۱۰- اقسام اراده
اول: اراده کونی قدری که مشیئت شامله برای همه موجودات است، بنابراین آنچه خداوند بخواهد میشود و آنچه نخواهد نمیشود، این نوع اراده فقط مستلزم وقوع شئ مراد و مطلوب است، و هیچگاه مستلزم محبت و رضایت نیست مگر اینکه اراده شرعی به آن تعلق گیرد. چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿فَمَن يُرِدِ ٱللَّهُ أَن يَهۡدِيَهُۥ يَشۡرَحۡ صَدۡرَهُۥ لِلۡإِسۡلَٰمِ﴾[الأنعام: ۱۲۵]. «پس هر کس راکه خداوند بخواهد هدایتش کند دلش را برای پذیرش اسلام میگشاید».
دوم: اراده دینی شرعی و این عبارت از محبت و رضایت مطلوب از اهل آن است و هرگز مستلزم وقوع مراد نیست مگر اینکه اراده کونی به آن تعلق گیرد، چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿يُرِيدُ ٱللَّهُ بِكُمُ ٱلۡيُسۡرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ ٱلۡعُسۡرَ﴾[البقرة: ۱۸۵]. «خداوند در حق شما آسانی میخواهد و در حق شما دشواری نمیخواهد».
بطور کلی ارادۀ کونی عامتر و شاملتر از اراده شرعی است، زیرا هر مراد شرعی که تحقق یابد الزاما مراد کونی نیز هست، اما هر مراد کونی که به وقوع بپیوندد الزاما مراد شرعی نیست. مثلاً در ایمان ابوبکر ÷دو نوع اراده متحقق شده است و اما آنچه که در آن صرفا اراده کونی تحقق یافته کفر ابو جهل است، و آنچه که در آن اراده کونی تحقق نیافته با وجود اینکه شرعا مطلوب هم بوده ایمان ابوجهل است.
پس خداوند گرچه با مشیئت کونی و قدری خود معاصی را مقدر کرده است اما هرگز آنرا به اعتبار شرع و دین نمیپذیرد و دوست ندارد و به آن امر نمیکند، بلکه آنرا ناپسند میپندارد و بد میبیند و از آن منع میکند و مرتکب آنرا تهدید مینماید، همه اینها جزو قضا و قدر اوست و اما ایمان و عبادات را خداوند سبحان دوست دارد و به آن امر میکند و به عامل آن وعده ثواب و پاداش نیکو عنایت میفرماید، بدون اراده او نافرمانی صورت نمیگیرد و جز آنچه او بخواهد تحقق نمییابد چنانکه میفرماید:
﴿وَلَا يَرۡضَىٰ لِعِبَادِهِ ٱلۡكُفۡرَ﴾[الزمر: ۷]. «و نا سپاسی را در حق بندگانش نمیپسندد».
و میفرماید:
﴿وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلۡفَسَادَ ٢٠٥﴾[البقرة: ۲۰۵]. «و خداوند فساد را دوست ندارد».