چرا پیروزی مسلمانان به تاخیر میافتد؟
با آنکه امت اسلامی، بویژه کسانی که به ناحق مورد ظلم و ستم قرار گرفتهاند و از خانه و کاشانۀ خود اخراج شدهاند به جرم اینکه میگویند: پروردگار ما الله ﻷاست. و شب و روز دست به دعا و نیایشاند تا پیروزی نصیبشان گردد لیکن این پیروزی به تأخیر میافتد. البته این کندی چه بسا برای حکمتی باشد که الله ﻷآن را خواسته است.
و چه بسا پیروزی امت مسلمان بدان خاطر به تاخیر میافتد که بنیۀ آن با وجود رشد و نمو پیدا کردن هنوز پخته و رسیده نگردیده است، و با جود رسیدن به مرحلۀ بلند هنوز کامل نشده است، و هنوز نیروهایشان جمع و جور نگردیده و رویهم اندوده و انباشته نشده است، و همۀ سلولهایشان آماده و مجهز نگردیده است تا نیروها و استعدادهای ذخیره شده در آنها شناخته شود. اگر در این وقت همچون ملتی به پیروزی دسترسی پیدا کند آن را هرچه زودتر از دست میدهد، بدان سبب که قدرت حفاظت و حمایت طولانی آن را ندارد!
گاهی هم پیروزی ایشان به تعویق میافتد تا ملت مسلمان آخرین نیروئی را که در توان دارد، و آخرین اندختهای که دارد، بذل این کار کند، و همۀ چیزهای قیمتی و گرانبها را در راه الله ﻷسهل و ساده فدا کند و ناچیز و بیارزش انگارد.
چه بسا پیروزی به کندی صورت پذیرد تا ملت مؤمن آخرین نیروهای خود را تجربه کند، و بداند و متوجه شود که این نیروها به تنهائی و بدون پشتیبانی الله توانا ضامن پیروزی نیست. پیروزی از سوی الله ﻷفرامی رسد وقتی که ملت مسلمان آخرین چیزی را بذل کند که در توان دارد، و بعد از آن کار و بار خود را به الله متعال واگذارد و بر او توکل نماید.
گاهی پیروزی کندی میگیرد تا ملت مسلمان پیوند خود را با الله متعال بیشتر کند در آن حال و احوالی که رنج میکشد و درد میکشد و آنچه دارد میبخشد، و پشتیبان و تکیه گاهی جز الله برای خود نمییابد و نمیبیند، و در هنگام بلا و زیان و ضرر جز به الله رو نمیکند، و از حق و عدل و خیری منحرف نمیشود و کناره گیری نمینماید که الله در پرتو آنها پیروزی را بدو بخشیده است.
گاهی پیروزی کندی میپذیرد چون ملت مسلمان هنوز در مبارزات و بذل و فداکاریها و جان نثاریهای خود تنها الله را در نظر نداشته است و فقط برای دعوت او نبوده است. بلکه جنگیده است برای غنائمی که بدست آورده، یا جنگیده است تا مردانگی و قهرمانی خود را بنمایاند و از خویشتن دفاع نموده، یا جنگیده است تا شجاعت و دلیری خود را به دشمنان نشان دهد. الله تعالی میخواهد جهاد تنها برای او و در راه او باشد و بس. و زدوده از همۀ احساسات و اندیشههای دیگری باشد که بدان میآمیزد. از پیغمبر اکرم جپرسیده شد: یکی میجنگد تا غیرت خود را بنمایاند. دیگری میجنگد تا دلیری کند و شجاعت نشان دهد. کسی هم میجنگد تا ریا نماید و کار خود را به دیگران نشان دهد. کدامیک از اینها در راه الله است؟ فرمودند: «مَنْ قَاتَلَ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللهِ هِيَ الْعُلْيَا فَهُوَ فِي سَبِيلِ اللهِ» [۶٩].
(کسی که بجنگد تا سخن الله والائی و برتری گیرد، او در راه الله ﻷمیباشد).
همچنین گاهی پیروزی کندی میگیرد، چون در دشمنی که ملت مسلمانان با آن میجنگد هنوز چیزی از خیر و خوبی در لابلای آن مانده است، و الله میخواهد آن اندک خیر را نیز در شر بپالاید و شر جدا شود و تک و تنها نابود گردد، و ذرهای از خیر با شر نماند و در وسط آن هدر نرود و بیهوده نابود نشود.
گاهی پیروزی به کندی صورت میپذیرد، بدان علت که باطلی که ملت مسلمان با آن میرزمد هنوز انحراف آن کاملا برای مردمان روشن و واضح نگردیده است.
اگر در این وقت مسلمانان بر آن غلبه کنند و چیره شوند کسانی که گول آن باطل را خوردهاند آن را کمک نمایند و یار و مددکارش شوند، چون هنوز قانع نگردیدهاند و روشن نشدهاند که آن باطل دارای فساد است و باید از میان برداشته شود. در نتیجه ریشههائی در دلها و درونهای افراد پاکی بدواند که حقیقت برایشان پیدا و هویدا نگردیده است.
گاهی هم پیروزی دیر حاصل میگردد، بدان خاطر که محیط هنوز شایان استقبال از حق و خیر و عدلی را ندارد که ملت مسلمان آنها را ترسیم و جلوه گر میسازد و مجسم میدارد. اگر ملت مسلمان در این وقت پیروز گردد با دشمنانگی و آشوب محیط رویاروی میشود، دشمنانگی و آشوبی که با آن برای ملت مسلمان آرام و قراری نخواهد بود. لذا مبارزه بر دوام میماند تا دلها و درونهای مردمان پیرامون آن آمادگی استقبال از حق مظفر و معزز را پیدا میکنند وتوانائی پذیرۀ حق رفتن و قدرت ماندگاری بر آن را خواهند داشت.
به خاطر همۀ این چیزهای دیگری است که تنها الله ﻷاز آنها آگاه است، پیروزی به تأخیر میافتد و دیر به دست میآید، وجاننثاریها و فداکاریها چندین برابر میگردد، و دردها و رنجها فزون تر و بیشتر میشود. و الله ﻷاز کسانی دفاع خواهد کرد که ایمان آوردهاند، و در نهایت پیروزی سر میرسد وتحقق پیدا میکند [٧۰].
[۶٩] متفق علیه. [٧۰] فی ظلال القرآن برگرفته از تفسیر آیت ۳۸ سورۀ حج.