شرح ارکان اسلام

درس ششم: شرایط نه گانه نماز

درس ششم: شرایط نه گانه نماز

١- مسلمان بودن[٣٥].

٢- داشتن عقل[٣٦].

٣- تشخیص و تمییز بین خوب و بد[٣٧].

٤- داشتن وضو.

٥- پاک کردن و برطرف کردن نجاست و پلیدى[٣٨].

٦- پوشانیدن عورت با لباس پاک[٣٩].

٧- داخل شدن وقتِ (زمانِ) نماز[٤٠].

٨- ایستادن رو به قبله (روى آوردن به قبله)[٤١].

٩- داشتن نیت و قصد براى نماز[٤٢].

[٣٥]- بنابر این نماز کافر پذیرفته نمی‌شود. زیرا تمامی اعمال و کردارش باطل بوده و مردود می‌باشد. خداوند متعال در سوره توبه آیه ١٧ چنین می‌فرماید: ﴿مَا كَانَ لِلۡمُشۡرِكِينَ أَن يَعۡمُرُواْ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ شَٰهِدِينَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلۡكُفۡرِۚ أُوْلَٰٓئِكَ حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ وَفِي ٱلنَّارِ هُمۡ خَٰلِدُونَ١٧ [التوبة: ١٧]. (شرح آن در درس چهارم، قسمت شرک اکبر آمده است).

[٣٦]- نقطه مقابل عقل، دیوانگی است و شخص دیوانه مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد و قلم محاسبه و ثبت اعمال و رفتارش چیزی ننوشته، و از او برداشته شده است. مگر آنکه حالت دیوانگی‌اش خوب شود و سلامت عقلی‌اش را بدست آورد. رسول الله  ج در این ارتباط می‌فرماید: «رفع القلم عن ثلاثة: عن النائم حتى يستيقظ، وعن المجنون حتى يفيق، وعن الصغير حتى يبلغ». (أحمد حدیث ٢٤٦٩٤، البخاری تعلقیاً ٩/٣٨٨ فتح الباری، أبوداود حدیث ٤٤٠٣، الترمذی حدیث ١٤٢٣، النسائی فی الکبرى حدیث ٥٥٩٦، و دیگران). «قلم محاسبه و ثبت اعمال از سه نفر برداشته شده: ١- شخص در حالت خواب تا زمانیکه از خواب برخیزد. ٢- دیوانه تا زمانی که سلامت عقلی‌اش را بدست آورد. ٣- بچه تا زمانی که بالغ گردد».

[٣٧]- گروهی از دانشمندان اسلامی امکان تشخیص میان خوب و بد را (٧) هفت سالگی دانسته‌اند به شرط آنکه این فهم و ادراک در وی پدید آمده باشد. زیرا رسول الله  ج فرموده است: «مروا أبنائكم بالصلاة لسبع واضربوهم عليها لعشر وفرقوا بينهم في المضاجع»‌. (أحمد حدیث ٦٧٥٦، أبوداود حدیث ٤٩٥، الترمذی حدیث ٤٠٧، و دیگران). «فرزندان‌تان را در هفت سالگی به نماز خواندن فرمان بدهید، و اگر در سن ده سالگی نماز نخواندند، تنبیه‌شان کنید، و در این سن بسترهایشان را جدا سازید»‌.

[٣٨]- رسول الله  ج می‌فرماید: «لا يقبل الله صلاة بغير طهور». (مسلم حدیث ٢٢٤/١، ١/٢٠٤، أحمد حدیث ٥٢٠٢، الترمذی حدیث ١، واللفظ لابن ماجه حدیث ٢٧٢،٢٧٣،٢٧٤ و دیگران). «خداوند متعال هیچ نمازی را بدون طهارت و پاکی قبول نکرده و نمی‌پذیرد»‌. طهارت و پاکیزگی بر دو نوع است: ١- وضو نداشتن. ٢- جُنُبْ بودن، که در این حالت شخص لازم است غسل کرده، و آب را به تمام بدنش برساند. غسل بر شخص در چند حالت واجب می‌شود: ١- خارج شدن منی با شهوت. رسول الله  ج می‌فرماید: «إنما الماء من الماء». (مسلم حدیث ٣٤٣/٨٠ـ٨١، ١/٢٦٩، أحمد حدیث ١١٢٤٣، ١١٤٣٤ أبوداود حدیث ٢١٧، ودیگران). «خارج شدن منی، سبب ریختن آب بر بدن برای غسل می‌شود». در حدیثی دیگر آمده است: «إذا رأيت فضخ الماء فاغتسل»‌. (أحمد حدیث ١٠٢٨، النسائی فی الکبرى حدیث ١٩٨، وفی المجتبى ١/١١١). «‌هرگاه منی را دیدی که با سرعت خارج می‌گردد، غسل کن».‌ ٢- جماع کردن (فرو رفتن شرمگاه مرد در زن، حد اقل به اندازه محل ختنه). رسول الله  ج می‌فرماید: «إذا جلس بين شعبها الأربع ومس الختان الختان وجب الغسل»‌. (متفق علیه، البخاری حدیث ٢٩١، ١/٣٩٥ فتح الباری، واللفظ لمسلم حدیث ٣٤٩، ١/٢٧١). هرگاه مرد در میان پاها و رانهای زن بنشیند و با وی همبستر گردد (بگونه‌اى که هر دو محل ختنه با هم تماس حاصل کنند) غسل واجب می‌گردد. ٣- مُردن(مرگ)، در این حالت شخص مرده را باید غسل داد. زیرا رسول الله  ج می‌فرماید: «اغسلوه بماء وسدر». (متفق علیه، البخاری حدیث ١٢٦٧، ٣/١٣٧ فتح الباری، مسلم حدیث ١٢٠٦/٩٣،٩٤، ٢/٨٦٥). «(مرده را) با آب و برگ سدر (کنار) غسل دهید و بشویید»‌. ٤- خارج شدن خون حیض و نفاس در زن.

[٣٩]- خداوند در آیه ٣١ سوره اعراف چنین بیان می‌دارد:﴿يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمۡ عِندَ كُلِّ مَسۡجِدٖ [الأعراف: ٣١]. «ای فرزندان آدم، زینتهایتان را هنگام عبادت در هر مسجدی بر تن کنید».‌ در اینجا کل مسجد یعنی: هنگام نماز خواندن. عورت مرد شامل ناف تا زانو می‌شود، و عورت زن (نزد امام شافعی)، شامل تمام بدنش، بجز صورت و کفهای دست می‌باشد، اما نزد امام احمد فقط صورت زن در حالت نبودن نامحرم می‌باشد. اما عورت کنیز همانند عورت مرد است. رسول الله  ج فرموده است: «لا يقبل الله صلاة حائض إلاَّ بخمار». (أحمد الحدیث رقم ٢٥١٦٧، ٢٥٨٣٤، صحیح أبی داود ٦٤١، الترمذی الحدیث ٣٣٧). «‌خداوند نماز زنی را که به سن حیض رسیده است قبول نمی‌کند ؛ مگر آنکه بدنش با خمار پوشیده شده باشد».

[٤٠]- زیرا خداوند می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ كَانَتۡ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ كِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا١٠٣ [النساء: ١٠٣]. «نماز بی‌گمان و قطعاً بر مؤمنان فرض بوده و دارای اوقات معین و معمولی می‌باشد»‌.

[٤١]- همان‌گونه که خداوند می‌فرماید: ﴿قَدۡ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجۡهِكَ فِي ٱلسَّمَآءِۖ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبۡلَةٗ تَرۡضَىٰهَاۚ فَوَلِّ وَجۡهَكَ شَطۡرَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِۚ وَحَيۡثُ مَا كُنتُمۡ فَوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ شَطۡرَهُۥۗ [البقرة: ١٤٤]. «ما روی گرداندن تو را گاه گاهی به سوی آسمان می‌بینیم (آرزوی قلبی‌ات را در مورد تغییر قبله دریافتیم) بنابراین تو را به سوی قبله‌ای می‌گردانیم که خشنودت می‌سازد، حال چهره ات (رویت) را به سوی مسجد الحرام بگردان و (از این لحظه به بعد) هر جا که باشید روی به سوی آنجا بنماید. (به هنگام نماز)». رسول الله  ج فرموده است: «إذا قمت إلى الصلاة فأسبغ الوضوء ثم استقبل القبلة فكبر»‌. (البخاری) «‌هرگاه برای نماز قیام کردی، وضوی کاملی بگیر، سپس روی به سوی قبله بیاور و تکبیر بگوی»‌.

[٤٢]- نیت امری قلبی است که برای انجام هر عبادتی فرد در قلبش نیت می‌کند، در ارتباط با نقش نیت در اعمال انسان رسول الله  ج می‌فرماید: «إنَّما الأعمال بالنيات وإنَّما لكل امرئ ما نوى»‌. (البخاری ومسلم). «جز این نیست که تمامی عمل‌های انسان بستگی به نیتهای او دارد، و برای هر شخص (نزد خدا) همان خواهد بود که نیت کرده است».‌ نیت را به هنگام عبادت مانند نماز، روزه و … بر زبان جاری ساختن نوعی بدعت است، مثل آنکه شخص بگوید: نیت کردم چهار رکعت نماز فرض ظهر را با امام ادا کنم، زیرا چنین عملی هرگز از رسول الله  ج و اصحابش نقل نشده، و دلیلی هم برای آن وجود ندارد.