مسائلی جهت تأمل و تفکر
زمانی که مرد مسیحی بیشتر از یک دفعه حق ازدواج ندارد، هر انسان عاقل و دانا باید به سؤالات زیر جواب دهد:
۱- چه کسی است میتواند جواب غرایز مردان زن مرده بیوه و زنان طلاق داده شده و دخترانی که سنّ آنها بالا رفته و هنوز ازدواج نکردهاند و خانهها از وجود آنها پر شده است بدهد؟ زمانی که آنها میل داشته باشند عفت و پاکدامنی خود را نگه دارند و زندگی آبرومندانه داشته باشند چه کسی جوابگو است؟
فرصت برای زنان نادر و اندک است. چون هرکس به فکر ازدواج باشد بیشک در فکر دوران پاکدامنی نیز خواهد بود چون این دوران هم یک فرصت استثنائی میباشد!!
پس جای تعجب نیست که تعداد زنان فاحشه در جوامع مسیحیها رو به افزایش باشد.
۲- زمانی که مرد دوست داشته باشد بیشتر از یک دفعه ازدواج کند چه دلیل قانعکنندهای وجود داردکه کلیسا او را از این کار منع میکند؟ آیا بهتر است که او چند همسر (قانونی و شرعی) داشته باشد یا این که به میل خود معشوقه داشته باشد؟!
زمانی که زنان حتماً و بدون شک نیاز به ازدواج دارند راستی کدام راه بهتر است که از آن استفاده کنند؟ این کار (ازدواج) در روز روشن و با عهد و پیمان شرعی و دینی که همان عقدنکاح است صورت گیرد؟ یا این که مخفیانه در شب تاریک پر از فساد، با مردانی که تشنهی این کار هستند انجام شود؟ کدام یک هم از نظر ذهنی، روحی، سلامتی مادی و اجتماعی خوبتر و بهتر است؟!
۳- زمانی که گزینهی آخری انتخاب شود (یعنی داشتن معشوقههای غیر شرعی) آیندهی بچههایی که این گونه متولد میشوند و قربانی این راه هستند به کجا میانجامد؟