احکام و مسائل رمضان

فهرست کتاب

اعتکاف

اعتکاف

اعتکاف بدین‌گونه است که فرد مسلمان، به نیت عبادت در مدت زمان مشخصی‌که در نیت دارد، در مسجد می‌‌ماند و خارج نمی‌شود مگر برای ضرورت یا نیاز شدید بنا بر فرمودۀ خداوندأ:

﴿وَلَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَأَنتُمۡ عَٰكِفُونَ فِي ٱلۡمَسَٰجِدِۗ ١٨٧[البقرة: ١٨٧].

«ودر حالی‌که در مساجد معتکف هستید (با زنان) در نیامیزید».

أم‌المؤمنین عایشهلفرموده است: «پیامبر جسرش را داخل اتاق می‌‌کردند، در حالی‌که در مسجد معتکف بودند، و من نیز سر ایشان را شانه می‌‌نمودم، و پیامبر جدر حال اعتکاف تنها برای ضرورت به خانه داخل می‌شدند» [متفق علیه].

و نیز فرموده است: «برای معتکف، سنت چنین است که به عیادت مریض نمی‌رود و در تشییع جنازه شرکت نمی‌کند و با زنش هم‌بستر نمی‌شود و به او نزدیک نمی‌شود و تنها برای ضرورت شدید خارج می‌‌شود، و اعتکاف نمی‌کند مگر این‌که روزه باشد و تنها در مسجد جامع (مسجدی‌که در آن جمعه و جماعت برگزار می‌‌شود) اعتکاف جایز است». [صحیح سنن أبوداود/۲۱۶۰]

اعتکاف در تمام روزها و ماه‌ها جایز است، زیرا پیامبر جدر دهۀ آخر شوال نیز اعتکاف نموده‌اند، اما افضل اعتکاف در دهۀ آخر ماه رمضان است، زیرا پیامبر جدر این وقت اعتکاف نموده و بر آن مواظبت داشته‌اند. چنان‌که در صحیحین است که أم‌المؤمنین عایشهلفرموده است:

«كان النبي جيعتكف العشرَ الأواخر من رمضان حتى قبضه الله، ثم أعتكف أزواجه من بعده».

«پیامبر جتا زمان وفات در دهۀ آخر رمضان اعتکاف می‌‌کردند، سپس بعد از ایشان همسرانش اعتکاف کرده‌اند».

این حدیث دلیل بر جایز بودن اعتکاف زنان در مسجد است.

اگر گفته شود در چه مساجدی اعتکاف جایز است؟

در جواب می‌‌گویم: در این مسأله اختلاف شدیدی است و قول صحیح نزد من این است که اعتکاف در هر مسجدی‌که در آن جمعه و جماعت برگزار شود، جایز است. بنا بر حدیث أم‌المؤمنین عایشهلکه ذکر شد. و این به خاطر آن است که معتکف، جماعت را از دست ندهد، و یا برای جمعه و جماعت، ناچار به خروج به سـوی مسجد دیگـری نشود که در این حالت اعتکاف وی نیز باطل می‌‌شود. برخی از علمای سلف نیز چنین نظری دارند.

اگر گفته شود: از این فرمودۀ پیامبر ج که می‌‌فرماید: «لا إعتكاف إلا في المساجد الثلاثة»یعنی «اعتکاف تنها در سه مسجد جایز است»، چه می‌فهمیم؟

می‌گویم: می‌‌توان حدیث را بر این حمل کرد که اعتکافِ کامل و با فضیلت، در این سه مسجد است: مسجد الحرام و مسجد النبی و مسجد الاقصی.

لذا می‌‌بینیم که ابن مسعودسبه حذیفهسنسبت خطا می‌‌دهد، هنگامی‌که به این حدیث استدلال کرده و مسلمانان را از اعتکاف در مسجد بزرگ کوفه منع می‌‌کرد.

متن کامل حدیث چنین است: «حذیفه به عبدالله بن مسعودسگفت: چطور گروهی میان خانۀ تو و أبو موسی اعتکاف کرده‌اند و تو آنان را منع نمی‌کنی؟ و می‌‌دانی که پیامبر جفرموده است:

«لا إعتكاف إلا في المساجد الثلاثة» [۵۴].

«اعتکاف جایز نیست مگر در این سه مسجد».

عبدالله گفت: «لعلك نسيت وحفظوا، أو أخطأت وأصابوا».

«شاید تو فراموش کرده‌ای و آنان حفظ کرده‌اند، یا تو اشتباه می‌‌کنی و آنان درست می‌‌گویند» [السلسلة الصحیحة /۲۷۸۶].

امام طحاوی/ در کتاب مشکل الآثار، بر این نظر است که انکار ابن مسعود بر حذیفه، و جواب دادنش به آن صورت، دلیل بر منسوخ بودن حدیث است که مردم آن را حفظ کرده‌اند و حذیفه فراموش کرده است و گفته: «در این حدیث اندیشه نمودیم و با توجه به: ۱- خبر دادن حذیفه به ابن مسعود مبنی بر اطلاع ابن مسعود از این حدیث پیامبر ج. ۲- از عدم انکار سخن حذیفه از طرف ابن مسعود و جواب دادنش به حذیفه به صورت مزبور، پی بردیم‌که حدیث مزبور منسوخ است، و قول ابن مسعودسیعنی: حدیث تو منسوخ است و مردم در این‌کار، قول صحیح را برگزیده‌اند و قرآن نیز بر همین امر دلالت دارد:

﴿وَلَا تُبَٰشِرُوهُنَّ وَأَنتُمۡ عَٰكِفُونَ فِي ٱلۡمَسَٰجِدِۗ ١٨٧[البقرة: ١٨٧].

«و در حالی‌که در مساجد معتکف هستید (با زنان) در نیامیزید».

من نیز می‌‌گویم: سکوت حذیفه در مقابل جواب ابن مسعود، و عدم جلوگیری حذیفه از مسلمانان معتکف در مسجد، نشانۀ این است که حذیفه با ابن مسعود موافق شده که حدیث مذکور دلیل بر ممنوعیت اعتکاف در غیر این سه مسجد نیست، زیرا اگر ابن مسعود در پاسخ به حذیفه و در فهمش از حدیث دچار اشتباه شده بود، حتماً حذیفه بر او ایراد می‌‌گرفت و جوابش را تصحیح می‌‌کرد و خودش به مسجد می‌‌رفت و معتکفین در مسجد را منع می‌‌کرد.

عجیب این‌که شیخ ناصرالدین البانی به خطا دانستن استدلال حذیفه از جانب ابن مسعود در استناد به حدیث مذکور در ممنوعیت اعتکاف در غیر این سه مسجد اقرار کرده و بعد از آن به ابن مسعود نسبت خطا داده و فهمش‌که حذیفه در آن موافق ابن مسعود شده را رد می‌‌کند، و حدیث را مخصص آیۀ به حساب آورده که اعتکاف را در هر مسجدی مباح می‌‌کند. نص گفتۀ وی در سلسلۀ صحیحه ۶/ ۶۶۷-۶۷۰ چنین است: «گفتۀ ابن مسعود نص قاطعی در نسبت خطای وی به حذیفه در روایت لفظ حدیث نیست، بلکه شاید استدلالش به حدیث را در اعتکاف مورد انکارش خطا دانسته است، زیرا احتمال این می‌‌رود که معنی حدیث نزد ابن مسعود چنین بوده باشد: اعتکاف کامل نیست مگر ...». تا این‌که گفته: «آیه عام است و حدیث خاص و مبانی فقه تقاضا می‌‌کند که عام بر خاص حمل شود. بنا بر این، حدیث مخصص و مبین آیه است و گفتۀ حذیفه و حدیث نیز بر همین دلالت دارند».

***

[۵۴] أخرجه الإسماعیلی في المعجم، والبیهقي في السنن، السلسلة الصحيحة: ۲۷۸۶.