اصول عقاید اهل سنت در پرتو کتاب و سنت

فهرست کتاب

مبحث سوم: وظایف ملائکه

مبحث سوم: وظایف ملائکه

ملائکه لشکری از لشکریان الله تعالی هستند و خداوند بسیاری از اعمال بزرگ را به آن‌ها سپرده است. وظایف آن‌ها بزرگ است و بخشیدن قدرت به آن‌ها بر تأیید آن صحه می‌گذارد. و بر اساس شأن و مقامشان کارهایی به آن‌ها واگذار کرده است: از آن‌ها جبریل مسئول وحی از طرف الله تعالی به سوی پیامبران عليهم الصلاة و السلام می‌باشد. الله تعالی می‌فرماید: ﴿نَزَلَ بِهِ ٱلرُّوحُ ٱلۡأَمِينُ ١٩٣ عَلَىٰ قَلۡبِكَ لِتَكُونَ مِنَ ٱلۡمُنذِرِينَ ١٩٤ بِلِسَانٍ عَرَبِيّٖ مُّبِينٖ ١٩٥[الشعراء: 193-195]. «خداوند يكتا قرآن را بوسيله الروح الأمين بر دل تو فرود آورد و به زبان تو كه زبان عربي فصيح و آشكار است قرار داد تا قوم خود را بوسيله قرآن از عذاب خدا بترساني و به راه ايمان و تقوا برساني». قبلاً اشاره گردید که او افضل ملائکه و گرامی‌ترین آن‌ها نزد خداوند است و خداوند او را با دو صفت قوت و ادای امانت مهم (وحی الهی به پیامبران) وصف کرده است.

و پیامبرصجز دو بار او را بر صورتی که خلق شده ندیده است و بقیه اوقات بر صورت مردی می‌آمد. یک بار او را در افق از ناحیه شرق دید و در این باره الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ رَءَاهُ بِٱلۡأُفُقِ ٱلۡمُبِينِ ٢٣[التکویر: 23]. «به يقين محمدص جبريل را به صورتي آشكار در بالاترين افق ديد» و بار دوم، شب اسرا در آسمان دید و الله تعالی اینگونه از آن خبر داده است: ﴿وَلَقَدۡ رَءَاهُ نَزۡلَةً أُخۡرَىٰ ١٣ عِندَ سِدۡرَةِ ٱلۡمُنتَهَىٰ ١٤ عِندَهَا جَنَّةُ ٱلۡمَأۡوَىٰٓ ١٥[النجم: 13-15]. «و يك بار ديگر هم او را مشاهده كرد، و در نزد درخت سدرة كه بهشت پروردگار همانجاست».

و در صحیح مسلم از عائشهكروایت است که او از رسول اللهصدر تفسیر دو آیه‌ای که آورده شد سؤال نمود و ایشان فرمودند: «إِنَّمَا هُوَ جِبْرِيلُ لَمْ أَرَهُ عَلَى صُورَتِهِ الَّتِي خُلِقَ عَلَيْهَا غَيْرَ هَاتَيْنِ الْمَرَّتَيْنِ رَأَيْتُهُ مُنْهَبِطًا مِنْ السَّمَاءِ سَادًّا عِظَمُ خَلْقِهِ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ» [111]«او جبریل است که او را به صورت اصلی خودش جز دو بار ندیدم. او را دیدم که از آسمان فرود آمد که بزرگی خلقتش بین آسمان و زمین را پر کرده بود».

و از ملائکه میکائیل÷مسئول باران و نباتات است و ذکر او در قران آمده است. الله تعالی می‌فرماید: ﴿مَن كَانَ عَدُوّٗا لِّلَّهِ وَمَلَٰٓئِكَتِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَجِبۡرِيلَ وَمِيكَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوّٞ لِّلۡكَٰفِرِينَ ٩٨[البقرة: 98]. «هر كس با خدا، ملائكه، پيامبران او، جبريل و ميكائيل دشمني كند و دشمن باشد (محققاً چنين كسي كافر خواهد بود) و خداوند هم دشمن كافران است» و او صاحب مقام و منزلت بزرگی نزد پروردگار است برای همین خداوند اینجا او را با جبریل بصورت خاص آورده و بر ملائکه عطف نموده است با اینکه از جنس آن‌ها هستند بخاطر شرف و بزرگی شان اینچنین شده است. و از قبیل عطف خاص بر عموم است. همچنین در سنت نیز همانگونه که جلوتر گفته شد در دعای پیامبرصدر نماز شب آمده که می‌فرمود: «اللهم رب جبريل وميكائيل وإسرافيل»..) [112]«ای پروردگار جبریل، میکائیل و اسرافیل …». به خاطر همین علما این سه ملائکه را افضل تمام ملائکه‌ها می‌دانند.

و از ایشان اسرافیل÷مسئول صور است و او سومین ملائکه افضل است که ذکر آن پیشتر آمد. او یکی از حاملان عرش است. صور به معنی شیپور بزرگ است که در آن می‌دمند. امام احمد در مسندش از عبدالله بن عمرو بن عاصبروایت می‌کند که: «جَاءَ أَعْرَابِيٌّ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ مَا الصُّورُ قَالَ قَرْنٌ يُنْفَخُ فِيهِ» [113]«اعرابی پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد و گف: صور چیست؟ ایشان فرمودند: شاخی است که در آن می‌دمند».

و امام احمد و ترمذی از ابوسعید خدریتروایت می‌کنند که پیامبر جفرمودند: «كَيْفَ أَنْعَمُ وَقَدْ الْتَقَمَ صَاحِبُ الْقَرْنِ الْقَرْنَ وَحَنَى جَبْهَتَهُ وَأَصْغَى سَمْعَهُ يَنْظُرُ مَتَى يُؤْمَرُ قَالَ الْمُسْلِمُونَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا نَقُولُ قَالَ قُولُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا» [114]«چگونه شما شاد و خوشحالید در حالیکه صاحب شاخ آن را به دهان گرفته و گوش فرا داده و منتظر است که چه وقت خداوند به او دستور می‌دهد در آن بدمد؟ مسلمانان گفتند: ای رسول خدا ما چه بگوییم؟ فرمود: بگویید حسبنا الله ونعم الوكيل على الله توكلنا».

اسرافیل سه بار در صور می‌دمد: نفخه هراس، نفخه مرگ و نفخه زنده شدن. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَيَوۡمَ يُنفَخُ فِي ٱلصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۚ[النمل: 87]. «و روزي كه در صور دميده مي‌شود پس هركس كه در آسمان‌ها و زمين است به هراس افتد مگر آن كس كه خدا بخواهد» و این نفخه هراس بود و دلیل بر دو نفخه دیگر الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَن فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا مَن شَآءَ ٱللَّهُۖ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخۡرَىٰ فَإِذَا هُمۡ قِيَامٞ يَنظُرُونَ ٦٨[الزمر: 68]. «و در صور دميده شود و همه كسانيكه در آسمان‌ها و زمين بودند مردند، مگر كسانيكه خدا آنان را جدا كرد و بقاي آنان را خواست سپس بار ديگر مي‌دمد ناگهان همه زنده شده مي‌ايستند و نگاه مي‌كنند».

و از ایشان، ملک الموت÷مسئول گرفتن ارواح است. الله تعالی می‌فرماید: ﴿۞قُلۡ يَتَوَفَّىٰكُم مَّلَكُ ٱلۡمَوۡتِ ٱلَّذِي وُكِّلَ بِكُمۡ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّكُمۡ تُرۡجَعُونَ ١١[السجدة: 11]. «اي رسول ما بگو: ملك الموت كه بر شما گمارده شده جان شما را مي‌گيرد سپس به سوي پروردگارتان بازگردانيده مي‌شويد». ملائکه‌هایی به ملک الموت کمک می‌کنند. بنده را بر حسب عملش، اگر محسن و نیکوکار باشد در بهترین شکل و اگر گنهکار باشد در بدترین شکل جان او را می‌گیرند. الله تعالی می‌فرماید: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ تَوَفَّتۡهُ رُسُلُنَا وَهُمۡ لَا يُفَرِّطُونَ ٦١[الأنعام: 61]. «تا آنگاه كه هنگام مرگ يكي از شما فرا رسد ملائكه‌هاي ما جان او را بستانند و ايشان در آنچه به آن مأمور مي‌شوند هيچ كوتاهي نمي‌كنند».

و از ایشان، ملائکه کوه‌ها است و ذکر آن در حدیثی که پیامبر جدر ابتدای بعثت به سوی اهالی طائف رفت و آن‌ها را به اسلام دعوت نمود و آن‌ها استجابت ننمودند موجود است و در آن پیامبرصمی‌فرماید: «فَإِذَا أَنَا بِسَحَابَةٍ قَدْ أَظَلَّتْنِي فَنَظَرْتُ فَإِذَا فِيهَا جِبْرِيلُ فَنَادَانِي فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمِعَ قَوْلَ قَوْمِكَ لَكَ وَمَا رَدُّوا عَلَيْكَ وَقَدْ بَعَثَ إِلَيْكَ مَلَكَ الْجِبَالِ لِتَأْمُرَهُ بِمَا شِئْتَ فِيهِمْ، فَنَادَانِي مَلَكُ الْجِبَالِ فَسَلَّمَ عَلَيَّ ثُمَّ قَالَ: يَا مُحَمَّدُ، فَقَالَ ذَلِكَ فِيمَا شِئْتَ إِنْ شِئْتَ أَنْ أُطْبِقَ عَلَيْهِمُ الأَخْشَبَيْنِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص: «بَلْ أَرْجُو أَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ مِنْ أَصْلابِهِمْ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ وَحْدَهُ لا يُشْرِكُ بِهِ شَيْئًا» [115]«ناگهان چشمم به ابری افتاد که بر سرم سایه انداخته است. به آن ابر نگاه کردم. جبریل را در میان آن دیدم. مرا صدا زد و گفت: همانا خداوند، سخنان قومت و پاسخشان را شنید. هم اکنون، ملائکه کوه‌ها را بسوی تو فرستاده است تا هر چه را که دوست داری، در مورد آن‌ها به او دستور دهی. سپس ملائکه کوه‌ها مرا صدا زد و سلام داد و گفت: ای محمد! هر چه می‌خواهی،‌ انجام می‌دهم. اگر می‌خواهی، دو کوه اطراف را بر آنان، فرود می‌آورم. نبی اکرم جفرمود: بلکه من امیدوارم که خداوند از نسل‌های آنان، کسانی را بوجود آورد که فقط خدا را عبادت کنند و چیزی را با او شریک نسازند».

و از ایشان ملائکه رحِم است کما اینکه انس بن مالکتاز پیامبر جروایت می‌کند که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ وَكَّلَ مَلَكًا يَقُولُ يَا رَبِّ نُطْفَةٌ يَا رَبِّ عَلَقَةٌ يَا رَبِّ مُضْغَةٌ فَإِذَا أَرَادَ أَنْ يَقْضِيَ خَلْقَهُ قَالَ أَذَكَرٌ أَمْ أُنْثَى شَقِيٌّ أَمْ سَعِيدٌ فَمَا الرِّزْقُ وَالْأَجَلُ فَيُكْتَبُ فِي بَطْنِ أُمِّهِ» [116]«الله عزوجل ملائکه‌ای را مقرر کرده است که می‌گوید: یا رب: نطفه. یا رب: خون بسته. یا رب: گوشت. هنگامی که خداوند خواست او را خلق کند. ملائکه می‌گوید: او مذکر یا مؤنث است؟ بدبخت یا سعادتمند است؟ روزی او چیست و اجل و زمان مرگش کی می‌رسد؟ پس در شکم مادرش آن‌ها را می‌نویسد.»

و از آن‌ها ملائکه‌هایی هستند که حامل عرش می‌باشند: ﴿ٱلَّذِينَ يَحۡمِلُونَ ٱلۡعَرۡشَ وَمَنۡ حَوۡلَهُۥ يُسَبِّحُونَ بِحَمۡدِ رَبِّهِمۡ وَيُؤۡمِنُونَ بِهِۦ وَيَسۡتَغۡفِرُونَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْۖ[المؤمن: 7]. «كساني كه عرش با عظمت الهي را حمل مي‌كنند، و آن‌هايي كه پيرامون عرش به تسبيح و ستايش پروردگارشان مشغولند، هم خود به خدا ايمان دارند و هم براي اهل ايمان از خدا آمرزش و مغفرت مي‌طلبند» و می‌فرماید: ﴿وَيَحۡمِلُ عَرۡشَ رَبِّكَ فَوۡقَهُمۡ يَوۡمَئِذٖ ثَمَٰنِيَةٞ ١٧[الحاقة: 17]. «عرش پروردگارت را در آن روز (يعني قيامت) هشت ملائكه حمل مي‌كنند». دسته‌اي از علما مي‌گويند: كساني كه اطراف عرش هستند ملائكه‌هاي مقرب هستند و ايشان با آنکه حامل عرش هستند اشرفترین ملائکه می‌باشند [117].

و از جمله آن‌ها نگهبان بهشت است. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَسِيقَ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ رَبَّهُمۡ إِلَى ٱلۡجَنَّةِ زُمَرًاۖ حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءُوهَا وَفُتِحَتۡ أَبۡوَٰبُهَا وَقَالَ لَهُمۡ خَزَنَتُهَا سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ ٧٣[الزمر: 73]. «و كساني كه از پروردگارشان پروا داشتند گروه گروه به سوي بهشت سوق داده شوند تا هنگامي كه به آنجا رسيدند درهاي آن گشوده شود و نگهبانان آن به آن‌ها گويند: سلام بر شما خوش آمديد در آن جاودانه داخل شويد» و می‌فرماید: ﴿جَنَّٰتُ عَدۡنٖ يَدۡخُلُونَهَا وَمَن صَلَحَ مِنۡ ءَابَآئِهِمۡ وَأَزۡوَٰجِهِمۡ وَذُرِّيَّٰتِهِمۡۖ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ يَدۡخُلُونَ عَلَيۡهِم مِّن كُلِّ بَابٖ ٢٣[الرعد: 23]. «بهشت‌هاي عدني كه آنان با پدران، همسران و فرزندانشان كه درستكارند در آن داخل شوند و ملائكه از هر دري بر آن‌ها درآيند».

و از جمله آن ملائکه‌ها، نگهبان جهنم است. از او به خدا پناه می‌بریم و ایشان ملائکه قهر و غضب هستند که رأس آن‌ها 19 نفر می‌باشند. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَقَالَ ٱلَّذِينَ فِي ٱلنَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ يُخَفِّفۡ عَنَّا يَوۡمٗا مِّنَ ٱلۡعَذَابِ ٤٩[المؤمن: 49]. «و كساني كه در آتش هستند به نگهبانان جهنم مي‌گويند پروردگارتان را بخوانيد تا يك روز از اين عذاب را به ما تخفيف دهد» و می‌فرماید: ﴿فَلۡيَدۡعُ نَادِيَهُۥ ١٧ سَنَدۡعُ ٱلزَّبَانِيَةَ ١٨[العلق: 17-18]. «تا گروه خود را بخوانند بزودي آتشبانان را فرا خوانيم.» و می‌فرماید: ﴿عَلَيۡهَا تِسۡعَةَ عَشَرَ ٣٠ وَمَا جَعَلۡنَآ أَصۡحَٰبَ ٱلنَّارِ إِلَّا مَلَٰٓئِكَةٗۖ وَمَا جَعَلۡنَا عِدَّتَهُمۡ إِلَّا فِتۡنَةٗ لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ[المدثر: 30-31]. «براي آن نوزده نگهبان است و ما نگهبانان دوزخ را جز ملائكه قرار نداديم، و تعداد ايشان را مگر آزمايشي براي مردمي كه كافر شدند نگردانيديم» و می‌فرماید: ﴿وَنَادَوۡاْ يَٰمَٰلِكُ لِيَقۡضِ عَلَيۡنَا رَبُّكَۖ قَالَ إِنَّكُم مَّٰكِثُونَ ٧٧[الزخرف: 77]. «آن دوزخيان مالك، نگهبان جهنم را ندا كرده و مي‌گويند: اي مالك، از پروردگارت بخواه تا ما را مرگ دهد، بميريم و راحت شويم. در جواب مي‌گويد: شما در اينجا ماندگاريد». در سنت ذکر شده که مالک نگهبان جهنم است و پیامبر جاو را دیده است. در صحیح بخاری از سمره بن جندبتروایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «رَأَيْتُ اللَّيْلَةَ رَجُلَيْنِ أَتَيَانِي قَالَا الَّذِي يُوقِدُ النَّارَ مَالِكٌ خَازِنُ النَّارِ وَأَنَا جِبْرِيلُ وَهَذَا مِيكَائِيلُ» [118]«شب (اسرا) دو مرد را دیدم که پیشم آمدند. گفتند: او مالک، نگهبان آتش و برافروزنده آن است و من جبریل و این میکائیل است».

و از جمله آن‌ها، زائران بیت المعمور است. در هر روز هفتاد هزار ملائکه داخل آن می‌شوند و بار دیگر (به خاطر کثرت ملائکه) دیگر به آنجا برنمی گردند. مالک بن صعصعهتاز پیامبر جروایت می‌کند که فرمود: (... «ثُمَّ رُفِعَ لِي الْبَيْتُ الْمَعْمُورُ فَقُلْتُ يَا جِبْرِيلُ مَا هَذَا قَالَ هَذَا الْبَيْتُ الْمَعْمُورُ يَدْخُلُهُ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ إِذَا خَرَجُوا مِنْهُ لَمْ يَعُودُوا فِيهِ آخِرُ مَا عَلَيْهِمْ» [119]«…سپس بیت المعمور را به من نشان دادند گفتم: ای جبریل این چیست؟ گفت: این بیت المعمور است. هر روز هفتاد هزار ملائکه داخل آن می‌شوند و هنگامی که از آن خارج می‌شوند دیگر برای بار دیگر در آن باز نمی‌گردند».

و از آن جمله ملائکه‌هایی هستند که می‌گردند و بر مجالس ذکر سایه می‌افکنند. شیخین از ابوهریرهتروایت می‌کنند که پیامبر جفرمودند: «إنَّ لِلَّهِ مَلائكَةً يَطُوفُونَ فِي الطُّرُقِ، يَلْتَمِسُونَ أَهْلَ الذِّكْرِ، فَإِذَا وَجَدُوا قَوْمًا يَذْكُرُونَ اللَّهَ، تَنَادَوْا: هَلُمُّوا إِلَى حَاجَتِكُمْ، قَالَ: فَيَحُفُّونَهُمْ بِأَجْنِحَتِهِمْ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْيَا»...) [120]«خداوند، ملائکه‌هایی دارد که در راه‌ها مشغول گشت زنی هستند و بدنبال ذاکران می‌گردند. هرگاه، گروهی را ببینند که به یاد خدا مشغول‌اند، یکدیگر را صدا می‌زنند و می‌گویند: به هدف خود رسیدیم. آنگاه، ذاکران را تا آسمان دنیا زیر بال‌هایشان می‌گیرند». علما می‌گویند: «وهؤلاء الملائكة زائدون عن الحفظة وغيرهم من المرتبين مع الخلائق»«آن‌ها ملائکه‌هایی غیر از ملائکه‌های حافظ انسان هستند».

همچنین ثابت است که آن‌ها سلام امت پیامبر جرا به او میرسانند. امام احمد و نسائی با سند صحیح از عبدالله بن مسعودتروایت می‌کنند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً سَيَّاحِينَ فِي الْأَرْضِ يُبَلِّغُونِي مِنْ أُمَّتِي السَّلَامَ» [121]«برای الله عزوجل ملائکه‌هایی هستند که در زمین می‌گردند و سلام امتم را به من می‌رسانند».

و از آن‌ها کسانی هستند که نویسندگانی گرامی‌اند و کارشان نوشتن اعمال خلق است و بر آن‌ها نگهداری می‌کنند. الله تعالی می‌فرماید: ﴿وَإِنَّ عَلَيۡكُمۡ لَحَٰفِظِينَ ١٠ كِرَامٗا كَٰتِبِينَ ١١ يَعۡلَمُونَ مَا تَفۡعَلُونَ ١٢[الإنفطار: 10-12]. «البته و يقيناً نگهبان‌ها براي مراقبت احوال و اعمال شما مأمورند، ملائكه‌هايي بزرگوارند كه اعمال بندگان را مي‌نويسند، شما هر چه كنيد همه را مي‌دانند» و می‌فرماید: ﴿إِذۡ يَتَلَقَّى ٱلۡمُتَلَقِّيَانِ عَنِ ٱلۡيَمِينِ وَعَنِ ٱلشِّمَالِ قَعِيدٞ ١٧ مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ ١٨[ق: 17-18]. «دو ملائكه گفتار و كردار شخص را دريافت مي‌دارند و آن را ثبت مي‌كنند، يكي از دسـت راست و ديگري از دست چپ نشسته و همنشين او هستند، هر كلمه‌اي كه بر زبان براند (از خير و شر) آن را مي‌نويسند و مراقب و حاضر حال اويند». مجاهد در تفسیر این آیه می‌فرماید: ملائکه‌ای در راست و ملائکه‌ای در چپ قرار دارد اما آنکه در راست است خیر و دیگری که در چپ قرار دارد شر و بدی را می‌نویسد.

و از ایشان منکر و نکیر مسئول عذاب قبر و سؤال از بندگان در قبرهایشان هستند که احادیث صحیح بر آن دلالت دارند. شیخین از انس بن مالکتروایت می‌کند که پیامبرجفرمودند: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا وُضِعَ فِي قَبْرِهِ وَتَوَلَّى عَنْهُ أَصْحَابُهُ وَإِنَّهُ لَيَسْمَعُ قَرْعَ نِعَالِهِمْ أَتَاهُ مَلَكَانِ فَيُقْعِدَانِهِ فَيَقُولَانِ مَا كُنْتَ تَقُولُ فِي هَذَا الرَّجُلِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَأَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ فَيُقَالُ لَهُ انْظُرْ إِلَى مَقْعَدِكَ مِنْ النَّارِ قَدْ أَبْدَلَكَ اللَّهُ بِهِ مَقْعَدًا مِنْ الْجَنَّةِ فَيَرَاهُمَا جَمِيعًا» [122]«هنگامی که فردی دفن می‌شود و دوستانش او را رها می‌کنند، او صدای پاهای تشییع کنندگان را می‌شنود؛ آنگاه دو ملائکه پیش او می‌آیند و او را نشانده و به او می‌گویند: در مورد این مرد (به محمد جاشاره دارند) چه می‌گویی؟ اگر اهل ایمان باشد می‌گوید: شهادت میدهم که او بنده و رسول خداست. به او گفته می‌شود: به جایگاهت در دوزخ بنگر که خداوند آن را برایت به جایگاهی در بهشت تبدیل نمود. پس هردو جایگاه را با هم می‌بیند.»

ترمذی و ابن حبان از ابوهریرهتروایت می‌کنند که رسول‌اللهصمی‌فرماید: «إِذَا قُبِرَ الْمَيِّتُ أَوْ قَالَ أَحَدُكُمْ أَتَاهُ مَلَكَانِ أَسْوَدَانِ أَزْرَقَانِ يُقَالُ لِأَحَدِهِمَا الْمُنْكَرُ وَالْآخَرُ النَّكِيرُ فَيَقُولَانِ مَا كُنْتَ تَقُولُ فِي هَذَا الرَّجُلِ»...) [123]«هنگامی که میت دفن می‌شود یا گفت هنگامی که یکی از شما دفن می‌شود: دو ملائکه سیاه که چشمانی آبی دارند به یکی از آن‌ها منکر و به دیگری نکیر گفته می‌شود. می‌گویند: در باره این مرد چه می‌گویی؟…»

این‌ها مشهورترین ملائکه هستند که نصوص به وسیله ذکر وظایف و اسم‌هایشان آمده است، بر بنده ایمان به آن‌ها به صورت معین و تصدیق کردن آنچه که نصوص در حق آن‌ها بر آن دلالت دارد واجب است. و الله تعالی اعلم.

[111] صحیح مسلم برقم (177). [112] رواه الإمام أحمد فی المسند : 6 / 156، والنسائی فی السنن : 3 / 213، برقم (1625)، ونحوهما مسلم فی الصحیح، برقم (770)، وابن ماجه، برقم (1357). [113] المسند:2/ 162، 192 المستدرک : 2 / 506، 4 / 589، واللفظ للحاکم. ووافقه الذهبی [114] المسند:3 / 7، وسنن الترمذی 4 / 620، برقم (2431)،5 / 372- 373، برقم(3243) قال الترمذی حدیث حسن وصححه غیره من أهل العلم. [115] صحیح البخاری، برقم (3231)، ومسلم برقم (1795). [116] صحیح البخاری برقم (318)، ومسلم برقم (2646). [117] تفسیر ابن کثیر (7 / 120). [118] صحیح البخاری برقم (3236). [119] صحیح البخاری برقم (3207)، ومسلم برقم (164) واللفظ لمسلم. [120] صحیح البخاری برقم (6408)، ومسلم برقم (2689) واللفظ للبخاری. [121] المسند : 1 / 452، وسنن الترمذی : 3 / 43، برقم (1282)، واللفظ لأحمد. [122] صحیح البخاری برقم (1374)، ومسلم برقم (2870)، واللفظ للبخاری. [123] سنن الترمذی : 3 / 385، برقم (1073)، والإحسان فی تقریب صحیح ابن حبان : 7 / 386، برقم (3117)، واللفظ للترمذی.