رجال شیعه در ترازوی قضاوت

شستن پا در وضو

شستن پا در وضو

دروغگویی و گمراهی و کتمان اهل تشیع چه بسا بیشتر از آن باشد که به شمارش آید. رساله‌ای با عنوان «المسح علی الأرجل أو غسلها في الوضوء»از عبدالحسین شرف موسوی رافضی به دستم رسید که نویسنده در آن تلاش بر فریبکاری و گمراه نمودن و سرپوش نهادن بر حقیقت داشته است. در صفحه‌ی ۱۲ از این کتاب، به نقل روایتی از ابن ماجه پرداخته است که از طریق أبو اسحاق از أبوحیه روایت شده است که گفته: «دیدم که علی وضو می‌گیرد، و دو پایش را تا مچ پا شست، و سپس گفت: خواستم طهارت و پاکی نبی اکرمصرا به شما نشان داده باشم...» و رافضی گفته‌ی سندی را نقل می‌کند که گفته: «این یک جواب ردی است بر شیعه‌هایی که قائل به مسح پاها می‌باشند در حالیکه طبق این روایت، علی پاهایش را شسته است.» سپس رافضی ادامه می‌دهد که: «این دقیقاً عین کلام اوست که انشاءالله خداوند او را ببخشاید و امام ابن ماجه و سایر جمهور علماء بر مردود بودن این حدیث به خاطر مردود بودن سند آن از چند جهت مورد تائید قرار داده‌اند که عبارتند از:

۱) عدم مشروعیت راوی این حدیث از آنجاست که او یک فرد ناشناخته است، و ذهبی در کتاب میزانش در قسمت کنیه‌ها در مورد او می‌گوید که فرد ناشناخته و مجهولی است...

۲) این حدیث را تنها أبو اسحاق روایت نموده که او نیز فرد پیر و فراموشکاری بوده و دچار اشتباه می-شده...».

و اما در حقیقت و صحت آن:

۱) أبو حیه گفته است که: «علی را دیدم که وضو می‌گرفت، دستهایش را خوب شست تا تمییز شدند و آنگاه مضمضه نمود و سه بار استنشاق نمود و صورتش و دستانش را تا آرنج سه بار شست و یکبار سرش را مسح کشید و سپس پاهایش را تا مچ شست.» این حدیث را ترمذی از هناد و قتیبه روایت کرده که آن دو نیز از أحوص و او نیز از أبو اسحاق (۱-۳٧) و ابو داود و ابو توبةالربیع بن نافع و عمرو بن عون، هر سه از أبو أحوص و او نیز از أبو اسحاق روایت نموده‌اند (۱-۳۴) و نسائی این حدیث را از قتیبه روایت نموده است (۱-٧۰) و نیز از محمد بن آدم از یحیی بن زکریا از أبو زائده از پدر أبو زائده روایت نموده و نیز از أبو اسحاق روایت نموده است. و حافظ گفته که بزاز نیز این حدیث را روایت نموده که به این صورت گفته: سپس استنشاق نمود و با دست چپش سه بار آب پاشید. تلخیص الجید (۱-٩۰).

و شیخ احمد شاکر سند این حدیث را صحیح دانسته است. (ترمذی. تحقیق احمد شاکر).

۲) زربن حبیش روایت می‌کند که: شنیده است که از علی÷ در مورد چگونگی وضو گرفتن رسول خدا سوال کردند، و او نیز حدیث چگونگی وضو گرفتن علی÷را نقل نموده که به لحاظ الفاظ بسیار نزدیک می‌باشد به حدیث قبلی، جز اینکه در این حدیث در آخر آن پس از مسح سر می‌گوید، سپس پای راستش را سه بار شست و پای چپش را سه بار شست. این حدیث را أبو داود از عثمان بن أبی شیبه از أبو نعیم ربیعه کنانی و او نیز از منهال بن عمرو، نقل نموده است. ابن قطان گفته که: من دلیلی برای این حدیث نمی-بینم. (عون المعبود ۱ـ ۴۳).

۳) از عبد خیر روایت شده که در مورد علی روایت کرده‌اند که علی ظرف آبی به همراه یک تشت آورد، و بر روی دستانش آب ریختند و او دستانش را سه بار شست و مضم ضه کرد و آنگاه کف دستانش را باز کرد و کمی آب برداشت و صورتش را سه بار شست و دست راستش و سپس چپش را سه بار شست، سپس سرش را یک بار مسح کشید و پای راستش را و پای چپش را سه بار شست. این حدیث را أبو داود در باب طهارت (۱ـ ۴۲) نقل نموده که سلسله‌ی راویان آن عبارتند از مسدد از أبو عرانه از حلوانی از ابن علی از زائده که هر دوی آن‌ها از خالدبن علقمه از علقمه و از محمدبن المثنی (۱ـ ۴۰) از محمدبن جعفر از شعبه از خالدبن عرفطه از عرفطه، اما أبو داود روایت شعبه از مالک بن عرفطه را یک توهم دانسته است و گفته که آن در حقیقت مالک بن علقمه است، اما احمد شاکر در تعلیقی که بر سنن ترمذی نوشته، این امر را رد نموده است و گفته که آن‌ها دو روایت جدا هستند، و ترمذی این روایت را از قتیبه و هناد روایت نموده که آن دو نیز از أبو أحوص و او هم از أبو إسحاق از عبدخیر روایت نموده‌اند (۱ـ ۳۵)، و نسائی این حدیث را از قتیبه از أبو عوانه از خالدبن علقمه روایت نموده است (۱ـ ۶۸) و بزار و ابن حبان نیز این حدیث را روایت نموده‌اند، و شیخ عبدالقادر الأرناؤوط گفته که حدیث، حدیثی صحیح است. (جامع الأصول ٧ـ ۱۵۴)، و الأعظمی در تعلیقی که بر ابن خزیمه نوشته، گفته که سند این حدیث صحیح می‌باشد. (۱ـ ٧۶).

۴) ابن ابی شیبه گفته که وکیع روایتی را از سفیان و او نیز از أبو اسحاق و از حارث و از علی آورده است که علی پاهایش را تا مچ پا شست.

و به این ترتیب ما متوجه میزان خباثت این رافضی می‌شویم که چگونه سعی می‌کند روایت علی را در مورد وصف وضوی پیامبر که به صورت شستن پاها بوده، رد کند.

و البته چیزی که یقین ما را نسبت به اثبات این روایت از علی ازدیاد می‌بخشد این است که خود اهل تشیع نیز این حدیث را روایت نموده‌اند، به طور نمونه، أبو اسحاق إبراهیم بن محمد الفقی الکوفی (وفات درسال ۲۸۳)، که یکی از مورد اعتمادترین روایان حدیث نزد اهل تشیع است، این حدیث را با سند از «عبابه» روایت نموده که علی÷نامه‌ای به محمدبن ابوبکر و اهل مصر نوشت که در متن آن آمده بود... (و اما درباره‌ی وضو: همانا وضوجزو نماز است، پس دستانت را سه بار بشور، و سه بار مضمضه کن و سه بار استنشاق کن، و صورتت را سه بار بشور و سپس سه بار دست راستت و سه بار دست چپت را بشور، من می‌دیدم که پیامبرصبه همین روش وضو می-گرفت و به درستی که وضو نصف ایمان است). و به این ترتیب می‌بینیم که علی÷اینگونه وضو را به پیروانش تعلیم می‌داده است.

و أبو جعفر محدبن حسن طوسی ـ شیخ یکی از فرقه‌های شیعه ـ روایتی را از علی÷با سند می‌آورد که می‌گوید: علی گفته که نشسته بودم و داشتم وضو می‌گرفتم, که همینکه شروع کردم به وضو گرفتن، پیامبر خداصاز راه رسید، و به من گفت: سه بار مضمضه و استنشاق بکن و دندان‌هایت را بشور و سه بار صورتت را بشور، و سپس فرمود: البته انجام هر کدام از این‌ها دوبار نیز کافی است. سپس علی÷گفته که دو بار دستانم را تا آرنج شستم و دو بار سرم را مسح کشیدم، که پیامبر فرمود: یکبار مسح سر کافیست و می‌گوید: آنگاه پایم را شستم، که پیامبرصبه من گفت: ای علی! بین انگشتان دستت را خوب بشور تا آتش جهنم بین آن‌ها نرود.

چنین روایتی را از علی، نه أبو حیه و نه أبو اسحاق و أبو الأحوص و زهیربن معاویه با آن آشنایی ندارند، پس چگونه این آدم زاهد دروغگو می‌خواهد این حدیث را بر روایت أبو حیه ترجیح دهد، و چگونه دچار چنین توهمی شده است.

سپس ابن سکن و افراد دیگری بر صحیح بودن این حدیث از علی÷ تأکید نموده‌اند.

محمدبن یعقوب کلینی ـ یکی از مورد اعتمادترین محدثین شیعه ـ حدیثی را با سند از أبو عبدالله÷نقل می‌نماید که: «هر گاه اشتباهی ساعدت را قبل از صورتت شستی، دوباره از اول صورتت را بشور و آنگاه ساق دست را بعد از صورتت، و یا اگر ابتدا ساق دست چپت را پیش از ساق دست راستت شستی، سپس از نو اول ساق دست راستت را بشور و سپس ساق دست چپت را، و یا اگر اشتباهی اول پایت را شستی و آنگاه سرت را مسح کشیدی، ابتدا از نو سرت را مسح بکش و آنگاه پایت را بشور».

طوسی که از بزرگان یکی از فرقه‌های تشیع می‌باشد، از أبو عبدالله÷روایت می‌کند که: «در مورد مردی که کامل وضو می‌گیرد اما پاهایش را کامل می‌شوید و در آب فرو می‌برد، او گفته است که: آن کار باعث پاداش او می‌شود.» فرو بردن در اب، شستن است نه مسح کردن.

و شیخ آلوسی بغدادی در مختصر تحفه‌ی اثنی‌عشریه، احادیثی را در مورد شستن پاها به عنوان دلیل می-آورد که توسط خود اهل تشیع روایت نموده است و گفته که: «چه وقت شیعه چنین چیزی را روایت نموده است و کجا چنین روایتی شده است و در چه کتابی نوشته شده و چه کسانی آن را روایت نموده-اند...».

همین امر دلیل محکمی برای دروغگو بودن علمای شیعه و عدم امانت آن‌ها می‌باشد، چون دیدیم که در کتاب‌ها و منابع مختلفی از آن‌ها در مورد شستن پاها، احادیثی نقل شده است.

و این امام موسی کاظم است که مفیدبن علی یقطین در مورد او روایت نموده است که در نامه‌ای که به موسی کاظم نوشته است، گفته: «قربانت گردم، یاران ما در مورد مسح پاها دچار اختلاف گشته‌اند، پس اگر خودت صلاح می‌دانی، نامه‌ای برایم بنویس تا بدانیم نظر تو در این مورد چیست تا همانطور ما نیز آن را انجام دهیم إن‌شاءالله. پس أبو الحسن موسی کاظم برای من نوشت که: من به یاد ندارم که در مورد وضو اختلافی وجود داشته باشد، و آنچه که من تو را به آن امر می‌کنم این است که سه بار مضمضه کنی و سه بار استنشاق نمایی و سه بار صورتت را بشویی و در میان ریشت دست بیندازی و دستانت را از انگشتان تا آرنج‌ها بشوری و تمام سرت را مسح بکشی و لاله‌های گوشت را مسح بکشی و پاهایت را تا مچ پاها بشویی.

ولی یکی از راویانشان یعنی خود مفید، شرحی بر این روایت نوشته که امام این کار را به خاطر تقیه انجام داده است.

عیاش از علی بن أبی حمزه روایت نموده که: از أبو ابراهیم÷در مورد این گفته‌ی خداوند که می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ[المائدة: ٦].

سوال نمودم، و او نیز گفت: «صدق الله. [خداوند راست گفته است.]» پس من گفتم: «فدایت شوم، چگونه وضو بگیرم؟» و او گفت: دو بار دوبار. [دو بار شستن هر عضو]. گفتم: مسح چطور؟ گفت: یکبار. [یکبار مسح کشیدن سر و گوش] و گفتم یک بار با آب؟ گفت: بله. گفتم: فدایت شوم، پس پاها چطور؟ گفت: آن‌ها را بشور».