عاقبت عدل و عاقبت ظلم:
خداوند متعال عادل است و عدل را دوست میدارد و لذا ظلم را بر خود و بر بندگانش حرام کرده، و فطرت انسان را بگونه ای آفریده که عدالت دوست و عدالت خواه باشد، از اینرو ظلم را مبغوض میدارند و ظالمین را دوست ندارند و از آنها احساس نفرت دارند. حاکمی که عادل باشد مردم نیز وی را دوست دارند و از او در برابر دشمنانش حمایت کرده و یاری میرسانند، اما اگر پایههای تخت و حکومتش را بر ظلم استوار کند؛ در حقیقت بذر کینه و نفرت را در قلوب مردمانش میکارد که بزودی ثمره خواهد داد. در بین مردم کُرد مَثلی هست که مضمون آن به زبان فارسی چنین است: «هر چیزی از ناحیه نازک آن میشکند، اما ظلم از جائیکه ضخیم تر است میشکند»، منظور آنست که هراندازه ظلم بیشتر باشد کمتر دوام مییابد و ظالم هرقدر ظالم تر باشد سریعتر نیز از بین خواهد رفت. سنت الهی نیز بر همین بوده که دیر یا زود بساط ظالمین را برمی چیند و آنرا مایهی عبرت انسانها میکند اگر پند گیرنده ای باشد!.
قال ابن تيميّة /تعالى: «إنّ النّاس لـم يتنازعوا في أنّ عاقبة الظّلم وخيمة، وعاقبة العدل كريمة، ولـهذا يروى: اللّه ينصر الدّولة العادلة، وإن كانت كافرة، ولا ينصر الدّولة الظّالـمة، ولو كانت مؤمنة» [۱۱].
وقال /تعالى: «يقال: الدّنيا تدوم مع العدل والكفر، ولا تدوم مع الظّلم والإسلام» [۱۲].
امام ابن تیمیه /فرمودند: «مردم اختلافی ندارند در اینکه عاقبت ظلم ناگوار است و عاقبت عدل شرافت و بزرگی است، و برای همین نقل میشود: خداوند حکومت عادل را یاری میدهد هرچند که کافر باشد، و حکومت ظالم را یاری نمیدهد هرچند که مومن باشد».
و فرمودند: «گفته میشود: امور دنیا با عدل و کفر دوام مییابد، اما با ظلم و اسلام تدوام نمییابد».
[۱۱] «مجموع الفتاوى؛ الحسبة» (۱۶، ۱٧۰). [۱۲] «مجموع الفتاوى؛ الحسبة» (۱۴٧).