حجيت فهم سلف و پاسخ به شبهات مخالفين

مقدمه

مقدمه

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

الحمد لله ربِّ‌العالـمین، والصلاةُ والسَّلام علی أشرف الأنبياءوالـمرسلین نبیِّنا محمد، وعلی آله وصحبه أجمعین.

یکی از مهم‌ترین وظایف علماء و دانش‌پژوهان دینی وپاسداران عقیده اسلامی درهم شکستن شبهات مخالفان و پاسخ گفتن به آنهاست، چنانکه رسول اکرم ج می‏فرماید: «به دنبال هر نسلی کسانیکه بهترند این علم را عهده‌دار می‌شود و به دوش می‌کشند و آن را از تحریف گزافکاران ودست برد باطل گرایان و تاویل یاوه گویان مصئون می‏دارد».

و در ادوار تاریخ همواره علما و حامیان دین این وظیفه والا و ارزشمند را برای رضامندی خداوند متعال و دفاع از قرآن و پیامبر و خیر خواهی حکام و تودۀ مسلمین انجام داده‌اند.

اینجانب نیز برای آنکه گامی در مسیر آنان برداشته باشم و چون با خود عهد بسته بودم تا شبهاتی را که شیعه در مورد استدلال از نصوص در پرتو فهم سلف صالح مطرح می‏کنند را جمع‌آوری نموده و به آن پاسخ گویم. از این رو توانستم این شبهات را که در کتاب‌هایشان بار بار مطرح شده و آن را به عنوان دلیل در مخالفت با التزام به پارۀ از نصوص و پذیرفتن آن در پرتو فهم سلف صالح ارائه می‏کردند، جمع‌آوری نمایم.

و از آنجا که معترضان به سلفی‏گری دیدگاه‏های مختلفی دارند، ازاین رو فقط شبهات آنهایی مورد بررسی قرار گرفته که به نص شرعی و فهم سلف صالح به صورت کلی احترام می‏گذارند؛ اما با استناد به بعض از شبهاتی که آن را از متکلمین و یا از برخی از متفکران لائیک معاصر و از خاور شناسان و غیره به ارث برده‏اند به مخالفت با سلفی‏گری پرداخته و چنین مستنداتی برای آنها مخالفت با نصوص را آسان کرده است، و مفاهیم جدیدی برای نصوص ساخته‌اند. اما در کل به نصوص احترام می‏گذارند و به خود اجازه نمی‏دهند که نصوص را زیر پا بگذارند، و اگر فردی از آنها به خود اجازه چنین جسارتی را بدهد خوانندگانشان که همواره با نگاه تقدیس و تعظیم به نصوص می‏نگرند نخواهد پذیرفت، وآنان به گمان خود نیاز دارند که به گونه‏ای جدید مفاهیم این نصوص را همراه با نرمش ارائه دهند تا با مفاهیم و مبادی که از دیدگاه آنها امور مسلّم و قطعی دوران معاصر به شمار می‌آید اصطکاک پیدا نکند.

و به این افراد روشنفکران اسلامی گفته می‏شود تا اینگونه لیبرالها و سکولاریستها و امثالشان را جدا کنند.

گرچه این گروه‏ها در احترام گذاشتن به نصوص و استدلال از آن متفاوت اند اما آنچه نکته اشتراک همۀ آنها به شمار می‌آید این است که به بررسی نصوص در چارچوب فهم سلف صالح پایبند نیستند و می‏کوشند برای پاره‏ای از نصوص، مفهومی جدیدی هرچند ناآشنا با اندیشه سلف صالح باشد ارائه دهند، تا اینگونه آنچه آنها می‎گویند با داده‏های زمان ما و مفاهیم فکری معاصر هم‎آهنگ باشد.

لازم بود مقدمه مذکور را به عنوان پیش درآمد این بحث ارائه کنم سپس معانیی واژه‏های بحث و اسباب مخالفت این گروه‏ها با فهم سلف صالح را نیز ذکر می‏کنم، و سپس شبهاتی را که این مکتب فکری ارائه می‏دهد و آن را به عنوان مجوّز عدم التزام خود به فهم سلف صالح بیان می‏دارد پاسخ خواهم گفت.

مهم‌ترین شبهات عبارت‌اند از:

شبهۀ اول: فهم سلف منبعی انسانی است و سلف معصوم نیستند پس نباید در التزام به آن با آنچه منبع آن وحی است مقایسه شود، پس بنابراین باید بین شریعت و فقه فرق گذاشت.

شبهۀ دوم: سلف در فهم نصوص اختلاف دارند، و اشتباهات بعضی از آنها و استنباط از اسرائیلیات مانع التزام به فهم آنان می‏شود.

شبهۀ سوم: التزام به فهم سلف به جمود و تقلید و بسته شدن دروازۀ اجتهاد می‌انجامد.

شبهۀ چهارم: التزام به فهم سلف بر خلاف فرمان الهی است، که به تدبّر و اندیشیدن در قرآن کریم و استنباط احکام جدید که در زمان سلف کسی آن را نمی‏شناخته، فرمان داده است.

شبهۀ پنجم: التزام به فهم سلف صالح به توقف عقل و حرکت علمی می‏انجامد.

شبهۀ ششم: انگیزۀ از طرح التزام به فهم سلف صالح احساسات و مقدس دانستن اشخاص و محبت به نیاکان است.

شبهۀ هفتم: التزام به فهم سلف صالح یعنی نشخوار کردن گذشته و پرسیدن از مرده‏ها در مورد زندگان.

شبهۀ هشتم: فهم سلف میراث باقی مانده گذشتگان است و میراث کلمۀ مجملی است که حق و باطل را شامل می‌شود.

شبهۀ نهم: تغییر زمان مستلزم تغییر درک و فهم است. و بحث را با نتیجه گیری و ذکر منابع و مأخذ آن و فهرست کلی موضوعات به پایان خواهیم رساند.

قبل از پاسخ گفتن به این شبهات نا گفته نماند که باید دانست که:

اول: اینکه ذکر یک شبهه به معنی این نیست که عیناً با همین کلمات مطرح شده، یا همه مخالفان آن را مطرح کرده‌اند، بلکه از مجموعه طرح‏ها و چون و چراهای آنان این شبهه ثابت می‏شود، قبل از پرداختن به هر شبه‏ای، پاره‏ای از اقوال مخالفان را ذکر میکنم که این شبهه و پرسش از آن برمی‏آید، و موضع آنها را در برابر فهم سلف صالح روشن می‏کند، هر چند آن را به صراحت نگفته باشند.

و گاهی مطلبی را می‏گوئیم که ممکن است برای آنها جای سوال و شبهه باشد، هر چند به صراحت آن را مطرح نکرده‏اند و اینگونه بر همه شبهاتی‏که مطرح شده یا احتمال طرح آن می‏رود پاسخ خواهیم گفت.

دوم: اینکه گفته‏های بعضی از این دانشمندان متناقض و متضاد است و در بسیاری از کتاب‏هایشان این تضاد مشاهده می‏شود، چون هرکس فقط به عقل استناد ورزد دچار اینگونه تناقضی خواهد شد، زیرا او از روش روشنی‌که دارای نشانه‏های واضح و به هم پیوسته پیروی نمی‏کند، بلکه رأی و دیدگاه‏های است که بر حسب شرایط تغییر می‏یابد.

چنانکه خداوند متعال می‏فرماید:﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا [النساء: ۸۲].

اما اثر این شبهه را در بخش اجرایی نزد او مشاهده می‏کنیم.

مثلا: در فتواهای فرد یا در موضعی‏که در برابر پاره‏ای از نصوص اتخاذ می‏کند، مشخص می‏شود.

و در پایان، این تلاشی است مختصر در پرداختن به این شبهات و پاسخ گفتن به آن، اگر درست باشد همان چیزی است که می‏خواهم، و اگر نباشد از خداوند آمرزش می‏جویم؛ و از خداوند می‏خواهم که این‏کار را خالص برای خود بگرداند و آنرا بپذیرد.

اللهم رب جبرائیل وميكائيل وإسرافيل فاطر السموات والأرض عالم الغيب والشهادة أنت تحكم بين عبادك فيما كانوا فيه يختلفون، اهدني لـمـا اختلف فيه من الحق بإذنك إنك تهدي من تشاء إلى صراط مستقيم. وصلى الله وسلم وبارك على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين.

عبدالله بن عمر الدمیجی

مكه مكرمه

۱۷/۵/۱۴۳۳ هـ