شرح ارکان اسلام

درس سیزدهم: فرایض ششگانه وضو

درس سیزدهم: فرایض ششگانه وضو

١- شستن تمامى صورت[٦٦] که شامل مضمضه (آب در دهان کردن)[٦٧] و استنشاق (آب در بینى کردن)[٦٨] هم می‌شود.

٢- شستن دست‌ها تا آرنج[٦٩].

٣- مسح کردن تمامى سر[٧٠]. و بدنبال آن مسح گوش‌ها[٧١].

٤- شستن پاها تا شتالنگ‌ها (قوزک‌ها)[٧٢].

٥- رعایت ترتیب در وضو[٧٣].

٦- پشت سر هم و پى در پى[٧٤] وضو گرفتن (موالات).

مستحب است که:

١- دست‌ها، پاها و صورت هر کدام سه بار شسته شود.

٢- سه بار آب در دهان و بینى کردن و شستن آنها، اما یک بار شستن دهان و بینى واجب است.

٣- مسح سر بیش از یک بار سنت نیست بلکه در احادیث صحیح عدم تکرار مسح سر وارد شده است[٧٥].

[٦٦]- خداوند متعال در آیه ٦، سوره مائده می‌فرماید: ﴿فَٱغۡسِلُواْ وُجُوهَكُمۡ [المائدة: ٦]. «پس بشوید صورت‌هایتان را».

[٦٧]- زیرا در حدیث آمده است که: «إذا توضأت فمضمض». «و هرگاه که وضو گرفتی، آب را در دهانت بچرخان».

[٦٨]- زیرا رسول الله  ج می‌فرماید: «إذا توضأ أحدكم فليجعل في أنفه ماءً ثم ليستنثر»‌. (البخاری ومسلم). «هرگاه یکى از شما وضو بگیرد، باید در بینى‌اش آب کرده و آنرا بشوید (و تمیز کند)».

[٦٩]- در آیه ٦، سوره مائده چنین آمده است: ﴿وَأَيۡدِيَكُمۡ إِلَى ٱلۡمَرَافِقِ. یعنی: «و دست‌هایتان را تا آرنج (بشویید)». در حدیثی در صفت وضوى رسول الله  ج چنین آمده است: «ثم غسل يده اليمنى إلى الـمرفق ثلاث مرات ثم اليسرى مثل ذلك»‌. (البخاری ومسلم). «سپس ایشان دست راستش تا آرنج سه بار شست، و بعد از آن دست چپ را هم به همان صورت شست».

[٧٠]- در دنباله آیه وضو (آیه ٦، مائده) آمده است: ﴿وَٱمۡسَحُواْ بِرُءُوسِکمۡ، یعنی: «و سرهایتان را مسح کنید». کیفیت مسح سر در حدیث چنین آمده است: «إنَّ النبي  ج مسح رأسه بيديه فأقبل بهما وأدبر وبدأ بمقدم رأسه ثم ذهب بهما إلى قفاه ثم ردها إلى الـمكان الذي بدأ منه»‌. (البخاری ومسلم). «رسول الله  ج سرش را با دستانش (بدین‌گونه) مسح کرد، از جلوی سرش شروع کرد، و به آخر (پشت) سر رسید، و سپس آنها را به همان صورت به اولش برگرداند، همانجایی که مسح را از آن شروع کرده بود». مسح سر یک بار کفایت می‌کند.

[٧١]- از رسول الله  ج روایت است که: «الأذنان من الرأس». (أبوداود والترمذی). یعنی: «‌گوش‌ها نیز از سر می‌باشند». مفهوم حدیث آن است که هنگام وضو، با مسح سر آنها را هم باید مسح کرد. در اینجا لازم نیست آب جدیدی برای مسح گوش‌ها برداشت، بلکه همان مقدار رطوبتی (تری) که در دستها از مسح سر باقی می‌ماند، کفایت می‌کند، این مطلب در حدیث ابن عمر م چنین آمده است: «ثم مسح برأسه وأدخل أصبعه السبابتين في أذنيه ومسح بإبهاميه ظاهر أذنيه»‌. (أبوداود والنسایی). «سپس سرش را مسح کرد، و انگشت سبابه‌اش را در گوش‌هایش کرد، و با انگشت‌های ابهام (شست) پشت گوشش را مسح کرد»‌.

[٧٢]- خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَأَرۡجُلَكُمۡ إِلَى ٱلۡكَعۡبَيۡنِۚ. «و پاهاى‌تان را تا کعب‌ها (شتالنگ‌ها) بشویید»‌. در حدیث حمران آمده است که: «ثم غسل رجله اليمنى إلى الكعبين ثلاث مرات ثم اليسرى مثل ذلك»‌. (البخاری ومسلم). «سپس پای راستش را با شتالنگ آن، سه بار شست، بعد از آن پای چپ را هم مثل پای راست شست»‌. در حدیثی دیگر از عبدالله بن عمر  ب روایت شده است که: «رجعنا مع رسول الله  ج من مكه إلى الـمدينة، حتى إذا كنا بماء بالطريق، تعجل قوم عند العصر فتوضأوا، وهم عجال، فانتهينا إليهم وأعقابهم بيض تلوح، لم يمسها الـماءُ. فقال رسول الله  ج: ويل للأعقاب من النار، أسبغوا الوضوء»‌. (مسلم، أحمد، أبوداود، ابن ماجه، ابن خزیمه ودیگران). «با رسول الله  ج از مکه به مدینه باز می‌گشتیم، تا آنکه به آبی در راه رسیدیم، تعدادی از همراهان هنگام عصر شتاب کرده و وضو گرفتند، در حالیکه عجله داشتند، تا آنکه به آنان رسیدیم، و هم‌چنان پشت (کعب) پاهای‌شان نمایان بود، بدون آنکه آب به آنجا رسیده باشد. رسول الله  ج فرمود: وای بر آن پشته‌ها (کعب پا) از آتش دوزخ! وضو را کامل کنید. (آب را به همه اعضایتان برسانید)». در تعریف کعب (شتالنگ، قوزک) گروهی می‌گویند منظور استخوان برجسته روی پا است، که نمی‌تواند قول صحیحی باشد، بلکه کعب در لغت عرب چنین آمده است: در هر پا دو کعب (قوزک) وجود دارد که از جنس استخوان می‌باشد، و در دو طرف هر پا (چپ و راست آن) برجسته و بر آمده می‌باشد. بدین سبب این گروه استدلال می‌کندکه: باید هر دو پا مسح شود. و شسته نشود، که در مردود دانستن این نظریه می‌گوییم که: حدیث رسول الله  ج بهتر از هر چیز دیگر قرآن را بیان و تفسیر می‌کند. همان‌گونه در قرآن در ارتباط با کیفیت و کمیت نماز (تعداد رکعات و چگونگی خواندن نماز) آیه‌ای نیامده، و این حدیث رسول خدا  ج است که تمام این موارد را توضیح داده و روشن می‌نماید. و در سنت صحیح دقیقاً و صراحتاً‌ به شستن پا دلالت می‌کند، تا بر مسح کردن آن. از طارق المحاربی  س روایت است که: «رأيت رسول الله  ج مر في سوق ذي المجاز وعليه حلًّة حمراءُ وهو يقول: يا أيها الناس قولوا: لا إله إلاَّ الله، تفلحوا، و رجل يتبعه يرميه بالحجارة، قد أدمي كعبيه وعرقوبيه، وهو يقول: يا أيها الناس لا تطيعوه فإنَّه كذاب. فقلت: من هذا؟ قالوا: غلام بني عبدالمطلب، فقلت: من هذا الذي يتعبه يرميه بالحجاره؟ قالوا: هذا عبدالعزى أبولهب». (ابن حزیمة، ابن حبان، البیهقی در الکبرى، والحاکم، وابن أبی شبیۀ و دیگران). (قال أبوبكر: وفي هذا الخبر دلالة أيضاً على أنَّ الكعب هو العظم الناتئ في جانبي القدم، إذ الرمية إذا جاءت من وراء الـماشي لا تكاد تصيب القدم، إذ الساقُ مانعٌ أن تصيب الرمية ظهر القدم). «رسول الله  ج را دیدم که از بازار (ذی المجاز) عبور می‌کرد، و ایشان جامه‌ای سرخ رنگ بر تن داشتند، در حالی که می‌گفتند: ای مردم بگویید: «لا إله إلاَّ الله»، تا رستگار و کامیاب گردید. (ولی) مردی با پرتاب سنگ ایشان را تعقیب می‌کرد، تا آنجا که قوزک‌ها و پاهایش را خونین و زخمی‌کرده بود، و می‌گفت: ای مردم از او اطاعت نکنید، قطعاً که او مردی بسیار دروغگو و کذاب است. گفتم: این (مرد) کیست؟ پاسخ دادند: او از فرزندان عبدالمطلب است. سپس گفتم: آن کسی که با پرتاب سنگ وی را تعقیب می‌کند چه کسی است؟ پاسخ دادند: او عبدالعزی (ابولهب) است. ابوبکر ابن خزیمه می‌گوید: این حدیث صریحاً دلالت دارد بر اینکه: کعب همان استخوان برجسته در دو طرف پا است، زیرا آنچه که از پشت سر کسی‌که راه می‌رود پرتاب شود، به جلوی پا نمی‌خورد، و ساق مانع از آن می‌شود، که شیء پرتاب شده به جلوی پا (پشت قدم) برخورد نماید. در نتیجه این واضح است که کعب همان شتالنگ‌های (قوزک‌های) پا است که از دو طرف آن برجسته و بر آمده می‌باشد.

[٧٣]- زیرا پروردگار حکیم چگونگی وضو گرفتن در آیه قرآن را به ترتیب بیان داشته است، و رسول الله  ج نیز به همین ترتیب وضو گرفته است. منظور از ترتیب در وضو همانگونه که از احادیث رسول الله  ج وارد شده است این است که: ابتدا صورت را، پس دستها را شسته و سر را مسح کرده، سپس پاها را بشوییم، و اینکه هیچ از یک اعضای وضو را بر دیگر اعضا مقدم نداریم. چنانچه اگر برخی از اعضا بر اعضای دیگر مقدم شد، وضو باطل می‌گردد، مثل آنکه شخص دستش را قبل از صورتش بشوید.

[٧٤]- منظور از موالاة (پی در پی وضو گرفتن) آن است که: وضو گیرنده نباید در شستن اعضای وضو تأخیر کند، بگونه‌ای که عضو اولی خشک شود، و سپس عضو دیگر را بشوید. زیرا در حدیث از رسول الله  ج روایت شده است که مردی را دید که به اندازه یک درهم از پایش خشک بوده و آب به آن نرسیده است، پس به او امر کرد تا مجدداً وضو بگیرد. (أبوداود وأحمد). این حدیث بر وجوب موالات در وضو دلالت دارد، زیرا اگر چنین نبود رسول الله  ج به آن مرد دستور نمی‌داد که مجدداً وضو بگیرد.

[٧٥]- در حدیث عبدالله بن زیـد بن عاصم در صفت و چگونگی وضوی رسـول الله  ج چنین آمده است که به او گفتند: «كيف كان رسول الله  ج يتوضأ؟ فدعا بوضوء فأفرغ على يده اليمنى فغسل يديه مرتين، ثم مضمض واستنثر ثلاثاً، ثم غسل وجهه ثلاثاً، ثم غسل يديه مرتين إلى المرفقين، ثم مسح رأسه بيديه فأقبل بهما وأدبر، بدأ بمقدم رأسه ثم ذهب بهما إلى قفاه ثم ردهما حتى رجع إلى الـمكان الذي بدأ منه، ثم غسل رجليه». وفي رواية: «تمضمض واستنشق ثلاثاً بثلاث غرفات من ماء»، وفي رواية «مضمض واستنشق من كفٍ واحدة فعل ذلك ثلاثاً»، وقال: «مسح رأسه فأقبل بهما وأدبر مرة واحدة، ثم غسل رجليه إلى الكعبين»، وفي رواية: «فمضمض واستنثر ثلاث مرات من غرفة واحدة». (البخاری ومسلم). «رسول الله  ج چگونه وضو می‌گرفت؟ آبی برای وضو گرفتن خواست، ابتدا آب را بر دست راستش دو بار ریخت، و آن را شست. سپس سه بار آب در دهان کرده و آن را شست، و سه بار هم آب را در بینی کرده و آن را شست، بدنبال آن صورتش را سه بار شست، و بعد دستانش را تا آرنج‌ها سه بار شست، و سرش را هم با (کف) دست‌هایش مسح کرد، از جلوی سر به عقب، و از عقب به جلو آنها را کشید. از جلوی سرش شروع کرد، تا پشت سرش آنها را ادامه داد، سپس آنها را کشاند، تا به همان مکان اولی که آغاز کرده بود رسید، در پایان هم پاهایش را شست»‌. در روایتی آمده است: «با سه کفه آب، دهانش و بینى‌اش را شست، و آب را در آنها گرداند». هم‌چنین در روایتی دیگر آمده است: «با یک کف آب، دهان و بینى‌اش را شست، و این عمل را سه بار تکرار کرد»‌. و در روایت دیگر آمده است: «سرش را مسح کرد، و یک بار از جلو به عقب، و از عقب به جلو آورد، و سپس دو پایش را تا قوزک‌ها (کعب‌ها، شتالنگ‌ها) شست»‌. و سرانجام در روایتی آمده است: «با یک کف دست آب، سه بار آب در دهانش و بینى‌اش کرده و آنها را شست»‌.