استدلال به چيزی كه بر عكس آن دلالت دارد
نویسنده میگوید: «قرآن همه امتها را در صورتی که از شریعت قرآن روی برتافته باشند به عمل به شریعتشان بر اساس مبادی و احکام و فرائض فرا میخواند».
گویی این که عمل به شریعت قرآن امری داوطلبانه و اختیاری است. و بر این دعوی خویش به آنچه که آن را نقض میکند و تأییدی برآن نیست استناد میکند. این سخن الله تعالی را ذکر میکند که در آن به رسولش میفرماید: ﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ لِكُلّٖ جَعَلۡنَا مِنكُمۡ شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗاۚ﴾[المائدة: ۴۸] «و ما این کتاب را به حق به سوی تو فرو فرستادیم در حالی که تصدیقکننده کتابهای پیشین و حاکم بر آنهاست. پس میان آنها بر وفق آنچه خداوند نازل نموده حکم کن و از هواهایشان از حقی که به سوی تو آمده پیروی مکن. برای هریک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم».
این آیه اقرار میکند که قرآن نگهبان و شاهد بر کتابهای سابق و حاکم بر آنهاست و قرآن آنچه از اشتباهات و هوا و آرزوهای بشری که در کتابهای سابق داخل شده است را اصلاح میکند.
سپس به پیامبرصامر میکند که بین ایشان به آنچه خداوند نازل نموده حکم کند یعنی به قرآن که خداوند آن را از تحریف و تبدیل محفوظ داشته حکم نماید.
و بعد از این که هدایت خداوند به سویش آمد او را از تبعیت هوا و آرزوهای ایشان و ترک کردن خداوند سبحان برحذر میدارد.
آیهای که بعد از آن میآید تأکیدی بر این آیه میباشد: ﴿وَأَنِ ٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ وَٱحۡذَرۡهُمۡ أَن يَفۡتِنُوكَ عَنۢ بَعۡضِ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَٱعۡلَمۡ أَنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعۡضِ ذُنُوبِهِمۡۗ وَإِنَّ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِ لَفَٰسِقُونَ ٤٩ أَفَحُكۡمَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ يَبۡغُونَۚ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكۡمٗا لِّقَوۡمٖ يُوقِنُونَ ٥٠﴾[المائدة: ۴٩ - ۵۰] «و میان آنها به موجب آنچه خداوند نازل کرده داوری نما و از هواهایشان پیروی مکن و از آنان برحذر باش مبادا تو را در بخشی از آنچه خدا بر تو نازل کرده به فتنه دراندازند پس اگر پشت کردند بدان که خدا میخواهد آنان را فقط به سزای پارهای از گناهانشان برساند، و در حقیقت بسیاری از مردم نافرمانند. آیا خواستار حکم جاهلیتند؟ و برای مردمی که یقیین دارند، داوری چه کسی از خدا بهتر است؟».
نویسنده همچنین بر ادعای خویش به این سخن الله تعالی استناد میکند که میفرماید: ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ لَسۡتُمۡ عَلَىٰ شَيۡءٍ حَتَّىٰ تُقِيمُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ وَٱلۡإِنجِيلَ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡۗ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرٗا مِّنۡهُم مَّآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ طُغۡيَٰنٗا وَكُفۡرٗاۖ فَلَا تَأۡسَ عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ ٦٨﴾[المائدة: ۶۸] «بگو ای اهل کتاب تا به تورات و انجیل و آنچه از پروردگارتان به سوی شما نازل شده است عمل نکردهاید بر هیچ نیستید. و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده بر طغیان و کفر بسیاری از آنان خواهد افزود. پس بر گروه کافران اندوه مخور».
می گوید: «آیه از اهل کتاب میخواهد در صورتی که از شریعت محمد اعراض نمودند تورات و انجیل را برپا دارند و بر احکامشان نیافزایند یعنی به آنچه به سوی ایشان آمده حکم کنند.»
بسیار متعجب شدم: چگونه نویسنده از این قسمت واضح و آشکار قرآن که بعد از ذکر تورات و انجیل میفرماید: ﴿وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡۗ﴾«و به آنچه از جانب خدا به سوی شما نازل شده است که همان قرآن میباشد».غفلت نموده است. پس اگر آنان به آنچه از احکام تورات و انجیل که باقی مانده و آنچه خداوند از احکام قرآن که تصدیق کننده، اصلاحکننده و تکمیلکننده آن است را برپا ندارند آنان بر هیچ دینی نیستند.
نمی توان گفت که قرآن بر آنان نازل شده است در حالی که بر امت محمد فرو فرستاده شده است؟
میگوییم: آنها نیز از جمله امت محمد صمیباشند یعنی امت دعوت هستند و امت قبول و اجابه نمیباشند همانگونه که آن نزد علمای قدیم معروف است. زیرا محمد به سوی تمام مردم که آنها نیز جزو این مردم میباشند فرستاده شده است. پس ایشان با این سخن الله تعالی مورد خطاب قرار میگیرند: ﴿ٱتَّبِعُواْ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكُم مِّن رَّبِّكُمۡ وَلَا تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِيَآءَۗ قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَ ٣﴾[الأعراف: ۳] «و آنچه را از جانب پروردگارتان به سوی شما آمده است، پیروی کنید و جز او از معبودان دیگر پیروی ننماید. چه اندک پند میگیرید!».
این آیات محکم دارای دلایل بسیار واضحی هستد جایز نیست از آن تعرض نمود و به آیات متشابه که نزد اهل علم معروف میباشند، چسبید مراد این سخن الله تعالی است که میفرماید: ﴿وَكَيۡفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِندَهُمُ ٱلتَّوۡرَىٰةُ فِيهَا حُكۡمُ ٱللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوۡنَ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِكَ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٤٣﴾[المائدة: ۴۳] «و چگونه تو را حُکم قرار دادند با این که تورات نزد آنهاست و در آن حکم خدا آمده است؟ سپس آنان بعد از این پشت میکنند و آنان مؤمن نیستند».