فصل نهم: راه رهائی از گناهان شوم
درباره شوم بودن گناه و آثار مخرب آن بر فرد و جامعه بحث کردیم، و این به معنای نامیدی از رحمت خدا نیست، بلکه بیدار کردن بر خطرات گناه و رابطه دائمی با پروردگار است.
ابوهریرهس میگوید: پیامبر صبه نقل از پروردگار(در حدیث قدسى) فرمودند: «بندهام گناهی کرد سپس گفت: خدایا مرا عفو کن، خداوند میفرماید: بندهام گناه کرد و میداند خدایی دارد و مجازات میکند، و او را میبخشد، سپس دوباره گناه میکند و میگوید: خدایا مرا عفو کن، خداوند میفرماید: بندهام گناه کرد و میداند خدای دارد و مجازات میکند، و او را میبخشد، سپس دوباره گناه میکند و میگوید: خدایا مرا عفو کن، خداوند میفرماید: بندهام گناه کرد و میداند خدای دارد و مجازات میکند، و او را میبخشد، خداوند میفرماید: آنچه میخواهید انجام بده تو را بخشیدم» [۹۱].
معنای حدیث این است جز گمراهان کسی از رحمت خدا ناامید نمیشود، و انسان هر چه گناه انجام داده باشد نباید از رحمت خداوند مأیوس باشد، و ارتباط و ذکر همیشگی پروردگار سبب عفو و بخشش گناهان است، و یکی از صفات پروردگار (غفور و تواب) است، و در آن دو صفت دلالت بر وسعت رحمت و مغفرت پروردگار است، ولیکن باید انسان عاقل همیشه از گناهان بیم داشته باشد، هرچند هم توبه کرده باشد، چون اطلاعی از پذیرش توبه ندارد.
ابن جوزی/ میگوید [۹۲]: (بسیاری مردم را دیدهام به پذیرش توبه اطمینان و باور کردهاند و گویا یقین دارند، و این جز خدا کسی نمیداند، سپس اگر توبه مورد پذیرش واقع شده باشد، خجالت از انجام گناه همیشه ماندگار است، و ترس پس از توبه مورد تأیید است، چنانچه در صحاح آمده: مردم به نزد آدم÷میروند، آدم میگوید: گناهم، و به نزد نوح، ابراهیم، عیسی [۹۳]†میروند، و همگی میگویند: گناهم.
گناه پیامبران در واقع گناه نیست، و با وصف آن توبه کردهاند و پوزش طلبیدهاند، و پس از آن هم بیمناک بودهاند، و خجالت پس از توبه از بین نمیرود، چه زیباست فرموده فضیل بن عیاض/: «چقدر شرمسارم از تو ای خدایا، هرچند مرا ببخشید، به خدا سوگند بدبختی برای کسی است که گناه میکند و لذت لحظهای را برمیگزیند، چون گناه حسرتی بجا میگذارد، هرچند هم مورد عفو قرار گیرد، هیچ وقت از دل انسان جدا نمیشود» [۹۴].
هنگامی که انسان از گناه کردن بیمناک باشد، و عمل نیک و حسنات محوکننده گناه انجام دهد، گناهان پیشین او باعث ورودش به بهشت میشود: اما چگونه است؟ ابراهیم بن أدهم در تفسیر این آیه: [۹۵]﴿وَلِمَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ جَنَّتَانِ٤٦﴾[الرحمن: ۴۶].
«و براى کسى که از ایستادن در پیشگاه پروردگارش ترسیده (و به اوامر و نواهى او عمل کرده)، دو باغ بهشتى است!».
میفرماید: (اگر بخواهد گناهی انجام دهد از ترس خدا پرهیز میکند)، حسنس میگوید: پیامبر صفرمودند: (انسان گناهی انجام میدهد و بواسطه آن خداوند او را به بهشت وارد میکند، صحابه گفتند: ای پیامبر خدا چگونه وارد بهشت میشود؟ فرمود: در برابر چشمش (گریزان و توبهکنان) است تا او را به بهشت وارد میکند) [۹۶].
عرض سعید/ کردند: عابدترین انسان کیست؟ گفت: (کسی است مرتکب گناه شده است و هر گاه گناهش را به یاد میآورد عملش را ناچیز میشمارد) [۹۷].
پس اگر خواستى از گناهان رهایى یابى خود را به استغفار تسمک جو، و اعمال نیک انجام بده، و از گناهانت بترس، و از خدا خاتمه نیکو آرزو کن.
و با این قصه بحث را به پایان میبرم: سفیان ثوری/ شبی تا صبح گریه کرد، و هنگامی که صبح شد کسی به او گفت: آیا این همه بخاطر ترس از گناه است؟ کاهی را از زمین برداشت و گفت: گناه از این آسانتر است، بلکه من بخاطر عاقبت و پایان بد گریه میکنم: ابن قیم/ در هامش این قصه میگوید: (این نهایت دانش است که انسان بیم داشته باشد گناه در هنگام مرگ او را بدبخت کند، و عاقبت نیکو را به عاقبت بد تغییر دهد) [۹۸].
[۹۱] مختصر صحىح مسلم، «شماره حدیث ۱۹۳۵، ص: ۵۱۴». [۹۲] صىد الخاطر، تألىف ابن جوزى، «ص: ۳۳۰، ۳۳۱». [۹۳] این نظر ابن جوزى درباره عىسى÷درست نىست، چون در صحاح گناهى از عىسى ذکر نکرده است. [۹۴] صىد الخاطر، تألىف ابن جوزى، «ص: ۳۳۱». [۹۵] الزهد، امام احمد، «ص ۴۳۷». [۹۶] الزهد، امام احمد، «ص: ۴۷۴». [۹۷] الزهد، امام احمد، «ص: ۴۶۴». [۹۸] النوافخ العطره، صفدى، «ص: ۸۶».