روزی در خانه رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم

شجاعت و صبر رسول اللهص

شجاعت و صبر رسول اللهص

رسول اللهصدر راه نصرت و پیروزی بخشیدن به این دین و اعلای کلمه‌ی خدا و قرار دادن نعمت‌های خدا دادی در مکان شایسته و مناسب، از شجاعت و صبر بی‌نظیر برخوردار بود. عایشهلمی‌گوید: «رسول اللهصهرگز به دست خود کسی یا چیزی را مورد ضرب و آزار قرار نداد، مگر از باب جهاد در راه خدا، و هرگز خدمتگذار و زنی را مورد اذیت و آزار قرار نداد» [مسلم].

از جمله اعمالی که بر شجاعت کم نظیر وی دلالت می‌کند وقوف او به تنهایی در سنگر دفاع از حریم مقدسات این دین در مقابل بزرگان قبیله‌ی قریش، و ثبات کم‌نظیر ایشان در راه به ثمر رساندن این دین، تا زمان نصرت و پیروزی بود، رسول اللهصنگفت من تنها هستم و همکار و همقطاری ندارم و همه‌ی مردم در مقابل من صف کشیده‌اند. بلکه با توکل و اعتماد بر خداوند دهان به حق گشود، و با عزم و اراده‌ی پولادین به میدان آمد ... و در زمانی که دیگران از میدان می‌گریختند او چون کوه ثابت قدم می‌ایستاد.

رسول اللهصسال‌ها در غار حرا به عبادت ایستاد و طی این مدت اذیتی از کسی ندید و قریش به مخالفت با وی برنخاستند و اهل کفر همگی یکصدا با وی به مخالفت برنخاستند، لیکن زمانی که دهان بحق گشود و آشکارا به توصیه و لزوم عبادت برای خداى یکتا دعوت کرد کفار از سخن او به تعجب افتادند و گفتند: ﴿أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا[ص: ۵].

«آیا او بجاى اینهمه خدایان، خداى واحدى قرار داده؟!».

عادت آنان چنین بود که بت‌ها را واسطه‌ی میان خود و خدا می‌دانستند و از آن‌ها طلب شفاعت و استعانت می‌کردند.

﴿مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى[الزمر: ۳].

«ما این بت‌ها را نمى‏پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند».

وگرنه آن‌ها به توحید ربوبی خداوند اعتراف داشتند: ﴿قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ٢٤[سبأ: ۲۴].

«بگو: چه کسی شما را از آسمان‌ها و زمین روزی می‌دهد، بگو الله، و (دراین میان یکی از) ما یا شما بر هدایت یا گمراهی آشکار هستیم».

ای برادر مسلمان در این شرک عام و فراگیر دقت کن که در سرزمین‌های مسلمان نشین رواج پیدا کرده است، شرک دعا از مردگان، و به فریادطلبی آن‌ها، توسل جستن به آنان، و نذر برای آنان، و خوف و رجا از آنان! تا آنجا که به سبب غرق درگرداب شرک رابطه‌شان با خدا بکلی قطع، و مردگان بی‌قدرت و بی‌جان را در مکان و جایگاه خداوند حیّ لا یموت قرار داده و می‌دهند: ﴿إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ٧٢[المائدة: ۷۲].

«زیرا هر کس شریکى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است; و جایگاه او دوزخ است; و ستمکاران، یار و یاورى ندارند».

اینک از خانه‌ی رسول اللهصبه کوه مقابل در جهت شمالی نگاه می‌کنیم، کوه احد را می‌بینیم، آنجا که برخورد و واقعه‌ای بس عظیم روی داد و ثبات و شجاعت رسول اللهصدر آن به ثبوت رسید و صبر او بر زخم و تحمل درد در راه آرمان برای همگان روشن گردید، آنجا که صورت مبارکش زخم برداشت و دندان‌های رباعیش شکسته شد، و سرش شکاف برداشت.

سهل بن سعدسواقعه‌ی زخمی شدن رسول اللهصرا این چنین بیان می‌کند: «سوگند به خدا من خوب بیاد دارم که چه کسی زخم‌های رسول اللهصرا می‌شست و چه کسی بر آن آب می‌ریخت و بوسیله چه چیزی تداوی گردید. گوید: فاطمه‌ بنت رسول الله زخم‌ها را شست و علی سبر آن آب ریخت، فاطمه چون دید که آب تنها بر خون‌ریزی از زخم می‌افزاید قطعه‌ای از حصیر بگرفت و آنرا سوزاند بعد خاکستر آنرا روی زخم نهاد و خون بند شد. دندان‌های رباعی رسول اللهصشکسته، صورت زخم برداشته و قسمتی از سرش شکسته بود» [البخاری].

عباس بن عبدالمطلبسدر مورد رسول اللهصدر جنگ حنین چنین گوید: «چون مسلمانان پا به فرار نهادند رسول خدا شروع کرد استر خود را بسوی کفار سوق می‌داد و من جلو آنرا گرفته بودم تا از سرعتش بکاهم در آن لحظه‌ی حساس او را دیدم فریاد بر می‌آورد و می‌گفت: «أنَا النَّبِيُّ لا كذِبَ أنا ابْنُ عَبْدِالْمَطَّلِبِ» [مسلم].

«منم پیغمبر و دروغی در ادعایم نیست منم فرزند عبدالمطلب».

سوارکار نامی و صاحب مواقف مشهور علی بن ابی‌طالبسنقل می‌کند و می‌گوید: «وقتی که تنور جنگ گرم می‌شد و دو گروه در مقابل هم قرار می‌گرفتند ما در پناه رسول اللهصقرار می‌گرفتیم و در همچون مواضع حساس کسی از او نزدیکتر از دشمن نبود» [البغوي في شرح السنه، ومسلم ۳/۱۴۰۱].

و اما صبر رسول اللهصبر سختی‌های دعوت زبانزد عموم و ضرب المثل معروف بود، پیغمبر سرمشق نیکو بود تا خداوند پایه‌های این دین را بوسیله‌ی او استحکام بخشید، و اسب آن در سر زمین شبه جزیره و مملکت شام و بلاد ماوراءالنهر به حرکت درآمد و هیچ خانه و چادر (شهرنشین و صحراگردی) در منطقه نماند که آوازه‌ی دعوت بگوشش نخورده و این دعوت در آن نفوذ نکرده باشد.

رسول اللهصمی‌فرماید: «در حالیکه هیچ کسی مورد تهدید و ترس نبود من در راه خدا مورد ترس و تهدید، و مورد اذیت قرار گرفتم آنگاه که اذیتی بر کس نبود، سی شبانه‌روز مرتب بر من می‌گذشت من و بلال طی این مدت غذای که حیوان از آن تناول می‌کند بدست نمی‌آوردیم مگر غذای که زیر بغل بلال را می‌پوشاند» [الترمذی، وأحمد].

علیرغم اموال و غنایمی که به او می‌رسید و آنچه که خداوند بواسطه‌ی او فتح می‌کرد، درهم و دیناری از خود باقی نگذاشت، تنها چیزی که از خود به ارث برجای گذاشت علم بود که میراث پیغمبران است، هر کس خواهان این میراث است به پیش، و مبارکش باد. عایشهلگوید: «ما ترك رسول اللهصديناراً، ولا درهماً، ولا شاةً، ولا بعيراً، ولا أوصى بشيء»[مسلم].

رسول خدا دینار و درهمی، گوسفند و شتری از خود برجای نگذاشت و به هیچ چیزی بعد از خود وصیت نکرد».