مصافحه با نا محرم:
این از مواردی است که عرف و آداب اجتماعی بر شریعت الهی طغیان نموده است، و عادات و تقالید باطل مردم بر حکم خداوند غالب گشته است به گونهای که اگر با اقامه حجت و بیان دلیل حکم شرعی را در این مورد بیان کنی، تو را به ارتجاع و واپسگرایی و بنیادگرایی و قطع روابط خانوادگی و تشکیک در نیتهای پاک و... متهم میسازند، امروزه در جامعه ما دستدادن و مصافحه با دختر عمو، دختر دایی، دختر خاله و همسر برادر، عمو و دایی از نوشیدن آب نیز سادهتر است، و اگر مردم با دیده بصیرت به این امر خطیر بنگرند، دیگر چنین نخواهند کرد، پیامبر جفرمودند: «اگر بر فرق سر فردی از شما سوزنی آهنین فرو کنند برایش بهتر است از این که به زنی نامحرم دست زند» [۵۱]. بیتردید مصافحه زنای دست است، آنگونه که پیامبر جفرمودند: «چشمها، دستها، پاها و شرماه (انسان، همگی) زنا میکنند» [۵۲]. باید پرسید آیا کسی هست که قلبش از قلب پیامبر جپاکتر باشد؟ اما با وجود این پیامبر جفرمودند: «من با زن مصافحه نمیکنم» [۵۳]. و نیز فرمودند: «من دستهای زنان را لمس نمیکنم» [۵۴]. از حضرت عایشهلنقل شده که فرموده است: «نه، به خدا سوگند هرگز دست رسول الله جدست زنی را مس نکرد، و فقط با گفتار از آنان بیعت میگرفتند» [۵۵].
پس آن مردانی که همسران پاک طینت خود را تهدید میکنند که اگر با برادران آنان دست ندهد و مصافحه نکنند، آنان را طلاق خواهند داد، از خدا بترسند، و نیز باید دانست که مصافحه با دستکش و یا از روی پارچهای دیگر حکم مسأله را تغییر نمیدهد، دستدادن و مصافحه با نامحرم در هرحال حرام است.
[۵۱] رواه الطبرانی: ۲۰/ ۲۱۲، صحیح الجامع: ۴۹۲۱. [۵۲] مسند احمد: ۱/ ۴۱۲. [۵۳] مسند احمد: ۶/ ۳۵۷. [۵۴] طبرانی معجم الکبیر: ۲۴/ ۳۴۲. [۵۵] مسلم: ۳/ ۱۴۸۹.