سخنان و کارهای ضد و نقیض

فهرست کتاب

۲۴- از کارهای ضد و نقیض

۲۴- از کارهای ضد و نقیض

اکثر مردم، اگر چنان‌چه با سخن زشت و ناشایست و یا با کلمۀ به او زخم زبان زده شود، احساس می‌کند، به او توهین شده و عصبانی می‌شود، و در عصبانیت او هیچ عیب و عاری نیست، بلکه جای خود و حق اوست که عصبانی شود. خداوند می‌فرماید: ﴿ وَلَمَنِ ٱنتَصَرَ بَعۡدَ ظُلۡمِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَا عَلَيۡهِم مِّن سَبِيلٍ ٤١ [الشورى: ٤١]

«و کسی‌که پس از ستمی که بر او رفته است، انتقام بگیرد، پس اینانند که هیچ راه (ملامتی) بر آنان نیست».

اما تناقض اینجاست که، این فرد که به خاطر شخصیت خود، این چنان عصبانی می‌شود بعضی اوقات نزد او احکام شریعت یا یکی از علما و دانشمندان دین یا یکی از فتواهای دینی مورد مسخره و هتک حرمت قرار می‌گیرند ولی متأسفانه کمترین عصبانیت را از خود نشان نمی‌دهد و حاضر نیست هیچ تذکر را به طرف بدهد. اینجاست که مصیبت و بلا جا می‌افتد برای موقعیت اول که به خاطر خودش است عصبانی می‌شود که از طرف خدا پاداشی به او تعلق نمی‌گیرد، اما در موقعیت دوم که به خاطر خداست.

عصبانیت برای آن پسندیده و لازم است و صاحب آن مأجور خواهد بود. و سکوتش گناه و معصیت است. عصبانی نمی‌شود چون این منکر مهم را تغییر نداده است و این تغییر مشروط به توانایی اوست.

از عایشهلروایت شده است: فرمود: «.... ما انتَقَمَ رسولُ الله ج لِنَفسِهِ إِلاّ أَن تَنتَهِك حُرمَةَ اللهِ فَیَنتَقِم لِلّهِ بِها» [۲۰].

«رسول خدا ج هرگز به خاطر نفس خود از کسی انتقام نگرفت، مگر این‌که خدا، پیامبر، دین و مسائل دینی مورد هتک حرمت قرار گرفته باشد که از آن گذشت نکرده و انتقام گرفته است».

[۲۰] رواه البخاری ۶/۵۶۶ از فتح الباری.