قهرکردن با مسلمان!
یکی از برنامههای شیطان این است که که میان مسلمانان جدایی بیاندازد، و متاسفانه بسیاری از مسلمانان در این باره از شیطان پیروی میکنند، و با بهانههایی واهی و اختلافات مادی با برادران مسلمان خویش قطع رابطه میکنند و چه بسا سوگند میخورند و نذر میکنند که با برادر مسلمانشان سخن نگویند و به خانه اش پا ننهند، و اگر او را در راهی ببینند روی میگرداند و اگر در مجلسی نیز او را ملاقات کنند به مردم سلام میگویند، و مصافحه میکنند، اما به او هیچگونه توجهی نمیکنند، این امر یکی از اسباب تباهی جامعه است، و با توجه به این شریعت اسلامی در این باره حکم و وعید سختی دارد، ابوهریره میگوید: پیامبر جفرمودند: «برای هیچ مسلمانی جایز نیست که بیش از سه روز با برادر مسلمانش قهر کند و هرکس بیش از سه روز با برادر مسلمانش قهر کند و در این حال بمیرد به جهنم میرود» [۱۵۱].
ابوخراش اسلمیسمیگوید پیامبر جفرمودند: «هرکس تا یک سال با برادر مسلمانش قهر کند (گناه این کار برابر با کشتن اوست» [۱۵۲].
از بدیها و عواقب شوم این کار تنها این کافی است که چنین شخصی از مغفرت خداوند متعال محروم میماند؛ ابوهریرهسمیگوید: پیامبر جفرمودند: «اعمال مردم هر هفته دو مرتبه، روزهای دوشنبه و پنجشنبه به پیشگاه خداوند پیش میگردند، تمامی مؤمنان مغفرت میگردند، مگر دو نفری که با همدیگر قهر باشند و گفته میشود اینها را رها کنید تا این که با همدیگر صلح کنند» [۱۵۳].
هرکس از این دو نفری که باهم قهر هستند توبه نمود و از کرده خویش پشیمان شد، باید نزد آن دیگری برود و به او سلام کند و اگر آن شخص جواب سلامش را نداد و صلح نکرد گناه تنها بر عهده او میماند، ابوایوبسمیگوید: پیامبر جفرمودند: «برای هیچ مسلمانی جایز نیست که بیش از سه روز با بردر مسلمانش قهر کند به گونهای که هرگاه یکدیگر را ببینند از همدیگر روی بگرداند و بهترین آنها کسی است که ابتدا اسلام کند (و برای صلح پیشقدم باشد) [۱۵۴].
اگر قهر کردن و قطع رابطه به خاطر امری شرعی همچون ترک نماز و یا انجام گناهی دیگر باشد، در صورتی که قطع رابطه با او تأثیری داشته باشد و او به خطای خود پی ببرد و برای اصلاح خویش اقدام کند [۱۵۵]، در این صورت قهر نمودن و قطع رابطه بر او هیچ تأثیری نداشته باشد، بلکه برعکس، او بیشتر به گناه و سرکشی خود رو میآورد، پس در این صورت قهر کردن با او جایز نیست، زیرا قطع رابطه با او هیچ مصلحتی ندارد, در این صورت باید به او نزدیکتر شد و به او احسان و نیکی کرد و به وسیله پند و موعظه برای اصلاح او باید کوشید.
آنچه بیان شد مجموعهای از محرماتی بود که در جامعه رواج یافته و به فضل الهی موفق شدیم تا آن را به شما تقدیم داریم.
در پایان از خداوند متعال میخواهیم که به فضل خویش به ما چنان خشیت و تقوایی عنایت کند که از معاصی باز آییم و به ما توفیق چنان طاعتی بدهد که بدان وسیله ما را به بهشت برساند و از گناهان و کوتاهیهای ما بگذرد و به ما آنچنان روزی حلالی عنایت کند که از حرام مستغنی باشیم و به فضل خویش ما را از دیگران بینیاز کند، توبه ما را بپذیرد و گناهانمان را بیامرزد، بیتردید او نشوا و اجابتکننده است.
وصلى الله وسلم على النبي الأمي محمد وآله
وصحبه أجمعين والحمد لله رب العالـمين.
[۱۵۱] ابوداود: ۵/ ۲۱۵. [۱۵۲] بخاری ادب الـمفرد: ش: ۴۰۶، صحیح الجامع: ۶۵۵۷. [۱۵۳] مسلم: ۴/ ۱۹۸۸. [۱۵۴] فتح الباری: ۱۰/ ۴۹۲. [۱۵۵] مانند قطع رابطه حضرت پیامبر با حضرت کعبسو همراهانش.