ماهیت مسیحیت و کشف اسرار آن

فهرست کتاب

مسئله‌ای مهم که نکاتی از آن برداشت می‌شود:

مسئله‌ای مهم که نکاتی از آن برداشت می‌شود:

۱- فرد مسیحی‌ در اعتقادات خویش آزاد نیست، به طوری که در معارف و دانش خود همان طور که عقلش او را راهنمایی می‌کند دخل و تصرف کند، بلکه چشم و قلب او به دو لب و دهان رئیسش که همان کاهن باشد بسته شده‌اند. هر زمانی کاهن به فردی بگوید مسیحی نیست در جا همان می‌شود که گفته است. و اگر به او بگوید مسیحی است فوراً مسیحی می‌شود.

۲- حتی انسان دارای فهم و شعور صحیح نصوص کتاب مقدس را نمی‌فهمد، بلکه باید فهم و معنی آن را از رؤسای کلیساها یاد بگیرد، تا از منحرف شدن از ایمان صحیح و سالم محفوظ بماند و شنونده جز اطاعت وظیفه‌ی دیگری ندارد. پاپ در کشور روم در سال ۱۸۶۴ میلادی نامه‌ی سرگشاده‌ای را منتشر کرد که در آن آمده بود: هرکس نظر و عقیده‌اش این باشد و بگوید درست است که کلیسا مطیع و فرمانبردار قدرت کشوری باشد خدا او را لعنت می‌کند. همین طور تمام کسانی را که کتاب مقدس را برخلاف رأی و نظر کلیسا تفسیر می‌کنند لعنت کرده بودند. وهمچنین هرکس که معتقد باشد نسبت به عقیده و عبادت پروردگارش آزاد است مورد لعن و نفرین قرار داده است. در سال ۱۸۶۸ پاپ نامه‌ی سرگشاده‌ی دیگری را منتشر کرد که در آن به مسلمانان اعلام کرد که بهای رهایی از نفوذ کلیسا فقط با جان و مالشان خواهد بود. لذا بر مسلمانان لازم است نظرات خود را نسبت به کلیسا تغییر دهند و کوتاه بیایند [۹۸].

پس چه بردگی از این بدتر؟

در بخش گذشته اشاره کردم که تمام راهبان اموال مردم را به ناحق و باطل با روش‌های گوناگون می‌خورند، از جمله به وسیله‌ی ضرب سکه‌های خنده‌آور بخشش گناهان. شاید خیلی مناسب باشد که در اینجا بحثی در مورد این سکه‌های مضحک و خنده‌آور داشته باشیم:

محتوای واقعی سکه‌های بخشش گناهان به صورت زیر است:

(پروردگار ما یسوع مسیحی به شما رحم کند ای ... (نام آن شخص که سکه را برای بخشش گناهان می‌خرد نوشته می‌شود)! به خاطر تمام ناراحتی‌هایی که یسوع کشیده است شما را حلال می‌کند. من بوسیله‌ی قدرت فرستادگی که به من داده شده است از تمام قصاص‌ها، احکام و کارهای کلیسا که بر شما واجب بود و انجام نداده‌ای گذشت می‌کنم. همچنین از تمام افراط‌ها و گناهان و خطاها هر چند بزرگ باشند با هر دلیلی که صورت گرفته باشند و مرتکب آنها شده‌ای شما را حلال می‌کنم با اینکه ارتکاب این گناهان برای پدر مقدس ما پاپ معلوم و مشخص هم باشد.

تمام کثافت کاری‌های گناهان وتمام کارهایی که باعث توبیخ و ملامت شما می‌شود و آن‌ها را انجام داده‌ای در این فرصت همه آن‌ها را محو و نابود می‌کنم. تمام قصاص‌هایی که ظاهراً ملزم به تحمل رنج و مشقت آن بودی از شما برمی‌دارم. دوباره شما را در اسرار کلیسا شرکت می‌دهم و شما را به قدسیان نزدیک می‌کنم. دوباره شما را وارد طهارت، پاکی و نیکی می‌نمایم، آن پاکی و نیکویی که هنگام غسل دادن با شما خواهد بود. به طوری که هنگام مرگ آن دری که به خاطر گناهان به محل عذاب و انتقام منتهی می‌شود بر روی شما بسته خواهد شد. و دری که منتهی به فردوس و بهشت اعلا و شادی می‌باشد برای شما باز می‌‌شود.

و اگر چنان چه سال‌های طولانی در این دنیا زنده باشی، این خوشی‌ها و بهره‌ها بدون اینکه تغییر کنند تا آخرین لحظات زندگیت با نام پدر و پسر و روح القدس برای شما ماندگار خواهد شد [۹۹].

راستی چه کار زشت و بیهوده‌ای از این زشت‌تر؟ چه چپاول و غارتی از این بدتر و زشت‌تر است؟ که به نام دین این چنین کالاهای خود را به مردم می‌فروشند و دنیا را کسب می‌کنند!! با این کارها به عقل‌های ساده و غافل و ناآگاه مردم می‌خندند! کجایند عقل‌های ناراضی که هرگز زیر بار پستی نمی‌روند؟ کرامت و شأن انسانی کجاست؟ کجاست آزادی؟ آیا جز الله که تنها و بی‌شریک و حاکم و حساب‌رس است، کسی دیگر حق بخشش گناهان را دارد؟!!

زمانی که از نتیجه‌ی این بردگی از جانب راهبان نسبت به مسیحی‌ها پرسش کنیم جواب را از آیه‌ی ۳۱ سوره‌ی توبه خواهیم شنید: ﴿ٱتَّخَذُوٓاْ أَحۡبَارَهُمۡ وَرُهۡبَٰنَهُمۡ أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِ وَٱلۡمَسِيحَ ٱبۡنَ مَرۡيَمَ وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُوٓاْ إِلَٰهٗا وَٰحِدٗاۖ لَّآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ سُبۡحَٰنَهُۥ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٣١.

«(یهودیان و راهبان علاوه بر خدا)، علماء دینی و راهبان خود را هم به خدایی پذیرفته‌‌اند (چراکه علما و راهبان حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال می‌کنند و خودسرانه قانون‌گذاری می‌نمایند و دیگران هم از ایشان فرمان می‌برند سخنان آنان را دین می‌دانند و کورکورانه به دنبالشان روان می‌گردند راهبان مسیحی افزون بر آن) مسیح پسر مریم را نیز خدا می‌شمارند. (در صورتی که در همه‌ی کتاب‌های آسمانی و از سوی همه‌ی پیغمبران الهی) بدیشان جز این دستور داده نشده است که تنها خدای یگانه را بپرستند، جز خدا معبودی نیست و او پاک و منزّه از شرک ورزی و چیزهایی است که ایشان آن‌ها را انباز قرار می‌دهند.

مسیحی‌ها خدایان و شریک‌هایی را با خدا قرار می‌دهند وآن چه را برای آن‌ها حلال یا حرام کنند از آن‌ها اطاعت می‌کنند.

پس نتیجه‌ می‌گیریم تسلط روحانی‌های مسیحی و راهبان بر مردم و به بردگی کشیدن آنها با واجب کردن روش‌ها و مراسم معین و تقدیم کردن شعارهای دینی و حرام کردن حلال‌ها و حلال‌کردن حرام‌ها، و اطاعت و پیروی بدون چون و چرا و کورکورانه و بدون اندیشه و ... همه‌ی این‌ها بدون شک از طرف خدا نبوده و خودشان آن را به وجود آورده‌اند. این اطاعت و پیروی و یا هر اطاعت دیگری که منجر به معصیت خدا شود، درست همان شریک قراردادنی است برای خدا که در آیه‌ی شریفه‌ی گذشته معین شده است.

نمونه‌های بارز آنچه را که حرام بوده، حلال کرده‌اند و یا حلال بوده حرام نموده‌اند عبارتند از:

[۹۸] النصرانیة والإسلام، ص ۱۴۷. [۹۹] مقارنة الأدیان – دکتر احمد شبلی، (۲/۲۵۴).