آخرین مهاجرت اهل سنّت به خارج از ایران
این روند شیعه گری و سنّی ستیزی تنها منحصر به دوران صفویها نبود، بلکه تا زمان حاضر نیز همچنان ادامه دارد و بدون شک هجرتهای زیادی از مناطق داخل ایران به سوی مرزها رخ داده وقتی بسیاری از شهرهای ایران مورد آماج حملات قزلباش قرار میگرفت و دستههای تبرائیات در شهر به راه میافتادند، مردم شهرها نیز کسانی از آنها که توان داشتند، برای حفظ جان و مال و ناموس خود فرار میکردند و به مناطقی که هنوز در اختیار اهل سنّت بود هجرت میکردند و این را از ترکیب سکّانی که در بین اهل سنّت یک منطقه وجود دارد خواهیم فهمید، بطور مثال نمیتوان گفت که اهل سنّت جنوب ایران تنها از اقوام عرب یا فارس هستند، بلکه در میان آنها علاوه بر عرب و فارس گروههایی زیادی هستند که از اقوام لر و ترک قشقایی میباشند. آخرین هجرت مردم اهل سنّت در زمان قاجار و آغاز دوران پهلوی رخ داد که به خاطر نا امنی کشور و مسأله کشف حجاب بسیاری از مردم مهاجرت از ایران را بر بقا ترجیح دادند. فتوای حلال بودن مال اهل سنّت، فقط منحصر به دوران صفویها نبود، بلکه هر زمان که کشور اندکی ناامن میشد این فتواها نیز از طرف غارتگران ایران، صادر میشد و به جان و مال مردم تعرض میشد که این حالت برای خیلیها قابل تحمل نبود و آنها مهاجرت از ایران و حفظ دین خود را بر ایرانی بودند ترجیح دادند. امروزه ایرانیان زیادی هستند که در هندوستان زندگی میکنند و بسیاری به ترکیه و عراق و کشورهای عربی خلیج فارس و سواحل آفریقا مانند کشور کنیا بخصوص شهر مومباسا و تانزانیا، جزیره زنگبار و جزرالقمر و ماداگاسکار مهاجرت کردهاند، ولی باز نامی که نشان از ایرانی بودن باشد را برای خود حفظ کردهاند. خانوادههای بلوچی و شیرازی در این کشورهای آفریقایی معروفند و یک گروه سیاسی که در تانزانیا بر علیه استعمار و سلطان عمان فعالیت داشت گروه «افروشیرازی» بود که متشکّل از ایرانیها و آفریقاییها بودند و برای آزادی کشور تانزانیا مبارزه میکردند. بعد از انقلاب اوضاع برای اهل سنّت به خوبی پیش نرفت و جفاهایی که حکومت آخوندی ایران بر اهل سنّت روا داشتند برای هیچ انسان آزاد اندیشی پوشیده نیست، و مسأله مذهب بسیار پر رنگتر شده و شاید همین جفاها بوده که حتی اصطلاح و خطاب اهل سنّت نیز تغییر کرده، آنها که قبل از انقلاب خود را ایرانیان اهل سنّت خطاب میکردند، یعنی اول ایرانی و بعد اهل سنّت، هم اکنون اصطلاح اهل سنّت ایران را بر خود نهادهاند یعنی اول اهل سنّت و بعد ایرانی، و این مسأله به عملکرد دولت و تبعیضهایی بر میگردد که این رژیم علیه اهل سنّت روا داشته است.
اهل سنّت ایران که مرزداران ایران بودند و هستند، هیچ وقت در برابر طمع استعمارگران سر خم نکردند، بلکه عشق خود را به کشورشان ایران نشان دادهاند. اما همواره از طرف حکومت مرکزی ایران مورد جفا قرار گرفتهاند و محرومترین مناطق و استانها در ایران، مناطق سنی نشین میباشد. به امید روزی که بار دیگر سربلندی و عزّت اسلامی به کشور ایران اسلامی باز گردد و مردم ایران، مذهبی را که سرچشمهی آن از بین عقاید مغولها و تاتار میباشد و اصل آن نیاکان پرستی است را رها کنند و به اسلام ناب محمدی بازگردند تا بار دیگر شاهد شکوفایی و درخشش ایران و ایرانی در جهان اسلام باشیم.
به امید آن روز....
پایان