سخنان و کارهای ضد و نقیض

فهرست کتاب

۱- از سخنان و کارهای ضد و نقیض

۱- از سخنان و کارهای ضد و نقیض

از جمله میان سخنان ضد و نقیض این است که، شما جرأت و جسارت بسیاری از مردم را برای فتوا دادن و حلال و حرام کردن مشاهده می‌کنی. بعضی از مردم را می‌یابی که حق اجتهاد مطلق را برای خود ثابت می‌داند، در حالی‌که اگر اوضاع و احوال او را بررسی کنی در خواهی یافت که کمترین آگاهی و علم نسبت به دین و شریعت را ندارد و از اهل علم محسوب نمی‌شود. و جهل و نادانی او از جهالت جاهلین نیز بالاتر می‌باشد. چون هیچ کس بدون علم و آگاهی در مورد خدا و قوانین او اقدام به سخن گفتن نخواهد کرد، مگر کسی‌که علم و دانش او اندک باشد و یا این‌که از تقوای ضعیفی برخوردار باشد و یا از تهدید خالق خود غافل باشد. آن‌جا که می‌فرماید:

﴿وَلَا تَقۡفُ مَا لَيۡسَ لَكَ بِهِۦ عِلۡمٌۚ إِنَّ ٱلسَّمۡعَ وَٱلۡبَصَرَ وَٱلۡفُؤَادَ كُلُّ أُوْلَٰٓئِكَ كَانَ عَنۡهُ مَسۡ‍ُٔولٗا٣٦[الإسراء: ٣٦]

«و از آنچه به آن علم نداری، پیروی نکن، بدون شک گوش و چشم و دل، هر یک از این‌ها از آن باز خواست خواهند شد».

دلیل تضاد و تناقض این جاست که اگر از کسی‌که بدون علم و آگاهی در مورد دین و خدا سخن می‌گوید، اگر از او خواسته شود بیماری را مداوا کند یا این‌که از او خواسته شود یک دستگاه دقیق ترکیبی را تعمیر کند، از این خواسته‌ها تعجب می‌کند و بسیار دهشت زده می‌شود و این خواسته‌ها را به کسانی می‌سپارد که در این رشته تخصص دارند. آیا این تناقض و تضاد نیست؟

حافظ ابن رجب حنبلی/می‌فرماید:

خداوندا! بسی جای تعجب است!! اگر شخصی ادعا کند حرفه‌ای از حرفه‌های دنیا را می‌داند و در آن مهارت دارد ولی مردم او را با این صنعت و حرفه نشناسند و آلات و وسیله‌های این حرفه را نزد او ندیده باشند او را در این ادعا تکذیب می‌کنند و از بردن اموال خود نزد او خودداری می‌کنند و اجازه نمی‌دهند این صنعت و حرفه را برای آن‌ها بکار برد. پس چگونه افرادی پیدا می‌شوند و مدعی هستند آنچه را که پیامبر ما حضرت محمد ج فرموده و دستور داده است می‌دانند، در حالی‌که هرگز اقوال و گفته‌های ایشان را بررسی و مطالعه نکرده است و هرگز با کسانی‌که مسائل دینی و گفته‌ها و احادیث پیامبر ج را می‌دانند، نشست و برخاست نداشته است؟ خیلی جای تعجب است! عاقلان و خردمندان چگونه ادعای او را می‌پذیرند؟ چگونه حکم‌های چنین افرادی را نسبت به دین و آیین‌شان می‌پذیرند که با این ادعاهای دروغین دین و شریعت را از بین ببرند [۴]؟

[۴] الحکم الجدیرة بالإذاعة ص ۴۰.