٩- از سخنان و کارهای ضد و نقیض
مردم زمانیکه چیزی از نیازهای زندگی روزمرۀ آنها دچار مشکل و نقض گردد، ناراحت و عصبانی میشوند. همۀ اقشار مختلف مردم کوچک و بزرگ، عالم و جاهل، مرد و زن آن را احساس میکنند و ناراحت میشوند. مثلاً: زمانیکه جریان برق یا خطوط تلفن قطع میشوند و دچار اختلال میگردند مردم شکایت میکنند، نامه مینویسند، نماینده میفرستند و ... ولی این اعتراضاتِ دسته جمعی و گروهی کجاست زمانیکه دانسته شود در محلی معلوم، آنچه را که خداوند حرام کرده است به فروش میرسد؟
این اعتراضات و ناراحتیها کجایند زمانیکه مردم دانستند که فلان کس معصیت و گناه را آشکارا انجام میدهد؟ این اعتراض و ناراحتی کجاست زمانیکه دانستیم فلانی از میان مردم صراحتاً و به طور آشکار با خدا میجنگد؟ و کجاست زمانیکه دانستیم بعضی از افراد، مانع عبادت و پیروی از خدا میشوند؟ چرا برای کاریکه مربوط به دنیا باشد همکاری میکنیم؟ ولی زمانیکه قوانین الهی مورد هتک حرمت قرار میگیرند سست میشویم و عزم و اراده از ما سلب میشود و این شعار را تکرار میکنیم و میگوییم: این خانه خدایی دارد که از آن حمایت کند! و یا مسئولیت اینکار را به گردن دیگری میاندازیم و میگوییم این مسئولیت مردان بزرگ و علمای دینی میباشد. همین طور سایر عذر و بهانههای دیگر که از خانۀ عنکبوت ضعیفتر هستند. و نزد خداوند به عنوان عذر به حساب نمیآیند. چون هر کس منکری را مشاهده کند مسئول است به اندازۀ توان خود آن را تغییر دهد.
سکوت مردم در مقابل مسائل دینی و ناراحتی آنها در مقابل نیازهای دنیوی تناقض و تضاد بسیار روشن و آشکاری میباشد که دلیل ضعف ایمان و محبت و علاقۀ دنیا و همچنین ترجیح دنیا بر آخرت است.
أأخي إن من الرجال بهیمة
في صورة الرجل السمیع المبصر
فطنٍ لکل مصیبة في ماله
وإذا یصاب بدینة لم یشعر
ای برادرم، بعضی از مردمان مانند چارپایان هستند ولی در شکل و سیمای مردیکه میشنود و بینا است. زمانیکه ثروت و سامانش دچار مشکلی شود زرنگ و هوشیار است ولی زمانیکه دین و آیینش با مشکل مواجه شود آن را درک نمیکند.