شرح ارکان اسلام

درس شانزدهم: آداب اسلامی‌

درس شانزدهم: آداب اسلامی‌

١- سلام کردن به دیگران[٩١].

٢- خوش رویى و چهره باز با مردم (مسلمانان)[٩٢].

٣- با دست راست غذا خوردن و نوشیدن.

٤- گفتن «‌بسم الله» در ابتداى خوردن و آشامیدن (نوشیدن)، و حمد و سپاس پروردگار را گفتن بعد از پایان (اتمام) آن[٩٣].

٥- عطسه زننده بگوید: الحمد لله، و در جواب به وى گفته شود: یرحمک الله، و سرانجام عطسه زننده در جواب او بگوید: یهدیکم الله ویصلح بالکم[٩٤].

٦- آداب داخل و خارج شدن از مسجد[٩٥] .

٧- آداب ورود و خروج از منزل[٩٦].

٨- آداب رفتن به مسافرت. (سفر کردن)[٩٧] .

٩- آداب رفتار با پدر و مادر و نیکى به آنان[٩٨].

١٠- نیکى به خویشاوندان و همسایگان[٩٩].

١١- آداب برخورد و رفتار با سالمندان[١٠٠].

١٢- شفقت و مهربانى با کودکان[١٠١].

١٣- تبریک گقتن به کسىکه خداوند به وى فرزندى جدید می‌دهد[١٠٢].

١٤- تبریک گفتن به عروس و داماد هنگام ازدواج[١٠٣].

١٥- به کسى که از نزدیکان یا دوستانش می‌میرد، تسلیت گفته می‌شود[١٠٤].

١٦- آداب لباس پوشیدن و پوشاک[١٠٥].

١٧- آداب کفش پاکردن و در آوردن آن[١٠٦].

[٩١]- سلام کردن به دیگران یکی از آداب ویژه اسلامی است که خداوند به مسلمانان ارزانی داشته است تا بین آنان الفت، هماهنگی، و پیوند قلبی ایجاد شود. خداوند متعال در آیه ٨٦، سوره نساء می‌فرماید: ﴿وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٖ فَحَيُّواْ بِأَحۡسَنَ مِنۡهَآ أَوۡ رُدُّوهَآۗ [النساء: ٨٦]. «هرگاه که به شما سلام داده شد (هدیه‌ای داده شد) بر شما لازم است که بهتر از آن سلام و تحیت را یا آنکه (حداقل) مشابه آن را پاسخ بگویید. (هدیه در همان سطح بدهید)». روزی از رسول رحمت  ج سؤال شد: چه چیزی در اسلام بهتر می‌باشد؟ ایشان  ج پاسخ دادند: «تطعم الطعام وتقرأ السلام على من عرفت ومن لم تعرف». (البخاری ومسلم). «این‌که به دیگران غذا و طعام بخورانی، و بر هر کسی که می‌شناسی و نمی‌شناسی سلام کنی». سلام کردن به انسان‌ها، محبت و دوستی را در بین آنان ایجاد کرده و افزایش می‌دهد، و انسان را به بهشت رهنمود می‌سازد. رسول الله  ج فرموده است: «لا تدخلوا الجنة حتى تؤمنوا ولا تؤمنوا حتى تحابوا أولا أدلكم على شيء إذا فعلتموه تحاببتم أفشوا السلام بينكم»‌. (مسلم). «وارد و داخل بهشت نخواهید شد، مگر آنکه ایمان بیاورید، و ایمان نخواهید آورد، مگر آنکه یکدیگر را دوست داشته باشید و به هم دیگر محبت کنید، آیا می‌خواهید شما را به چیزی رهنمون سازم که هرگاه آن را انجام دهید یکدیگر را دوست خواهید داشت! و به هم محبت می‌کنید؟ سلام کردن را در بین خودتان رواج داده و همدیگر را سلام کنید. (به هم سلام کنید)». گوشه‌ای از آداب سلام كردن: ١- نباید با اشاره به یکدیگر سلام کرد، مگر آنکه هنگام اشاره کردن با زبان هم سلام کنید. ٢- اگر فردِ مقابل خواب است، نباید با صدای بلند چنان سلام کرد که از خواب بیدار شود، در این حالت لازم است با صدای کوتاه و یواش سلام کرد، بگونه‌ای که شخص نشسته آن را بشنود، ولی آن کسی که خواب است از خواب نپرد و بیدار نشود. امام مسلم حدیثی را روایت کرده است که: «قد كان النبي  ج يسلم تسليماً لا يوقظ نائماً ويسمع اليقظان». «پیامبر اکرم  ج چنان سلام می‌کردند که شخص خوابیده را بیدار نمی‌کردند، و فقط شخص بیدار آن را می‌شنید». ٣- در حدیث صحیح آمده است که: «يسلم الراكب على الماشي والماشي على القاعد والقليل على الكثير»‌. در روایت بخاری: «الصغير على الكبير». (البخاری ومسلم). «سواره بر پیاده، پیاده بر نشسته، جمعیت کم بر جمعیت زیاد، و کوچک بر بزرگ سلام کند»‌. ٤- هنگام ورود به خانه سلام کردن سنت (مستحب) است. خداوند در سوره نور، آیه ٦١ می‌فرماید: ﴿فَإِذَا دَخَلۡتُم بُيُوتٗا فَسَلِّمُواْ عَلَىٰٓ أَنفُسِكُمۡ تَحِيَّةٗ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِ مُبَٰرَكَةٗ طَيِّبَةٗ [النور: ٦١]. «هرگاه که وارد خانه‌هایتان شدید بر خودتان سلام کنید، این سلام هدیه پربرکت و پاک از جانب خداوند بخشنده است».‌ ٥- مسلمان نباید اول (ابتداء) به کافران سلام کند، زیرا رسول خدا  ج فرموده است: «لا تبدؤوا اليهود ولا النصارى بالسلام»‌. (مسلم). «به یهودیان و نصارا اول (قبل از آنها) سلام نکنید». اما چنانچه آنها سلام کردند باید در جواب گفت: «وعليكم»‌، زیرا رسول الله  ج فرموده است.«إذا سلم عليكم أهل الكتاب فقولوا وعليكم». (البخاری ومسلم). «‌هرگاه پیروان ادیان آسمانی (اهل کتاب) به شما سلام کردند، شما فقط بگویید: «وعلیکم»‌ (و بر شما باد این سلام)».‌ ٦- سنت است هنگام برخاستن از جلسه سلام کنیم، رسول خدا  ج در این ارتباط فرموده است: «إذا انتهى أحدكم إلى الـمجلس فليسلم فإذا أراد أن يقوم فليسلم، فليست الأولى بأحق من الآخرة»‌. (أبوداود والترمذی). «هرگاه یکی از شما وارد جلسه‌ای (مجلس) شد (بر اهل آن مجلس) باید سلام کند، و آنگاه که خواست از جلسه برخیزد و (آنجا را ترک کند) مجدداً باید سلام کند، زیرا سلام کردن در ابتدای ورود به جلسه سزاوارتر و بر حق تر از سلام پایانی نیست. (یعنی هر دو سلام یک منزلت و ارزش دارند)»‌.

[٩٢]- رسول الله  ج فرموده است: «تبسمك في وجه أخيك صدقة»‌. (البخاری در أدب المفرد، الترمذی، أحمد، ابن حبان ودیگران). «لبخند و تبسم تو بر چهره‌ى برادر مسلمانت صدقه‌ای برای تو محسوب می‌گردد»‌. أبوذر  س روایت کرده که رسول الله  ج به من فرموده است: «لا تحقرن من المعروف شيئاً، لو أن تلقي أخاك بوجهٍ طليق»‌. (مسلم ٢/٢٠٢٦). «هیچ چیزی را از عمل نیک و خیر (و معروف: آنچه که پسندیده است) کوچک مشمار، هر چند که با برادر مسلمانت با چهره باز و روی خوش برخورد کنی»‌. در حدیثی دیگر بخاری و مسلم از جریر بن عبدالله  س نقل می‌کنند: «ما حجبني النبي  ج مذ أسلمت، ولا رآني إلاَّ تبسم في وجهي». (متفق علیه). «از زمانی‌که مسلمان شدم هیچ چیز مانع از برخورد و دیدار من با رسول خدا  ج نشد و هیچ گاه ایشان  ج مرا ندیدند، مگر آنکه در چهره من لبخند و تبسمی‌کردند. (با دیدار من لبخند می‌زدند)»‌. خوش رویی و چهره باز و خندان از عوامل الفت و دوستی و محبت در بین مسلمان می‌باشد، و کینه و حقد و توطئه را از میان مسلمانان بر می‌چیند. و دلیلی روشن بر عدم این صفات بد و زشت در بین مسلمانان می‌باشد.

[٩٣]- رسول الله  ج در آداب خوردن وآشامیدن چنین فرموده است: «إذا أكل أحدكم فليأكل بيمينه وإذا شرب فليشرب بيمينه فإنَّ الشيطان يأكل بشماله ويشرب بشماله»‌. (مسلم). «هرگاه یکی از شما غذا خورد با دست راستش بخورد، و آنگاه که چیزی نوشید با دست راستش بنوشد، زیرا شیطان با دست چپش هم می‌خورد و هم می‌نوشد». گوشهای از آداب خوردن و آشاميدن: ١- اول نام خدا را بردن، و از آنچه که جلوی شخص است خوردن، رسول خدا  ج فرموده است: «يا غلام سمّ الله وكل بيمينك وكل مما يليك». (البخاری ومسلم). «‌ای پسر (هنگام خوردن غذا) نام خدا را ببر، و با دست راستت بخور، و از هر آنچه که جلویت می‌باشد بخور». ٢- تکیه ندادن هنگام خوردن غذا، رسول الله  ج می‌فرماید: «إنّي لا آكل متكئاً». (البخاری). «من در حالی که (به چیزی) تکیه داده‌ام (غذا) نمی‌خورم»‌. ٣- چنانچه لقمه غذایی از دست بیفتد آن را پاک کند (اگر آلوده شده بود)، سپس آن را بخورد. زیرا رسول الله  ج در این ارتباط فرموده است: «إذا وقعت لقمة أحدكم فيأخذها فليمط ما كان بها من أذى وليأكلها ولا يدعها للشيطان». (مسلم). «‌هرگاه لقمه‌ای از (دست) هر یک از شما بر (زمین) افتاد آن را بردارد و قسمت آلوده را پاک کند (محلی که کثیف شده) و آنرا بخورد، و مبادا آن لقمه را برای شیطان رها کند»‌. ٤- از خوراک و غذایی که برایش آماده شده نباید عیب و ایرادی بگیرد. ابوهریره  س از حالت رسول الله  ج روایت می‌کند که: «ما عاب رسول الله  ج طعاماً قط، إن اشتهاه أكله، وإن كرهه تركه»‌. (البخاری ومسلم). «رسول رحمت  ج هرگز به غذایی عیب و ایراد نگرفت، اگر نسبت به آن اشتها و علاقه داشت می‌خورد، و اگر خوشش نمی‌آمد، آن را رها می‌کرد». ٥- سنت است که ظرف غذا و انگشتان لیسیده شود (بگونه‌ای مواد غذایی که بر انگشتان و ظرف مانده هدر نرود و خورده شود)، رسول الله  ج ج در این ارتباط فرموده است: «إذا أكل أحدكم طعاماً فلا يمسح أصابعه حتى يَلعَقُها أو يُلعِقَها». (البخاری ومسلم). «‌هرگاه یکی از شما غذا خورد (با انگشتان دست)، انگشتانش را تا زمانی که نلیسیده است پاک نکند».‌ در حدیثی دیگر که امام مسلم روایت کرده آمده است: «إنَّكم لا تدرون في أيه البركة»‌. «‌شما نمی‌دانید که چه قسمتی و در کجای غذای شما برکت و خیر است»‌. بنابر این لیسیدن ظرف خوراک و انگشتان سنت است. ٦- دعا کردن بعد از خوردن غذا. رسول الله  ج فرموده است: «الحمد لله الذي أطعم وسقى، وسَوَّغَه، وجعل له مخرجاً»‌. (أبوداود). «شکر و سپاس ویژه همان خدایی است که (به ما) غذا داد، و آشامیدنی نوشاند، و مسیر هضم آن را آسان کرده و راه خروجی بر آن قرار داد»‌. در حدیثی دیگر که أبوداود روایت کرده، رسول الله  ج فرموده است: «من أكل طعاماً فقال الحمد لله الذي أطعمني هذا ورزقنيه من غير حول مني ولا قوة غفر له ما تقدم من ذنبه». «هر کس غذایی بخورد بگوید: سپاس براى آن خدایی است که این غذا را به من خورانید، و روزی‌ام کرد، بدون آنکه تلاش و نیرویی از جانب من در بدست آوردن آن صورت گرفته باشد، هر آنچه که قبلاً گناه (گناه صغیره) انجام داده است بخشیده می‌شود». ترمذی در حدیثی دیگر دعای پایانی غذا را این چنین روایت کرده است: «الحمد لله الذي أطعمنا، وسقانا، وجعلنا مسلمين». «سپاس همان خدایی را که به ما خوراک داده و سیرمان کرد، و ما را از گروه مسلمانان قرار داد».

[٩٤]- رسول الله  ج در ارتباط با عطسه زدن فرموده است: «إذا عطس أحدكم فليقل: ويقال له: يرحمك الله، وليقل: يغفر الله لكم». (البخاری). «هرگاه یکی از شما عطسه‌ای زد، بگوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢، آنگاه که وی می‌گوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ٢، باید برادر یا دوستش به او بگوید: يرحمك الله (خداوند به تو رحم کند) و او هم (عطسه زننده) در جواب بگوید: يهديكم الله ويصلح بالكم. (خداوند، شما را هدایت کند و احوالات و کارهای‌تان را اصلاح نماید و سامان دهد). بخاری و مسلم حدیثی را از رسول الله  ج با این مضمون روایت کرده‌اند: «إنَّ الله يحب العطاس ويكره التثاؤب، فإذا عطس أحدكم وحمد الله كان حقاً على كل مسلم سمعه أن يقول له: يرحمك الله، وأما التثاؤب فإنَّما هو من الشيطان فإذا تثاءب أحدكم فليرده ما استطاع فإنَّ أحدكم إذا تثاءب ضحك منه الشيطان». «‌خداوند حکیم، عطسه را دوست داشته و خمیازه را ناپسند می‌داند. بنابراین هرگاه یکی از شما عطسه زده و الحمد لله بگوید، بر هر مسلمانی که «الحمد لله»‌، را می‌شنود واجب است (سزاوار است) که به او بگوید: یرحمک الله، اما این را بدانید، که خمیازه از جانب شیطان است، بدین خاطر هر یک از شما که خمیازه بر او غلبه کند، تا آنجا که می‌تواند آن را دفع و رد کند، زیرا هر یک از شما که خمیازه می‌کشد، شیطان به خاطر این عملش به او می‌خندد و مسخره‌اش می‌کند»‌. در حدیثی دیگری آمده است: «العطاس من الله والتثاؤب من الشيطان، فإذا تثاءب أحدكم، فليضع يده على فيه، وإذا قال: آه، آه، فان الشيطان يضحك من جوفه، وإنَّ الله يحب العطاس ويكره التثاؤب، فإذا قال الرجل: آه، آه، إذا تثاءب، فان الشيطان يضحك في جوفه».‌ (الترمذی، النسائی در کتاب عمل الیوم واللیلة، أبوداود و دیگران). «‌عطسه از جانب خداوند حکیم است، و خمیازه از جانب شیطان است، بنابر این هرگاه یکی از شما خمیازه کشید دستش را روی دهانش قرار دهد، زیرا آنگاه که می‌گوید: آه، آه (دهانش را برای خمیازه باز می‌کند)، شیطان از درونش می‌خندد، همانا خداوند عطسه را دوست داشته و خمیازه را ناپسند می‌داند، زیرا هرگاه که شخص می‌گوید: آه، آه تا خمیازه بکشد، شیطان در درونش می‌خندد»‌. بخاری و مسلم در حدیثی از سلیمان التیمی آورده که گفته است از مالک  س شنیدم: «عطس رجلان عند النبي  ج فشمّت أحدهما ولم يشمّت الآخر، فقال: شمّتَ هذا ولم تشمّتني؟ قال: إنَّ هذا، حمد الله، ولم تحمده». «دو مرد نزد پیامبر خدا  ج عطسه زدند، ایشان جواب یکی از آن دو را داد، و جواب عطسه دیگری را نداد، آن شخص گفت: چرا جواب او را دادی، و جواب مرا ندادی؟ ایشان  ج فرمودند: این مرد گفت: الحمد لله، و تو نگفتی الحمد لله». از آداب عطسه زدن آن است که هنگام عطسه، صدا را کم کرده و صورت با دستمالی یا چیزی دیگر بپوشاند، در حدیث آمده است که رسول الله  ج هنگام عطسه چنین می‌کردند: «كإن إذا عطس، غطي وجهه بيده او بثوبه وغض بها صوته»‌. (الترمذی وأبوداود). «ایشان  ج آنگاه که عطسه می‌زد صورتشان با دستهایشان یا لباسشان می‌پوشاندند و صدایشان را کم می‌کردند».

[٩٥]- از آداب مسجد: داخل شدن با پای راست، و خارج شدن از آن با پای چپ می‌باشد. دعای هنگام داخل شدن به مسجد این است: «بسم الله والصلاة والسلام على رسول الله اللهم افتح لي أبواب رحمتك»‌. (مسلم وأبوداود). «با نام خدا داخل می‌شوم، و سلام و درود بر رسول خدا، خداوندا! درهای رحمتت را بر من بگشای»‌. هنگام خروج از مسجد پای چپ را جلو آورده (از در بیرون می‌بریم) و این دعا را می‌خوانیم: «بسم الله والصلاة والسلام على رسول الله اللهم إنّي أسألك من فضلك». (مسلم وأبوداود). «با نام خدا خارج می‌شوم، و درود و سلام بر رسول خدا، خداوندا‍! ‌(با زاری و التماس) فضل و عنایتت را می‌خواهم».

[٩٦]- هنگام وارد شدن به خانه، این دعا از رسول الله  ج روایت شده است: «بسم الله ولجنا وبسم الله خرجنا وعلى ربنا توكلنا». (أبوداود). «به نام خداوند یکتا داخل (وارد) خانه شدیم، و به نام و یاد خدا از آن خارج می‌شویم، و فقط بر پروردگارمان توکل و تکیه می‌کنیم»‌. و بعد از خواندن این دعا، به افراد و اهل خانواده سلام گفته می‌شود. در حدیث آمده است که: «إذا دخل الرجل بيته فذكر الله عند دخوله وعند طعامه قال الشيطان لا مبيت لكم ولا عشاء»‌. (مسلم). «‌هرگاه شخصی وارد خانه‌اش شود و خداوند را هنگام ورودش و زمان غذا خوردنش یاد کند، شیطان به یاران و همراهانش می‌گوید: امشب نه برای شما محل خوابی است، و نه خوراکی جهت شام». هنگام خارج شدن از منزل این دعا خوانده می‌شود: «بسم الله، توكلت على الله ولا حول ولا قوة إلاَّ بالله». (أبوداود والترمذی). «به نام و یاد خدا از خانه خارج می‌شوم، و تنها بر خدا توکل می‌کنم، هیچ نیرو و قدرتی بجز با کمک خدا نیست»‌. هم‌چنین این دعا هنگام خارج شدن از منزل خوانده می‌شود: «اللهم إنّي أعوذ بك أن أَضِلَّ أو أُضَلَّ أو أَزِلَّ أو أُزَلَّ أو أَظْلِمَ أو أُظْلَمَ أو أَجْهَلَ أو يُجْهَلَ عليَّ». (الترمذی وابن ماجه). «خداوندا! به تو پناه می‌برم از اینکه گمراه بگردانم، یا به گمراهی بیفتم، از اینکه دیگران را بلغزانم، یا لغزانده شوم، از اینکه به دیگران ستم نمایم، یا آنکه مورد ستم قرار گیرم، و یا آنکه دیگران را به جهل و نادانی بیندازم، یا آنکه به جهل و نادانی کشانده شوم».

[٩٧]- رسول الله  ج زمانی‌که بر شترشان سوار شده و به مسافرت می‌رفتند، می‌گفتند: «الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر. سبحان الذي سخر لنا هذا وما كنّا له مقرنين و إنّا إلى ربنا لـمنقلبون، اللهم إنّا نسألك في سفرنا هذا البر والتقوى ومن العمل ما ترضى، اللهم هون علينا سفرنا هذا واطو عنّا بُعده، اللهم أنت الصاحب في السفر والخليفة في الأهل، اللهم إنّي أعوذ بك من وعثاء السفر وكآبة المنظر وسوء المنقلب في المال والأهل». (مسلم). «‌خداوند یکتا از هر چیز و هر کس بزرگتر است (٣ بار)، پاک و منزه است آن کسی این (وسیله، سواری) را به تسخیر ما در آورد، حال آنکه ما توانایی به کنترل در آوردن آن را نداشتیم، همانا ما به سوی پروردگارمان باز می‌گردیم، خداوندا! از تو در این سفرمان، نیکی، تقوی و هر آن عملی را که موجب خشنودى‌ات است می‌خواهیم و می‌طلبیم، خداوندا! این سفر را بر ما آسان و راحت بگردان، و راه طولانی آن را برای ما طی کن و کوتاه گردان،خداوندا! تو تنها کسی هستی که در این سفر همراه و دوست ما می‌باشی، و تنها تو سرپرست و جانشین در خانواده می‌باشی، خداوندا! از سختی سفر و مشکلات آن، و مناظر زشت و ناراحت کننده، و بازگشت بد و ناگوار بسوی دارایى و خانواده، فقط به تو پناه می‌برم». هنگام بازگشت از سفر ضمن خواندن دعای ذکر شده، این کلمات هم به آن اضافه می‌شود: «آيبون تائبون عابدون لربنا حامدون». (مسلم). «در حالی باز می‌گردیم که رجوع کننده، توبه کننده و عبادت کننده‌ایم، و تنها پروردگارمان را ستایش می‌کنیم». مقیم به مسافر چنین بگوید: «استودعكم الله الذي لا تضيع ودائعه». (أحمد والترمذی). «دینت، امانتت و سرانجام کارت را به خداوند بزرگ و یکتا می‌سپارم». مسافر به مقیم چنین بگوید: «استودع الله دينك وأمانتك وعاقبة أمرك»‌. (أحمد وابن ماجه). «شما را به خدایی می‌سپارم که امانتها را ضایع نکرده و حفاظت می‌کند».

[٩٨]- احسان کردن و نیکی به پدر و مادر از بزرگترین عبادات و طاعات است که انسان را به خداوند متعال نزدیک می‌گرداند، و احسان کردن و محبت را نسبت به آنان واجب قرار داده شده است، خداوند متعال در آیه ٢٣، سوره إسراء، چنین می‌فرماید: ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا [الإسراء: ٢٣]. «‌پروردگارت چنین حکم کرده و دستور داده است که هیچ کس و هیچ چیزی را غیر از وی پرستش و عبادت نکنید، و دیگر اینکه به پدر و مادرتان نیکی و احسان بنمایید». و در آیه ١٤، سوره لقمان، پروردگار به انسان‌ها، این‌گونه سفارش کرده است: ﴿وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ١٤ [لقمان: ١٤]. «به تمامی انسان‌ها درباره‌ى حق پدر و مادرشان سفارش کردیم (که به آنها نیکی و احسان کنید)، بویژه مادر که او را از حالتی به حالتی دیگر حمل کرده است و بعد از دو سال وی را از شیر دادن باز گرفته تا آنکه هر روز بر ناتوانی و ضعفش افزوده شده است، و دیگر اینکه شکر و سپاس من و پدر و مادرت را به جای بیاور، (این را بدانید) بازگشت تمامی مخلوقات به سوی من است. (یعنی چنانچه حق من و حق پدر و مادرتان را به جای نیاورید شما را به کیفر خواهم رساند). عبدالله بن مسعود  س می‌گوید: از رسول الله  ج پرسیدم: «أي العمل أحب إلى الله؟ قال الصلاة على وقتها، قلت ثم أي؟ قال: بر الوالدين، قلت ثم أي: قال الجهاد في سبيل الله»‌. (البخاری ومسلم). «چه عملی نزد خداوند از سایر اعمال محبوب تر است؟ ایشان  ج فرمودند: خواندن نماز در وقتش. سپس گفتم: دیگر چه عملی؟ ایشان  ج فرمودند: نیکی و محبت به پدر و مادر. سرانجام گفتم: دیگر چه عملی؟ ایشان  ج فرمود: جهاد کردن در راه خدا».

[٩٩]- نیکی به خویشاوندان و همسایگان، انسان را به بهشت نزدیک می‌گرداند، و از جهنم دور می‌سازد. از رسول الله  ج پرسیده شد که از چیزی خبر بدهد که انسان را به بهشت نزدیک بگرداند، و از دوزخ دور نماید، ایشان  ج فرمود: «تعبد الله ولا تشرك به شيئاً، وتقيم الصلاة، وتؤتي الزكاة، وتصل الرحم». (البخاری ومسلم). «فقط الله را پرستش کنی، و هیچ چیزی را با او شریک نگردانی، و نماز را با شرایط و حالاتش به پای داری، و زکات اموالت را بدهی، و صله رحم را به جای آوری، (ارتباط فامیلى‌ات را برقرار کرده، و به آنان نیکی و محبت کنی)».

[١٠٠]- احترام گذاشتن و گرامی داشتن افراد سالمند (پیرمردان و پیرزنان) از آداب مهم اسلامی است. رسول الله  ج در این باره فرموده است: «ليس منّا من لم يرحم صغيرنا، ويعرف شرف كبيرنا». (أبوداود والترمذی). «‌هر کس که به کودکان ما رحم و شفقت نداشته باشد، و منزلت و جایگاه و حق بزرگان مان را نشناسد، از ما نیست، (از روش و سنّت ما خارج است)».

[١٠١]- توضیح ٩٨ شامل این بخش هم می‌شود. رسول الله  ج با کودکان بسیار مهربان بوده و به نرمی و محبت با آنها برخورد می‌کردند. با حسن و حسین پسران علی بن ابی طالب ( بازی کرده و امامه پسر زینب (دخترشان) را در نماز بر روی شانه‌هایشان حمل می‌کردند، و امثال این موارد از ایشان ذکر شده است. ام المؤمنین عایشه  ل روایت کرده است که: «جاء أعرابي إلى النبي  ج فقال: أتُقَبِّلون الصبيان؟ فما نقبلهم، فقال النبي  ج: أوَ أملك لك أن نزع الله من قبلك الرحمة». (البخاری). «‌عربی بادیه نشین نزد پیامبر  ج آمد و گفت: آیا شما کودکان و بچه‌ها را می‌بوسید؟! ولی ما که فرزندان و کودکان مان را نمی‌بوسیم! پیامبر رحمت  ج فرموده: حال که خداوند شفقت و مهربانی را از قلبت خارج کرده است، چکار می‌توانم با تو بکنم؟». عمر بن الخطاب  س روایت کرده است که: «قدم على النبي  ج سبيّ فإذا امرأة من السبى تحلب ثديها تسقي، إذا وجدت صبياً في السبى أخذته فألصقته ببطنها وأرضعته، فقال النبي  ج: أترون هذه طارحة ولدها في النار؟ قلنا: لا وهي تقدر على أن لا تطرحه، فقال: لله أرحم بعباده من هذه بولدها». (البخاری). «‌تعدادی اسیر جنگی نزد پیامبر  ج آمدند، در میان این اسیران زنی بود که سینه‌هایش را می‌دوشید و (به کودکان) می‌نوشاند، و هر گاه کودکی (نوزادی) را در میان اسیران می‌دید، بلا فاصله او را به گرمی‌ در آغوش می‌گرفت و به وی شیر می‌داد. (با دیدن این منظره) پیامبر اکرم  ج فرمود: آیا می‌توانید باور کرده و قبول کنید این زن، فرزندش را در میان آتش بیاندازد؟ گفتیم: نه (هرگز) او اصلاً نمی‌تواند فرزندش را در میان آتش بیاندازد. سپس رسول خدا  ج فرمود: یقیناً خداوند نسبت به بندگانش مهربان‌تر از این زن به فرزندش است». ابوهریره  س روایت می‌کند که: «سمعت رسول الله  ج يقول: جعل الله الرحمة مائة جزء فأمسك عنده تسعة وتسعين جزءاً وأنزل في الأرض جزءاً واحداً، فمن ذلك الجزء يتراحم الخلق حتى ترفع الفرس حافرها عن ولدها خشية أن تصيبه». (البخاری). «از رسول الله  ج شنیدم که می‌گفت: خداوند حکیم، رحمت را صد قسمت قرار داده است، و نود و نه قسمت آن را نزد خودش نگه داشته، و تنها یک قسمت آن را روی زمین فرستاده است، آن یک قسمت، آن است که مخلوقات نسبت به یکدیگر رحم و شفقت دارند، تا آن حد که اسب سُمّش را از روی کره‌اش بر می‌دارد تا مبادا به او آسیبی برسد»‌. از اسامه بن زید  س روایت است که: «كان رسول الله  ج يأخذني فيقعدني على فخذه ويقعد الحسن على فخذه الآخر ثم يضمهما ثم يقول: اللهم ارحمهما فإنّي أرحمهما». (البخاری). «گاهی رسول الله  ج مرا می‌گرفت و بر روی رانش می‌گذاشت و (حسن بن علی بن ابى‌طالب) را روی ران دیگرش می‌گذاشت، سپس هر دوی آنها را به هم می‌چسباند و می‌گفت: خداوندا! به این دو رحم کن، و با آنها مهربان باش، من نیز آنان را دوست دارم»‌.

[١٠٢]- تبریک گفتن به خانواده‌ای که خداوند به آنان فرزند جدیدی می‌دهد از آداب اسلامی است، زیرا تولد فرزند مسرّت و شادمانی را برای مسلمانان به ارمغان می‌آورد. رسول الله  ج این چنین تبریک گفتن را به مسلمانان و یارانشان آموزش می‌دادند: «قل: بورك لك في الموهوب، وشكرت الواهب، وبلغ رشده، ورزقت بره». (مسلم). «بگو: خداوند در این موهبت (کودک) به تو خیر و برکت بدهد، به سبب این نوزاد، شکرگزار خداوند باش که آن را به تو عطا کرده است، خداوند آن را چنان رشد دهد و بزرگ کند که از آن خیر و نیکی ببینی»‌. در روایت دیگر آمده است: «قل جعله الله مباركاً عليك وعلى أمة محمد  ج». (الطبرانی با سندی حسن). «بگو: خداوند این نوزاد را برای تو و امت محمدی مبارک بگرداند». مستحب است که صاحب نوزاد در جواب بگوید: «بارك الله لك وبارك عليك وجزاك الله خيراً، أو رزقك مثله وأجزل الله ثوابك، ونحو هذا»‌. (الأذکار، ص ٢٣٨). «خداوند بر تو و برای تو خیر و برکت بدهد، و پاداش خیر نصیب کند، یا آنکه بگوید: خداوند مانند این به تو روزی بدهد، و پاداشت راکامل و بسیار نماید و امثال این دعاها».

[١٠٣]- سنت است به کسی که ازدواج می‌کند چنین گفته شود: «بارك الله لك وبارك عليك وجعل بينكما في خير». (أبوداود، الترمذی وابن ماجه). خداوند برای تو و بر تو برکت و خیر عطا نماید، و شما را به نیکی و محبت و خیر با هم جمع بگرداند». داماد به همسر خود چنین بگوید: «اللهم إنّي أسألك خيرها وخير ما جبلْتها عليه وأعوذ بك من شرها وشر ما جبلْتها عليه». (أبوداود وابن ماجه). «خداوندا! از تو خیر او، و خیر آنچه که در سرنوشتش قرار دادی می‌خواهم، و به تو از شر او، و شر هر آنچه که در سرنوشتش قرار دادی پناه می‌برم». مرد هنگام آمیزش با همسرش، سنت است این دعا را بخواند: «بسم الله، اللهم جنبنا الشيطان، وجنب الشيطان ما رزقتنا»‌. (البخاری ومسلم). «با نام و یاد خدا، خداوندا! شیطان را از ما دور بدار، و هم‌چنین شیطان را از آنچه که روزیمان کرده‌ای دور دار».

[١٠٤]- رسول الله  ج هنگام وفات پسرش به دخترش چنین گفت: «إنَّ لله ما أخذ ولله ما أعطى وكل شيء عنده إلى أجل مسمى، فلتصبر ولتحتسب». (البخاري ومسلم). «همانا از آن خداست آنچه را گرفته است، و از آن اوست آنچه را داده است، و هر چیز در نزد او تا زمان معینی است، پس باید صبر کنی و به خاطر این شکیبایى‌ات از خداوند انتظار وامید پاداش داشته باشی». در شریعت اسلام زمان و حد معینی بر تغریه وجود ندارد، نه سه روز، و نه بیشتر و نه کمتر، زیرا رسول الله  ج بعد از سه روز به خانواده جعفر بن ابی‌طالب  ج تسلیت گفتند.

[١٠٥]- هنگام پوشیدن لباس این دعا خوانده شود: «الحمد لله الذي كساني هذا الثوب، ورزقنيه من غير حول مني ولا قوة». (أبوداود، الترمذی وابن ماجه). «سپاس همان خدایی را سزاوار است که این لباس را بر من پوشاند، و به من روزی داد، بدون هیچ توانایی و قدرتی از جانب خودم». هنگام پوشیدن لباس نو و جدید این دعا خوانده می‌شود: «اللهم لك الحمد أنت كسوتنيه أسألك من خيره وخير ما صنع له وأعوذ بك من شره وشر ما صنع له». (أبوداود والترمذی). «خداوندا! سپاس ویژه تو است، و این تو هستی که این لباس را بر من پوشانیده‌ای، و از خیرش، و خیر هر آنچه که به خاطر آن دوخته شده می‌خواهم، و به تو از شر آن، و شر هر آنچه که به خاطر آن دوخته شده است پناه می‌برم». هنگام بیرون آوردن لباس «بسم الله» گفته شود. (الترمذی). دین اسلام دارای آداب فراوانی است که مسلمانان باید به آنها عمل نمایند، و سعی کنند آن را در زندگی روزمرّه‌شان جامه‌ى عمل بپوشانند، مانند: آداب بیت الخلاء (قضای حاجت)، آداب مسجد، آداب ملاقات از بیماران، آداب تعلیم و تربیت، آداب عبور از خیابان‌ها و کوچه‌ها، آداب دیدار از دوستان و خویشاوندان، و آدابی دیگری که در کتابهای بزرگ فقه و حدیث آمده است.

[١٠٦]- رسول الله  ج در این ارتباط فرموده است: «إذا انتعل أحدكم فليبدأ باليمين، وإذا نزع فليبدأ بالشمال، لتكن اليمنى ألولهما تنعل وآخرهما تنـزع». (البخاری). «‌هرگاه یکی از شما کفش به پا کند، اول از راست شروع کند، و آنگاه که از پا بیرون می‌آورد، از چپ شروع کند، اول باید کفش پای راست را پوشید، و آخر هم آن را، از پا در آورد». رسول الله  ج فرموده است: «لا يمشي أحدكم في نعل واحدة، ليُحفهما جميعاً أو ليُنعلهما». (البخاری). «هیچ یک از شما با یک کفش راه نرود، یا هر دو پا را برهنه کرده، و یا هر دو را کفش بپوشد».