درس اول:
آموزش سوره «فاتحه» و سورههاى کوچک و کوتاه از «زلزله» تا آخر سوره «ناس» با روش تلقین و تلاوت صحیح آنها، و از بر کردن آنها به همراه شرح و تفسیر آنچه که درک و فهم آن واجب است[١].
[١]- سوره فاتحه: بسم الله الرحمن الرحيم . الحمد لله رب العالمين … تا آخر. برخی از نامهای سوره فاتحه: ١- فاتحه یعنی آنچه که کتاب با آن آغاز شده و باز گشوده میشود، و همچنین نماز نیز با آن شروع و آغاز میگردد. ٢- أمّ الکتاب. ٣- أمّ القرآن. ٤- سبع المثانی. ٥- القرآن العظیم، همانگونه که رسول الله ج میفرماید: « …… و إنَّها سبع من الـمثاني والقرآن العظيم الذي أعطيته». (الترمذی). سوره فاتحه همان سبع المثانی و قرآن عظیمی است که به من داده شده است. ٦- الحمد، زیرا این سوره با الحمد (سپاس و شکرگزاری برای خدا) آغاز میگردد. ٧- الصلاه. ٨- الشفاء. ٩- الرقیه. زیرا یکی از اصحاب بزرگوار سوره فاتحه را بر یکی از سران عرب خواند (و دمید) و وی نیز به سبب آن از بیماری شفا یافت. ١٠- الکافیه. ١١- الواقیه. ١٢- أساس القرآن. فضیلت سوره فاتحه: ١- از ابوسعید بن معلی روایت شده که گفت: «كنت أصلي في الـمسجد، فدعاني رسول الله ج فلم أُجبه، فقلت: يا رسول الله، إنّي كنت أصلي، فقال: ألم يقل الله: ﴿ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡۖ﴾ [الأنفال: ٢٤].؟، ثم قال لي: لأعلمنك سورة هي أعظم السور في القرآن، قبل أن تخرج من الـمسجد، ثم أخذ بيدي، فلمّا أراد أن يخرج، قلت له: ألم تقل: لأعلمنك سورة هي أعظم سورة في القرآن؟ قال: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢﴾ هي السبع الـمثاني والقرآن العظيم الذي أوتيته». (البخاری وأحمد). «در مسجد نماز میخواندم که پیامبر خدا ج مرا فرا خواندند، ولی به ایشان جوابی ندادم. (بعد از تمام شدن نماز نزد ایشان رفته) وگفتم: اى رسول خدا (هنگامیکه مرا فرا خواندید) در حال نماز بودم. ایشان ج فرمودند: آیا خداوند نگفته است که «آنگاه که خدا و رسول شما را فرا میخوانند تا (دلهایتان) زنده گردیده و جان یابد دعوتشان را پاسخ داده و بپذیرید؟ بعد از آن (ادامه داده) و فرمودند: پیش از آنکه از مسجد خارج شوی به تو سورهای را که از باعظمتترین و باشکوهترین سورههای قرآن است آموزش خواهم داد. سپس دستم را گرفتند و همینکه خواستند (از مسجد) خارج شوند به ایشان گفتم: آیا نفرمودید: به تو سورهای را که از باعظمت ترین و با شکوهترین سورههای قرآن است آموزش خواهم داد؟ فرمودند: سوره ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢﴾ است همان سورهای است که هفت آیه دارد (و در هر رکعت از نماز تکرار میشود) و این همان قرآن با عظمت و بزرگی است که به من داده شده است». ٢- از ابوسعید خدری س روایت شده است که گفت: «انطلق نفر من أصحاب النبي ج في سفرة سافروها، حتى نزلوا على حيّ من أحياء العرب، فاستضافوهم فأبوا أن يضيفوهم، فلُدغ سيد ذلك الحيّ فسعوا له بكل شيء، لا ينفعه شيء، فقال بعضهم: لو أتيتم هؤلاء الرهط الذين نزلوا، لعله أن يكون عند بعضهم شيء، فأتوهم فقالوا: يا أيها الرهط، إنَّ سيدنا لُدغ، وسعينا له بكل شيء، لا ينفعه، فهل عند أحد منكم من شيء؟ فقال بعضهم: نعم، والله إنّي لأرقي، ولكن والله لقد استضفناكم فلم تضيفونا، فما أنا براق لكم حتى تجعلوا لنا جُعلاً، فصالحوهم على قطيع من الغنم، فانطلق يتفل عليه ويقرأ ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢﴾، فكأنَّما نُشط من عقال، فانطلق يمشي وما به قَلَبَةٌ، قال: فأوفوهم جُعلهم الذي صالحوهم عليه، فقال بعضهم: اقسموا، فقال الذي رقى: لا تفعلوا حتى نأتي النبي ج فنذكر له الذي كان، فننظر ما يأمرنا، فقدموا على رسول الله ج فذكروا له، فقال: وما يدريك أنَّها رقيةٌ، ثم قال: قد أصبتم، اقسموا، واضربوا لي معكم سهما، فضحك رسول الله ج». (البخاري حديث ٢٢٧٦، ٤/٤٥٣ فتح الباري). «تعدادی از یاران پیامبر ج در سفری از سفرهایشان رهسپار شدند تا آنکه به یکی از قریههای عرب رسیدند، از ساکنان آن قریه خواستند تا آنان را میهمان کرده و مساعدتشان نمایند، ولی آنان از میهمان کردنشان سرباز زدند. (در همان زمان بود که) سرور و بزرگ آن قبیله گزیده شد، هر کاری برایش کردند سودی به او نبخشید، یکی از آنان گفت: اگر نزد این کاروانی که به اینجا آمده است بروید شاید چیزی نزد کسی از آنان باشد، در نتیجه به نزدشان رفته و گفتند: ای کاروانیان، سرور و بزرگ ما گزیده شده است، و هر چه برای او تلاش کردیم (و هر درمانی را که به کار بستیم) سودی نبخشید، آیا نزد کسی از شما چیزی است؟ (که برای درمان وی مفید واقع شود)؟ یکی از اصحاب گفت: بله، سوگند بخدا، بر او از دَم خود خواهم دمید، اما از شما خواستیم که ما را میهمان کنید، چنین نکردید! بنابراین تا چیزی به ما ندهید برای وی دعایی نخواهیم کرد! در نتیجه در مقابل یک گله گوسفند به توافق رسیدند، در این هنگام آن شخص (صحابی) رفت و بر او سوره ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢﴾ را میخواند و میدمید، بدنبال آن گویا آن شخص از ریسمانها و بندها آزاد شد، و شروع به راه رفتن کرد، مثل آنکه هیچ عارضه و دردی احساس نمیکرد. راوی سخنش را ادامه میدهد: آنان نیز بر آنچه به توافق رسیده بودند عمل کردند. گروهی از اصحاب گفتند: آنها را تقسیم کنید، اما آن کسی که دَم زده بود، گفت: هیچ کاری نکنید تا نزد پیامبر اکرم ج رفته و آنچه را که اتفاق افتاده است برایشان تعریف کنیم تا ببینیم به ما چه دستوری میدهند. زمانی که نزد رسول الله ج آمده و ماجرا را برای ایشان تعریف کردند، ایشان ج فرمودند: از کجا آگاه شدید و فهمیدید که با «سوره فاتحه» میتوان دَمید، سپس فرمودند: کار درست و به جایی انجام داده اید، (بروید و گوسفندان) را تقسیم کنید، و یک سهم هم برای من کنار بگذارید، سپس رسول الله ج خندیدند». ٣- رسول الله ج میفرماید: «من صلّى صلاة لم يقرأ فيها بأم القرآن فهي خداج، ثلاثاً، غير تام». (مسلم ٣٩٥، ١/٢٩٦). هر کس نماز بخواند و در آن سوره فاتحه را نخواند (این را بداند) که آن نماز ناقص و ناتمام میباشد، و این مطلب را سه بار تکرار فرمودند. ٤- در حدیثی قدسی ابوهریره س روایت میکند که رسول الله ج فرمود: خداوند ﻷ بیان میدارد: «قسمت الصلاة بيني وبين عبدي نصفين، فإذا قال: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢﴾ قال الله: حمدني عبدي، وإذا قال: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ٣﴾، قال الله: أثنى علی عبدی، فإذا قال: ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ٤﴾، قال الله: مجدني عبدي، وقال مرة: فوض إليّ عبدي، فإذا قال: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ﴾، قال: هذا بيني وبين عبدي، ولعبدي ما سأل، فإذا قال: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ٧﴾، قال الله: هذا لعبدي، ولعبدي ما سأل». (مسلم ٣٩٥، ١/٢٩٦). «نماز را بین خود و بندهام به دو بخش تقسیم کرده ام، پس هرگاه او بگوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢﴾، خداوند میفرماید: بندهام مرا حمد و ستایش کرده است، و اگر بگوید: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ٣﴾، خداوند میفرماید: بندهام مرا ثنا کرده و بزرگ داشته است، و یک بار فرمود: بندهام امورش را به من واگذار کرده است، و آنگاه که بگوید: ﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ٥﴾ خداوند میفرماید: این (رمز و پیمانی است) بین من و بندهام، و هر آنچه که بندهام بخواهد برایش مهیا شده و فراهم میباشد، و آنگاه که بگوید: ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ٦ صِرَٰطَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِمۡ غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ٧﴾، خداوند میفرماید: این از آنِ بندهام است، و هر آنچه را که بندهام بخواهد فراهم میگردد. بر اساس آنچه گفته شد در صحیح ترین نظریات وگفتههای دانشمندان و فقها آمده است که: خواندن سوره فاتحه در نماز واجب است، حال تفاوتی ندارد که در نمازهای جهریه باشد یا سریه. البته مذهب امام شافعی : و سایرین نیز بر همین حکم میباشد. مستحب است برای کسی که سوره فاتحه را میخواند در پایان آن بگوید: (آمین)، که معنای آن چنین است: خداوندا! این دعا و درخواستی را که در سوره فاتحه خواندم بپذیر و اجابت کن. رسول الله ج در این باره میفرماید: «إذا أمّن الإمام فأمنّوا فإنَّه من وافق تأمينه تأمين الملائكة غفر له ما تقدم من ذنبه». (متفق علیه، البخاری٧٨٠، ٢/٢٦٢ فتح الباری، ومسلم ٤١٠، ١/٣٠٧). «آنگاه که امام بگوید: آمین، شما نیز آمین بگوئید، زیرا چنانچه کسی آمین گفتنش با آمین فرشتگان هماهنگ و همراه گردد، هر چه گناه در گذشته انجام داده است بخشیده خواهد شد.