار میرود، راه رسول اللهصعادلترین راهها و استوارترین آنها است، و انحراف از آن بر دو نوع است: گروهی اسرافگر که دنبالهرو هواها و شهوات هستند، و از انجام واجبات و تکالیف قصور میورزند. گروهی هم کسانی هستند که پاکیزگیها را بر خود حرام مینمایند و نوعی رهبانیت و گوشهگیری میآفرینند که خداوند آنرا مشروع و جایز ندانسته، چون در اسلام چیزی بنام رهبانیت وجود ندارد.
در دنبالهی کلامش میگوید: هر حلالی پاکیزه، و هر پاکیزهی حلال است. خداوند پاکیزگیها را بر ما حلال، و ناپاکیها را بر ما حرام کرده است، هر چه که به ما زیان رساند خداوند آنرا حرام کرده، و هر چه سودمند باشد آنرا مباح گردانیده است.
بعد/میگوید: «احوال انسانها در زمینه لباس و خوراک، گرسنگی و سیری متفاوت است، حتی حالات مختلف و گوناگون برای یک شخص واحد روی میدهد، اما بهترین اعمال عملی است که جنبهی اطاعت از خدا در آن بیشتر رعایت شود، و برای صاحبش سودمندتر و مفیدتر باشد.» [مجموع الفتاوی ۲۲/۳۱۰ به اختصار].