شرح ارکان اسلام

درس چهارم:

درس چهارم:

توحید به سه نوع، تقسیم می‌شود که عبارت است از:

اول: توحید ربوبیت: ایمان آوردن به الله که خالق و آفریننده همه موجودات است و تنها او مدبر و متصرف در همه چیز و هر کارى است، حال آنکه هیچ شریکى براى او وجود ندارد.

دوم: توحید الوهیت: ایمان آوردن به الله بدین معنا که وى تنها معبود بر حق است و هیچ شریکى ندارد، و این همان مفهوم و معناى (لا إله إلاَّ الله) است، یعنى هیچ معبودى بر حق غیر از خداوند یکتا نیست و وجود ندارد، و دیگر اینکه اخلاص داشتن در تمام عبادت‌ها مانند: نماز، روزه، ووو… براى خداوند یکتا واجب است و نباید هیچ نوع از انواع عبادت را براى غیر خدا انجام داد، زیرا این عمل نادرست و ناجایز است.

سوم: توحید در اسماء و صفات خداوند یکتا: این بدان معناست که باید به هر آنچه که در ارتباط با اسماء و صفات الله در قرآن کریم و احادیث صحیح آمده است ایمان آورد، و آنها را براى او چنان اثبات کنیم که توصیفش لایق به ذات وى   باشد، بدون آنکه در این توصیف و اثبات، تحریفى[١٩]، یا تعطیلى[٢٠]، یا بیان چگونگى[٢١]، و یا تشبیهى[٢٢] راه یابد. همان‌گونه که خداوند سبحان در سوره اخلاص می‌فرماید: ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ١ [الإخلاص: ١].

«(اى پیامبر ما به مردم) بگو: او همان الله است که یکتا و بى همتا و همانند است، الله از همه موجودات بى‌نیاز می‌باشد بگونه‌ای که تمامى موجودات هستى به او نیازمند هستند، او فرزندى نزاده، و خودش هم زاییده نشده است (منحصر فرد و یکتا می‌باشد) و هیچ کس و هیچ چیز همتا و هماورد و همانند او نیست».

و در آیه ١١، سوره شورى خداوند خویش را این چنین معرفى می‌کند: ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ [الشورى: ١١].

«هیچ چیزى همانند خداوند یکتا نیست، حال آنکه ـ به کردار، رفتار و نیات، بندگان ـ بسیار شنوا و بنیا است».

گروهى از دانشمندان و علماء توحید را به دو دسته تقسیم کرده‌اند بدینصورت که توحید در اسماء و صفات را در توحید ربوبیت ادغام کرده و هر دو را یکى دانسته‌اند. و این امر مشکلى را پدید نمی‌آورد زیرا هر قسم کاملاً واضح و روشن می‌باشد.

انواع شرک:

١- شرک اکبر.

٢- شرک اصغر.

٣- شرک مخفى و پنهانى.

شرک اکبر: شرک اکبر تمام اعمال و کردار نیک انسان را نابود کرده و وى را بصورت جاودان در دوزخ ماندگار می‌سازد. خداوند حکیم در آیه ٨٨ سوره انعام چنین می‌فرماید: ﴿وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [الأنعام: ٨٨].

«‌اگر (آنان) به خداوند یکتا شرک بورزند قطعاً‌ هر آنچه انجام می‌دادند از حساب اعمالشان از بین می‌رود و نابود می‌شود»‌.

هم‌چنین در جایى دیگر خداوند حکیم حالت مشرکین را چنین توصیف می‌کند: ﴿مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ١٧ [التوبة: ١٧]. «در شأن و منزلت مشرکان نیست که بخواهند مساجد الله تعمیر و آباد سازند، حال آنکه به کفر خویش (با رفتار و گفتارشان) گواهى می‌دهند، آنان یقیناً‌ اعمال‌شان از بین رفته، و نابود شده و در آتش دوزخ می‌باشند، در حالیکه در آن جاویدان خواهند بود»‌.

هر کس که در حالت شرک بمیرد هرگز گناهانش بخشیده نخواهد شد و براى همیشه بهشت بر وى حرام می‌گردد، زیرا خداوند در آیه ٤٨ سوره نساء چنین می‌فرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ [النساء: ٤٨].

«خداوند (هرگز) نمی‌بخشد از اینکه به او شرک ورزیده شود، و غیر از آن (شرک) گناهان دیگر براى هر کس که بخواهد می‌بخشاید»‌.

و در بیان دیگر عاقبت مشرکان را چنین بیان می‌دارد: ﴿إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ [المائدة: ٧٢].

«به تحقیق هر کس که با خداوند یکتا (کسى را) شریک بگیرد (شرک آورد) قطعاً و یقیناً خداوند بر او بهشت را حرام می‌گرداند و تنها پناهگاه و جایگاهش آتش سوزان دوزخ است و (این را بدانید) که هیچ یارى دهنده‌ای (در آن حالت) براى ستمکاران (مشرکان) وجود نخواهد داشت»‌.

از انواع شرک اکبر می‌توان موارد زیر را نام برد:

در دعاها، مردگان و بتها را خواندن، و از آنان کمک و مدد خواستن، و هم‌چنین براى آنان نذر کردن و قربانى کردن، و امثال این حالاتِ عبادت که ویژه خداوند یکتا است.

شرک اصغر: شامل مواردى می‌شود که در قرآن کریم و سنت صحیح پیامبر اکرم  ج با نص صریح از آنها به شرک یاد شده است، ولى از جنس و نوع شرک اکبر نمی‌باشد مانند: ریاء[٢٣] در بعضى از اعمال، کردار و گفتار، سوگند خوردن به غیر نام خدا، یا آنکه گفته شود: ما شاء الله وشاء فلان (آنچه خدا بخواهد و فلانى بخواهد)[٢٤].

و امثال این موارد. زیرا رسول الله  ج می‌فرماید:

«أخوف ما أخاف علیکم الشرك الأصغر». یعنى: «بیشترین چیزى که بر شما به خاطر آن می‌ترسم، شرک اصغر است». از ایشان  ج درباره آن پرسیده شد، پاسخ دادند: «الریاء»[٢٥]. «عملى یا سخنى یا حالتى را به مردم نشان دادن».‌

هم‌چنین رسول الله  ج در ارتباط با سوگند خوردن به غیر نام خدا فرموده است: «من حلف بشیء دون الله فقد أشرك»[٢٦]. یعنى: «هر کس به چیزى غیر از نام خدا سوگند بخورد یقیناً شرک آورده است» و ایشان  ج در جایى دیگر می‌فرمایند: «من حلف بغیر الله فقد کفر أو أشرك»[٢٧].

یعنى: «هر کس به غیر از نام خدا به چیزى دیگر سوگند بخورد قطعاً‌ کافر شده است یا آنکه شرک آورده است».‌

رسول الله  ج در ارتباط با خواست و اراده خدا و انسان‌ها چنین فرموده است: «لا تقولوا ما شاء الله و شاء فلان، ولکن قولوا: ما شاء الله ثم شاء فلان»[٢٨]. «نگویید: آنچه خدا خواست و آنچه فلانى خواست، بلکه بگویید: آنچه خدا خواست سپس فلانى خواست»[٢٩].

این نوع از شرک، کفر نبوده و سبب جاودانگى انسان در دوزخ نمی‌گردد، بلکه هر آنچه مانع کمال براى رسیدن به توحید حقیقى و کامل[٣٠] گردد ترک آن واجب می‌باشد.

شرک مخفى و پنهانى[٣١]: دلیل ما در اینجا سخن رسول الله  ج است: «ألا أخبرکم بما هو أخوف علیکم عندی من الـمسیح الدجال؟! قال، قلنا: بلى، فقال: الشرك الخفی: یقوم الرجل یصلی فیزین صلاته، لـما یرى من نظر رجل»[٣٢]. «آیا دوست دارید شما را از آنچه که نزد من خطرش براى شما از مسیح دجال[٣٣] بیشتر است آگاه سازم؟ اصحاب گفتند: بله، (اى رسول خدا)، ایشان  ج فرمود: شرک پنهانى و مخفى، مانند مردى که قیام می‌کند و نماز می‌خواند و نمازش را آن چنان زیبا خوانده و آرایش می‌دهد (با خشوع و طمأنینه و …) که مردمان به او نگاه کرده و جلب توجه‌شان را سبب شود».

شاید بتوان شرک را به دو دسته تقسیم کرد، شرک اکبر و شرک اصغر. زیرا شرک مخفى و پنهانى می‌تواند در هر دو نوع شرک اکبر و شرک اصغر داخل شود. همانگونه که مثلاً بیمارى نفاق در زمره شرک اکبر داخل می‌شود، چون شخص منافق عقیده باطلش را ریاکارانه پنهان کرده و سعى می‌نماید به سبب ترس از جانش یا توطئه‌ای، اسلام را ظاهر و آشکار سازد.

و به همین صورت دیدید که در حدیث محمود بن لیید انصاری و حدیث ابوسعید الخدری، ریاء به عنوان شرک اصغر آمده بود.

و الله ولی توفیق.

[١٩]- تحریف: یعنی: تغیر دادن و تبدیل کردن کلام از وضعیت و حالت اصلیش، و یا بعضی از حروف کلمه را عوض کردن و تغییر دادن معنای آن.

[٢٠]- تعطیل در لغت یعنی ترک ساختن و فلج کردن، اما در اینجا یعنی، انکار حقیقی اسماء و صفات خداوند، خواه آن انکار جزئی و اندک باشد، مانند عقاید فرقه اشعریه (اشاعره)، و خواه آن انکار کلی باشد مانند فرقه جهمیه

[٢١]- بیان چگونگی صفات خداوند، مانند آنکه شخص بگوید: استوای خداوند بر عرش چنین و چنان است.

[٢٢]- تشبیه بدان معنا است که صفتی یا صفاتی از خداوند یکتا را به صفات مخلوقش تشبیه کنیم. مانند اینکه شخص بگوید: دست خداوند مانند دست انسان است.

[٢٣]- ریاء = تظاهر به نیکوکاری و پاکدامنی را ریاء می‌‌گویند (بگونه‌ای که در معرض دید مردم قرارگیرد).

[٢٤]- لازم است شخص بگوید: «آنچه خدا بخواهد و سپس فلانی بخواهد»‌.

[٢٥]- این حدیث را امام أحمد، الطبرانی والبیهقی با إسناد حسن از محمود بن لبید انصاری  س روایت کرده‌اند. هم‌چنین آن را امام طبرانی با إسناد حسن از محمود بن لبید و از رافع بن خدیج و سپس از رسول الله  ج روایت کرده است.

[٢٦]- این حدیث را امام احمد با إسناد صحیح از عمر بن الخطاب  س روایت کرده است، و امام أبوداود و ترمذی آن را با إسناد صحیح از عبدالله بن عمر م و سپس از رسول الله  ج روایت کرده‌اند.

[٢٧]- این حدیث را امام أبوداود و ترمذی با إسناد صحیح از عبدالله بن عمر م و سپس از رسول الله  ج روایت کرده‌اند.

[٢٨]- این حدیث را امام أبوداود با إسناد صحیح از حذیفه بن الیمان  س روایت کرده است.

[٢٩]- زیرا «ثم» در لغت عربی به معنای تعقیب می‌باشد یعنی دنبال کردن چیزی.

[٣٠]- هر چیز بی عیب را کمال و حد کمال گویند.

[٣١]- پنهانی: پوشیده و غیر آشکار و ناپدید.

[٣٢]- أحمد حدیث ١١٢٥٢، واللفظ لابن ماجه حدیث ٤٢٠٤، الحاکم فی مستدرک ٤/٣٢٩، و دیگران.

[٣٣]- دروغگوی بزرگی که خود را مسیح می‌نامد و در اواخر عمر زمین برای آزمایش مسلمانان می‌آید و هر کس که به او ایمان نیاورد با ابتلاءات سختی مواجه می‌شود.