رسالت محمدصبرای تمام جهانيان است
این از جمله مسائل روشن و آشکار اسلام است که در آن شکی نیست و اختلافی وجود ندارد و برای همه معروف و شناخته شده میباشد که: رسالت محمدصهمه را در بر میگیرد و تنها مخصوص عرب نیست کسی که در میانشان مبعوث گردید و رشد و نما کرد. و یهود و نصاری نیز جزئی از این عالمی هستند که محمد به سویشان فرستاده شده تا آنان را از گمراهی به سوی هدایت و از تاریکی به سوی نور بیاورد.
و انجام این کار توسط او از مسلمات و ضروریات دین اسلام میباشد دلیل بر آن بسیار است که در شماره نمیآید. و ما در اینجا به ذکر بعضی از آن دلایل میپردازیم: الله تعالی خطاب به پیامبرش میفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧﴾[الأنبیاء: ۱۰٧] «و ما تو را جز رحمتی برای عالمیان نفرستادیم».﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا كَآفَّةٗ لِّلنَّاسِ بَشِيرٗا وَنَذِيرٗا وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعۡلَمُونَ ٢٨﴾[سباء: ۲۸] «و ما تو را جز بشارتدهنده و انذارکننده برای مردم نفرستادیم».﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنِّي رَسُولُ ٱللَّهِ إِلَيۡكُمۡ جَمِيعًا﴾[الأعراف: ۱۵٧] «بگو ای مردم من رسول خدا به سوی همه شما هستم».﴿تَبَارَكَ ٱلَّذِي نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ لِيَكُونَ لِلۡعَٰلَمِينَ نَذِيرًا ١﴾[الفرقان: ۱] «مبارک است کسی که فرقان را بر بنده خویش نازل نمود تا برای عالمیان انذارکنندهای باشد».و در سه سوره از قرآن کریم این آیه آمده است: ﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِ﴾ [التوبة: ۳۳]، [الفتح: ۲۸] و [الصف: ٩] «او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر تمام دینها غالب گرداند».و معنی آن برتری اسلام بر تمام ادیان که از آن جمله دین اهل کتاب میباشد.
و بیشتر از آن قرآن به ارسال محمدصبه طور خصوص به سوی اهل کتاب تصریح میکند و این حقیقتی واضح و آشکار میباشد. خداوند میفرماید: ﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ عَلَىٰ فَتۡرَةٖ مِّنَ ٱلرُّسُلِ أَن تَقُولُواْ مَا جَآءَنَا مِنۢ بَشِيرٖ وَلَا نَذِيرٖۖ فَقَدۡ جَآءَكُم بَشِيرٞ وَنَذِيرٞۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ١٩﴾[المائدة: ۱٩] «ای اهل کتاب، پیامبر ما به سوی شما آمده که در دوران فترت رسولان برای شما بیان میکند، تا مبادا بگویید: برای ما بشارتدهنده و انذارکنندهای نیامد. پس قطعاً برای شما بشارتدهنده و انذارکننده آمده است. و خداوند بر هر چیزی تواناست».﴿يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ قَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمۡ كَثِيرٗا مِّمَّا كُنتُمۡ تُخۡفُونَ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖۚ قَدۡ جَآءَكُم مِّنَ ٱللَّهِ نُورٞ وَكِتَٰبٞ مُّبِينٞ ١٥ يَهۡدِي بِهِ ٱللَّهُ مَنِ ٱتَّبَعَ رِضۡوَٰنَهُۥ سُبُلَ ٱلسَّلَٰمِ وَيُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِهِۦ وَيَهۡدِيهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ١٦﴾[المائدة: ۱۵ - ۱۶] «ای اهل کتاب، پیامبر ما به سوی شما آمده است که بسیاری از چیزهایی از کتاب را که پوشیده میداشتید برای شما بیان میکند و از بسیاری در میگذرد. قطعاً از جانب خداوند برای شما روشنایی و کتابی روشنگر آمده است. خداوند هر کس را که از خشنودی او پیروی کند به وسیله آن به راههای سلامت هدایتشان میکند».
و آیات قرآن به صورت متوالی یهود و نصاری را به سوی ایمان به رسالت محمد صو به آن کتابی که خداوند بر او نازل نموده و تصدیقکننده کتابهای قبل از خود و نگهبان و شاهد بر آنهاست یعنی تصحیحکننده و تکیملکننده آنهاست، دعوت میکند و از تخلف و سرپیچی از این ایمان آنها را برحذر میدارد. الله تعالی خطاب به بنی اسرائیل میفرماید: ﴿يَٰبَنِيٓ إِسۡرَٰٓءِيلَ ٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتِيَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِيٓ أُوفِ بِعَهۡدِكُمۡ وَإِيَّٰيَ فَٱرۡهَبُونِ ٤٠ وَءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلۡتُ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَكُمۡ وَلَا تَكُونُوٓاْ أَوَّلَ كَافِرِۢ بِهِۦۖ وَلَا تَشۡتَرُواْ بَِٔايَٰتِي ثَمَنٗا قَلِيلٗا وَإِيَّٰيَ فَٱتَّقُونِ ٤١ وَلَا تَلۡبِسُواْ ٱلۡحَقَّ بِٱلۡبَٰطِلِ وَتَكۡتُمُواْ ٱلۡحَقَّ وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤٢﴾[البقرة: ۴۰ - ۴۲] «ای بنی اسرائیل نعمتهایی را که بر شما ارزانی داشتم به یاد آورید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید. بدآنچه نازل کردهام که تصدیقکننده همان چیزی است که با شماست, ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز مفروشید و تنها از من پروا کنید. و حق را به باطل در نیامیزید و حقیقت را با آنکه خود میدانید کتمان نکنید».در اینجا خداوند امر میکند که به آنچه از قرآن نازل نموده و تصدیقکننده همان چیزی است که نزد ایشان است، ایمان آورند و جزو نخستین کسانی که به آن کافر شدند نباشند.
و خداوند به جایگاه یهود در قرآن اشاره میکند و میفرماید: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ قَالُواْ نُؤۡمِنُ بِمَآ أُنزِلَ عَلَيۡنَا وَيَكۡفُرُونَ بِمَا وَرَآءَهُۥ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَهُمۡۗ﴾[البقرة: ٩۱] «و چون به آنها گفته شود به آنچه خداوند نازل نموده ایمان آورید میگویند: به آنچه بر خودمان نازل شده ایمان میآوریم. و به غیر آن با آنکه حق و مؤید همان چیزی است که با آنان است کافر میشوند».
خداوند موقف بنی اسرائیل را نسبت به پیامبران به روشنی بیان مینماید: ﴿وَلَقَدۡ ءَاتَيۡنَا مُوسَى ٱلۡكِتَٰبَ وَقَفَّيۡنَا مِنۢ بَعۡدِهِۦ بِٱلرُّسُلِۖ وَءَاتَيۡنَا عِيسَى ٱبۡنَ مَرۡيَمَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَأَيَّدۡنَٰهُ بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِۗ أَفَكُلَّمَا جَآءَكُمۡ رَسُولُۢ بِمَا لَا تَهۡوَىٰٓ أَنفُسُكُمُ ٱسۡتَكۡبَرۡتُمۡ فَفَرِيقٗا كَذَّبۡتُمۡ وَفَرِيقٗا تَقۡتُلُونَ ٨٧ وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ بَل لَّعَنَهُمُ ٱللَّهُ بِكُفۡرِهِمۡ فَقَلِيلٗا مَّا يُؤۡمِنُونَ ٨٨ وَلَمَّا جَآءَهُمۡ كِتَٰبٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ وَكَانُواْ مِن قَبۡلُ يَسۡتَفۡتِحُونَ عَلَى ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَآءَهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِۦۚ فَلَعۡنَةُ ٱللَّهِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ ٨٩ بِئۡسَمَا ٱشۡتَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡ أَن يَكۡفُرُواْ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ بَغۡيًا أَن يُنَزِّلَ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦ عَلَىٰ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ فَبَآءُو بِغَضَبٍ عَلَىٰ غَضَبٖۚ وَلِلۡكَٰفِرِينَ عَذَابٞ مُّهِينٞ ٩٠﴾[البقرة: ۸٧ - ٩۰] «همانا به موسی کتاب را دادیم و پس از او پیامبرانی را پشت سر هم فرستادیم و به عیسی پسر مریم معجزات آشکار بخشیدیم و او را با روح القدس تأیید کردیم پس چرا هرگاه پیامبری چیزی را که خوشایند شما نبود برایتان آورد تکبر ورزیدید؟ گروهی را دروغگو خواندید و گروهی را کشتید. و گفتند: دلهای ما در غلاف است بلکه خداوند به سزای کفرشان لعنتشان کرده است. پس آنان که ایمان میآورند چه اندک شمارند. و هنگامی که از جانب خداوند کتابی که تصدیقکننده آنچه نزد آنان است برایشان آمد و از دیر باز بر کسانی که کافر شده بودند پیروزی میجستند؛ ولی همین که آنچه را میشناختند برایشان آمد، بدان کافر شدند. پس لعنت خدا بر کافران باد. وای که به چه بد بهایی خود را فروختند که به آنچه خداوند نازل کرده بود از سر رشک انکار کردند، که چرا خداوند از فضل خویش بر هرکس از بندگانش که بخواهد فرو میفرستد پس به خشمی بر خشم دیگر گرفتار آمدند. و برای کافران عذابی خفت وار است».
یهود قبل از بعثت محمدصهرگاه با عرب میجنگیدند به آنها میگفتند: به زودی رسولی از نزد پروردگار مبعوث میگردد به آن ایمان خواهیم آورد و با شما میجنگیم و بر شما پیروز میشویم.
الله تعالی میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ءَايَٰتِۢ بَيِّنَٰتٖۖ وَمَا يَكۡفُرُ بِهَآ إِلَّا ٱلۡفَٰسِقُونَ ٩٩ أَوَ كُلَّمَا عَٰهَدُواْ عَهۡدٗا نَّبَذَهُۥ فَرِيقٞ مِّنۡهُمۚ بَلۡ أَكۡثَرُهُمۡ لَا يُؤۡمِنُونَ ١٠٠ وَلَمَّا جَآءَهُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُصَدِّقٞ لِّمَا مَعَهُمۡ نَبَذَ فَرِيقٞ مِّنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ كِتَٰبَ ٱللَّهِ وَرَآءَ ظُهُورِهِمۡ كَأَنَّهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ ١٠١﴾[البقرة:٩٩ - ۱۰۱] «همانا بر تو آیاتی روشن فرو فرستادیم و جز فاسقان کسی به آن کافر نمیشود. و مگر نه این بود که هرگاه پیمانی بستند گروهی از ایشان آن را دور افکندند؟ بلکه بیشترشان ایمان نمیآورند. و آنگاه که فرستادهای از جانب پروردگار برایشان آمد که آنچه را با آنان بود تصدیق میداشت گروهی از اهل کتاب، کتاب خدا را پشت سر انداختند چنانکه گویی نمیدانند».
در سوره نساء خداوند سبحانه و تعالی صراحتاً اهل کتاب را ندا میدهد که به آنچه بر محمد نازل کرده ایمان آورند و در صورتی که آن را انجام ندهند با مسخ و لعن ایشان را تهدید میکند. الله تعالی میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ ءَامِنُواْ بِمَا نَزَّلۡنَا مُصَدِّقٗا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبۡلِ أَن نَّطۡمِسَ وُجُوهٗا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰٓ أَدۡبَارِهَآ أَوۡ نَلۡعَنَهُمۡ كَمَا لَعَنَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلسَّبۡتِۚ وَكَانَ أَمۡرُ ٱللَّهِ مَفۡعُولًا ٤٧﴾[النساء: ۴٧] «ای کسانی که به شما کتاب داده شده است، به آنچه فرو فرستادیم و تصدیقکننده همان چیزی است که با شماست ایمان بیاورید پیش از آنکه چهرههایی را محو کنیم و در نتیجه آنها را به قهقرا بازگردانیم یا همچنانکه اصحاب سبت را لعنت کردیم آنان را لعنت کنیم و فرمان خدا همواره تحقق یافته است.»روشنی این نص مانند روشنی خورشید در روز بهاری است.
سرانجام پیامبرصنمایندگانی را به سوی پادشاهان اهل کتاب از نصاری فرستاد که حامل نامه او برای ایشان بودند که در آن آنها را به سوی اسلام و ترک آنچه از کفر و ضلالت بر آن بودند دعوت میکرد. همچنین نمایندگانی را به سوی کسری پادشاه فارس، و رئیس مجوس که آتش پرست بودند، و به سوی قیصر پادشاه روم که به هرقل معروف بود و همچنین به سوی نجاشی پادشاه حبشه و به سوی مقوقس فرماندار مصر که از طرف دولت روم بر آن قرار داشتند و به سوی امیران شهرهای شام که همه آنها اهل کتاب و نصرانی بودند فرستاد و آنان را دعوت نمود که تسلیم اسلام گردند تا خداوند دو بار به آنها پاداش دهد: یک بار به خاطر دینشان که قبل از تبلیغ دعوت اسلام بر آن بودند و بار دوم به خاطر داخل شدنشان در دین اسلام. سپس نامههایش را با این آیه به پایان میرساند: ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ ٦٤﴾[آل عمران: ۶۴] «بگو: ای اهل کتاب، بیایید به سوی کلمهای که میان ما و شما یکسان است و آن این است که هیچ کس را جز الله نپرستیم و چیزی را با او شریک نگردانیم و بعضی از ما بعض دیگر را غیر از خدا به خدایی نگیرد. پس اگر روی گرداندند بگویید شهادت دهید که ما مسلمانیم».
و این آیه به صراحت روشن مینماید که نصاری توحیدشان را با شرک مخلوط نمودند و بعضی از آنها بعضی دیگر را به جای خداوند به خدایی گرفتند پس از راه مستقیم که ملت ابراهیم حنیف بر آن میباشد منحرف شدند. و این از اموراتی است که خداوند بر ایشان از قول خودشان آن را ثبت نموده است که گفتند: ﴿قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ ثَالِثُ ثَلَٰثَةٖۘ﴾[المائدة: ٧۳] «خداوند سومین سه است»﴿إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ مَرۡيَمَ﴾[المائدة: ٧۲] «خداوند همان مسیح بن مریم است».﴿ٱلۡمَسِيحُ ٱبۡنُ ٱللَّهِ﴾[التوبة: ۳۰] «مسیح پسر خداست».و الله تعالی میفرماید: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗاۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ سُبۡحَٰنَهُۥ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٣١﴾[التوبة: ۳۱] «دانشمندان و راهبان وعیسی پسر مریم را به جای خدا به ربوبیت گرفتند، با آنکه مأمور نبودند جز این که خدای یگانه را بپرستند که هیچ معبودی بر حقی جز او نیست. منزه است او از آنچه شریک میگردانند».