نوهٔ رسول اللهص، حسن بن علی بن ابی طالبب:
ابن عبدالبر/در استیعاب (۱/۳۶۹ حاشیة الإصابة) میگوید: «به تواتر از پیامبرصروایت شده که وی دربارهٔ حسن بن علی فرمود: «إن ابني هذا سيد، وعسى الله أن يبقيه حتى يصلح به بين فئتين عظمتين من المسلمين»یعنی: همانا این پسرم سرور است و امید است الله او را زنده نگاه دارد تا میان دو گروه بزرگ از مسلمانان آشتی ایجاد کند.
این حدیث را گروهی از صحابه روایت کردهاند و در حدیث ابی بکره که در اینباره روایت شده آمده است: «إِِنَّهُ رَيْحَانَتِي مِنَ الدُّنْيَا»یعنی: او گل خشبوی من در این دنیا است.
و هیچ کس سرورتر از کسی نیست که رسول اللهصاو را سرور نامید و او ـ خداوند رحمتش کند ـ شخصی بردبار و پرهیزکار و فاضل بود، پرهیزکاری و فضیلتش او را به ترک کردن حکومت و دنیا فرا خواند چرا که وی به آنچه نزد الله بود امید داشت و گفت: «والله ما أحببت منذ علمت ما ینفعنی، وما یضرنی أن إلی أمر أمة مُحَمَّد جعلى أن یهراق فی ذلک محجمة دم»یعنی: به الله سوگند از زمانی که سود و زیانم را شناختم دوست نداشتم که به خاطر سپرده شدن امور امت محمدصبه من، به مقدار ظرف حجامتی خون ریخته شود» او از کسانی بود به یاری عثمان/شتافت و از او دفاع نمود».
امام ذهبی در سیر أعلام النبلاء (۳/۲۴۵-۲۴۶) دربارهٔ وی گفته است: «پیشوا و سرور، گل خوشبوی رسول اللهصو نوهٔ او، سرور جوانان بهشتی، ابو محمد قریشی هاشمی مدنی، شهید».
همچنین (۳/۲۵۳) میگوید: «او پیشوا، سروری، خوش سیما، زیبا، خردمند، باوقار، بخشنده، ستوده شده، نیکوکار،دیندار، پرهیزکار، باشکوه و بزرگوار بود».
ابن کثیر/در «البدایة والنهایة» (۱۱/۱۹۲-۱۹۳) دربارهٔ او میگوید: «ابوبکر صدیق او را گرامی و بزرگ داشته و احترامش نموده و به او «پدر و مادرم فدایت باد» میگفت، و عمر بن خطاب نیز اینچنین بود» تا آنجا که میگوید: «عثمان بن عفان نیز حسن و حسین را گرامی داشته و دوستشان داشت، و حسن بن علی در حادثه محاصره شدن خانهٔ عثمان نزد او و همراهش بوده شمشیرش را از نیام برکشیده و از عثمان دفاع میکرد، عثمان نگران او شده پس وی را سوگند داد که به خانهاش باز گردد، به خاطر اینکه خیال علی راحت شده و به سبب اینکه نگرانش بود؛ خداوند از آنها خوشنود باد».