* تعریف تناقض
در کتاب «لسان العرب» در مادۀ «نَقَضَ» آمده است:
النَّقْضُ:خراب کردنِ آنچه که از طناب تابیده شده یا از ساختمان ساخته شده است. و از ریشۀ نَقَضَهُ یَنْقُضُهُ نَقْضاً و إنْتَقَضَ، تَناقُض میباشد.
النَقْض:اسم ساختمان و یا چیز دیگری است که خراب شده و ویران گردیده است.
نَقیضُك:یعنی کسیکه مخالف شما باشد، به همین خاطر میگویند:
الْـمُناقِضَة في الشعر:یعنی مخالفت در شعر، آنچه شاعرِ اول گفته است شاعر دیگری آن را تباه و خراب میکند.
النقیضة:اسمی است که جمع آن نقائض میباشد، به همین خاطر میگویند: نقایض جریر و فرزدق، یعنی اشعاریکه «جریر» و «فرزدق» در هجو یکدیگر سروده و اشعار یکدیگر را نقض و رد کردهاند.
المناقضة في القول:یعنی گفتار و سخنان ضد و نقیض، به طوریکه معنی و مفهوم سخن تباه و خراب شود [۲].
مثال و نمونه برای خراب و تباه کردن افعال چیزی است که خداوند در سورۀ نحل آیۀ ٩۲ آن را بیان میکند. ﴿وَلَا تَكُونُواْ كَٱلَّتِي نَقَضَتۡ غَزۡلَهَا مِنۢ بَعۡدِ قُوَّةٍ أَنكَٰثٗا تَتَّخِذُونَ أَيۡمَٰنَكُمۡ دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرۡبَىٰ مِنۡ أُمَّةٍۚ إِنَّمَا يَبۡلُوكُمُ ٱللَّهُ بِهِۦۚ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمۡ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ مَا كُنتُمۡ فِيهِ تَخۡتَلِفُونَ٩٢﴾[النحل: ٩٢]
«و مانند آن زن نباشید که پشمهای تابیدهی خود را پس از محکم شدن وا میتابد. (و قطعه قطعه میکند)، که سوگندهای خود را وسیلهی (خیانت و) فریب سازید، به خاطر اینکه گروهی از گروه (دیگر) بیشتر است. جز این نیست که الله شما را با این وسیله آزمایش میکند، یقیناً روز قیامت، آنچه را درآن اختلاف میکردید، برای شما روشن خواهد کرد».
بعضی از مفسرین میگویند: منظور از آن زن که در آیه ذکر شده است: زنی احمق و نابخردی در مکه بود که هر زمانی چیزی از پشمها را میتابید آن را دو باره از هم باز میکرد و خراب مینمود [۳].
[۲] لسان العرب (۸/۴۵۲۴). [۳] تفسیر ابن کثیر (۲۱/۶۳۲).