تمهيد
شكی نیست كه منهج و روش پذیرفته شدۀ اسلام در ارتباط با علم و تمام مسائل علمی و دینی - برابر است كه آن مسائل به اعتقادیات تعلق داشته باشد و یا به احكام فقهی و عملی مسلمانان – منهج و روش اسلام در مورد همۀ اینها یكسان و یكنواخت است، و آن اینكه هر مسلمان با درک و هشیار در تمام ساحات علمی و دینی باید از دلیل معتبر پیروی نموده و بدور از هرگونه تعصب همواره در جستجوی آن باشد. و هرگاه در موضوعی از موضوعات بحث بر انگیز دلیل معتبر و مسلّم كه صدق آن موضوع مورد بحث و مناقشه را به اثبات میرساند وجود داشته باشد، پس براساس مقولۀ پذیرفته شدۀ (إذا ورد الأثر بطل النظر) هرگونه رأی و نظر را كنار گذاشته از آن اثر و دلیل پیروی نماید.
اما برخلاف حقیقت مسلمۀ فوق، از گذشتههای دور تا امروز افراد و گروههای را سراغ داریم كه براساس نداشتن باور صحیح و درست بر موضوعی از موضوعات اعتقادی كه توسط سنت و یا حدیث به ثبوت رسیده است این صدا را با بسیار بیباكی بلند نموده میگویند كه این حدیث و یا روایت خبر واحد است، و توسط خبر واحد كه تنها افادۀ ظن و گمان را میكند، موضوع اعتقادی به اثبات نمیرسد.
واینگونه باورها شكی نیست كه اثرات بسیار بد و منفی را در قبال دارد كه هركس نمیتواند ابعاد و خیم و گستردۀ آن را درک كند. و آن اثرات ناگوار و خطرناک كه در حقیقت میتوان آن را یک توطئه شوم علیه حدیث و عقاید ثابته توسط حدیث خواند، عبارتاند از:
۱- تضعیف و متزلزل ساختن عقاید اسلامی كه مسلمانان صدر اسلام و سلف صالح از گذشتههای دور به آن اعتقاد و باور داشته، و همواره مطابق آن عمل نمودهاند.
۲- براه انداختن این تبلیغات شوم و زهرآگین كه علما و ائمۀ سلف به شمول صحابه و تابعین و سایر امامان دین همه خبر واحد را در باب اعتقادی نپذیرفته و یكسره آن را رد نمودهاند.
۳- ایجاد نمودن فاصله در مابین مسلمانان و احادیث نبوی كه دومین مصدر و مرجع معتبر دین اسلام است با براه انداختن این ادعا كه مسالۀ عدم استدلال به خبر واحد در باب اعتقادیات یک موضوع و یا قاعدۀ پذیرفته شدۀ اصولی است كه علمای حدیث حق مداخله و بحث را دران ندارند.
با توجه به اهمیت موضوع و در عین حال خطرناک بودن نكات فوق، علمای سلف و خلف در مورد حجت و دلیل بودن خبر واحد در باب عقاید و احكام تحقیقات مفید و سودمندی را ارائه نمودهاند كه از آن جمله میتوان از تحقیقات امام شافعی در كتاب الرسالة (ص:۳۷۱)، و امام بخاری در صحیح البخاری، و شیخ الإسلام ابن تیمیه در جلد (۱۷ /۱۸) كتاب مجموع الفتاوی، و علامه ابن قیم در كتاب مختصر الصواعق الـمرسلة (۲/۲۳۳ – ۲۴۲)، و علامه ابن حزم در كتاب إحكام الأحكام (۱/۱۱۹) نام برد.
همچنان برخی علمای معاصر دیگر رسالههای مستقل و بسیار ارزشمندی را در ارتباط این موضوع تالیف نمودهاند كه از آن جمله میتوان از كتاب محدث بزرگ عصر علامه ناصر الدین البانی كه زیر عنوان: «الحديث حجة بنفسه في العقائد والأحكام» تالیف نموده است، و كتاب دكتور احمد محمود عبد الوهاب شنقیطی كه زیر عنوان «خبر الواحد و حجیته» تالیف نموده است، و كتاب شیخ عبد الله بن عبد الرحمن بن جبرین كه زیر عنوان «أخبار الآحاد في الحديث النبوي - حجيتها – مفادها – العمل بموجبها» تالیف نموده، و كتاب «أصل الاعتقاد» از دكتور عمر سلیمان الأشقر، و كتاب شیخ سلیم الهلالی كه زیر عنوان «الأدلة والشواهد على وجوب الأخذ بخبر الواحد في الأحكام والعقائد» تالیف نموده است، نام برد.
***