۲- دور
بگوییم این را نیز اولین (عنصر) پدید آورده است. یعنی آن آخری را اولین (عنصر) به وجود آورده است. در اینجا این فرض ما اقتضا میکند که این تناقض محال که «چیزی در یک زمان هم باشد و هم نباشد» برایش ایجاد شود. (زیرا) پس از آنکه نود و هشت دانه دیگر به وجود آمدند، آن (عنصر) اولی باید وجود نداشته باشد. یعنی در اثر اولین (عنصر)، نود و هشت (عنصر) دیگر (پشت سر هم) و به صورت خلقِ یکدیگر به وجود آیند، تا این آخرین (عنصر) به وجود آید. پس برای خلق آخری میبایست خودش حضور نداشته باشد. از طرف دیگر در زمانی که این آخری خلق میشود میبایست (اولی) وجود داشته باشد تا آن را خلق کند. چون نمیشود که در نبودش چیزی را خلق کند، پس میبایست برای خلق کردن چیزی خودش وجود داشته باشد. به عبارت دیگر یعنی چیزی که امروز خلق شده است برای مثال میبایست صد ساعت قبل هم وجود میداشت. که چیزی بدین صورت دیگر بسیار روشن و معلوم است و نمیخواهد که دیگر آن را رد کنیم.