ساز و آواز و موسیقی:
عبدالله بن مسعودسسوگند میخورد که هدف و مراد آیه: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَشۡتَرِي لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ﴾[لقمان: ۶] [۱۰۱]غناء و آواز طربانگیز است [۱۰۲].
ابوعامر و أبی مالک اشعریبروایت نموده اند که پیامبر جفرمودند: «گروههایی از امت من به وجود خواهند آمد که زنا، ابریشم، شراب و ساز و آواز را حلال میپندارند» [۱۰۳].
انسسمیگوید: پیامبر جفرمودند: «در این امت خسف و سنگباران و مسخ صورت خواهد گرفت و این هنگامی خواهد بود که شراب بنوشند و کنیز بگیرند و تار و آلات طرب بنوازند» [۱۰۴].
پیامبر جاز نواختن طبل نهی فرمودند، و صدای «مزمار» (نای) را به صدایی احمقانه و فاجرانه توصیف فرمودند؛ علمای متقدمین همچون امام احمدسو غیره صراحتاً حرمت آلات لهو و موسیقی از قبیل عود (بربط) تنبور، شیپور و سرنا، رباب و سنج را بیان فرمودهاند.
بدون تردید حدیث پیامبر جکه در آن از ساز و آواز منع فرمودهاند، آلات لهو و موسیقی و ساز و آوازهای جدید و امروزی از قبیل کمانچه، قانون (یا سنتور) اُرگ، پیانو، گیتار و غیره را نیز دربر میگیرد، بلکه به جرأت میتوان گفت که آلات و ابزار جدید و موسیقی امروزی در طربانگیزی و ایجاد سکر و مستی از آلات قدیمی که حرمت آن در برخی از احادیث بیان شده، تأثیری مضاعف و غیر قابل اجتناب دارند؛ حتی برخی از علما همانند ابن قیم و غیره نوشتهاند که سکر و مستی موسیقی از سکر و مستی شراب نیز بیشتر و عمیقتر است.
بدون تردید اگر آوازِ خوانندهها و خنیاگران و مطربهها با موسیقی آمیخته باشد، حرمت آن شدیدتر و گناهش نیز بزرگتر میگردد، و اگر کلمات و مطالب سرود و ترانه عاشقانه و حکایت عشق و دلدادگی و توصیف محاسن و زیباییهای جنس مخالف باشد، مصیبت چند برابر میگردد، از اینجاست که علما فرموده اند: غنا و ترانه پیک زنا است و در قلب نفاق ایجاد میکند، و به صورت کلی میتوان گفت که ترانه و موسیقی از بزرگترین مصایب و فتنههای این دوران محسوب میگردد.
جای گرفتن موسیقی در بسیاری از اشیاء و وسایل زندگی همچون ساعتها، زنگها، اسباب بازیهای کودکان، رایانه و تلفن و غیره بیش از پیش از این بلا و مصیبت دامن زده است، به گونهای که اجتناب و پرهیز از آن عزمی راسخ و همتی والا میطلبد، والله الـمستعان.
[۱۰۱] «و از مردم کسی هست که خریدار سخنان بیهوده است، تا بیدانش مردم را از راه خداوند گمراه سازد». [۱۰۲] تفسیر ابن کثیر: ۶/ ۳۳۳. [۱۰۳] فتح الباری: ۱۰/ ۵۱. [۱۰۴] السلسة الصحیحة: ۲۲۰۳، ترمذی: ش ۲۲۱۲.