حجيت فهم سلف و پاسخ به شبهات مخالفين

شبهه نهم

شبهه نهم

فهم سلف مناسب زمان خودشان بوده است، و اکنون زمانه تغییر یافته پس باید فهم تغییر کند، چون قرآن و سنت بر هر زمانی مناسب و صلاحیت دارند.

قرضاوی به بازگشت به اصول و کلیات سلفی‏گری و نه به اقوال جزئی سلف، دعوت می‏دهد و در مورد جزئیات می‏گوید: امور جزئی از شرایط زمان و مکان و عادات و احوال متأثر می‏گردد و به سنت تغییر اسباب آن، تغییر می‏کند.

بنابر این پاره‏ای از اقوال سلف را باید رها کرد چون مناسب خودشان بوده است... .

سپس در این مورد مثال‏هایی می‏آورد و می‏گوید: شاید در محیط بیداری اسلامی افرادی باشند که در کوتاه بودن لباس یا دراز بودن ریش و یا زدن نقاب برای زنان، سخت‏گیری نمایند.. . سپس اشاره می‏کند که این نشانه‏ها دراین مرحله اهمیت داشته است. و می‏گوید: درآن مرحله اینها مهم بودند چون از مظاهری بود که متمایز می‏کرد و دلایل به پالش کشیدن بود.

گویا دراین امور نصوص شرعی صریح و صحیحی که به آن امر می‏کند نیامده است.

سپس و بعد ازاین تاکید می‏کند که: پیروی از سلف ایجاب می‏کند تا ما برای زمان خود بکوشیم همان‌طور‏که آنان برای دوران خود تلاش کردند، و با عقل‏های خود برای سامان‏دهی زندگی اما بیندیشیم آنگونه که آنها با عقل‏های خود اندیشیدند، و زمان و محیط و عرف‏های خود را رعایت کنیم.... چنانچه که آنان رعایت کردند [۱۹۱].

و علوانی می‏گوید که: دعوت به اینکه نباید از چارچوب فهم کسانیکه در سه قرن اول بوده‌اند فراتر رفت دیدگاه خطرناکی است، و معانی قرآن را در دایره فهم زمان مشخص و درسطح شیوه معرفتی آنها، محدود می‏کند [۱۹۲].

بنابراین او می‏گوید معارف وحی باید از سایر آثار بشری که مطلق آن را احاطه کرده و انوار آن را پوشانده و با وحی شخصی خود و با ایدئولوژی و فرهنگ و عرف و تمدن و فرهنگ لغتخویش برآن حکم‏فرماست آزاد و پاک گردد [۱۹۳].

و همچنین دکتر جمال الدین عطیه تاکید می‏کند که این اجتهادات پاسخی بوده برای شرایط زمانی و مکانی که با شرایط فعلی ما متفاوت بوده است، و ما نیازمند اجتهادات جدیدی هستیم که شرایط مارا رعایت می‏کند و رخداد‏های تازه را علاج می‏نماید [۱۹۴].

[۱۹۱] الثقافة العربیة الاسلامیة بین الاصالة و المعاصرة. ص۵۸-۵۹. [۱۹۲] مناهج التجدید. عبدالجبار الرفاعی. ص۱۳۳. [۱۹۳] ازلة الانسانیة و دور القرآن. ص۸۲. [۱۹۴] نحو فقه جدید للاقلیات. ص۶۴.