توحید الوهیت [۳۰]
یعنی خدا را به يگانگى بپرستيد، وهيچ چیز را با او در عبادت شريک نگردانيد. بنابراین دعا و قربانی و نذر و نماز و ترس و امید و توکل و یاری خواستن و دیگر انواع عبادات را باید تنها برای پروردگار ـ سبحانه و تعالی ـ قرار داد. هر کس هر کدام از این عبادات را برای غیر خدا انجام دهد دیگر موحد نیست، بلکه در حق الله متعال دچار شرک شده است، حتی اگر به توحید ربوبیت اعتراف داشته باشد.
توحید الوهیت همان چیزی است که تمام پیامبران به خاطر آن مبعوث شدهاند و کتابهای آسمانی فرو فرستاده شدهاند، و هر کس به درستی این توحید را بشناسد به حال و روز بسیاری از مردم که این توحید را ضایع کردهاند و نسبت به بسیاری از حقوق آن آگاهی ندارند، پی خواهد برد.
همچنین باید دانست که توحید تنها دست کشیدن از عبادت غیر الله از جمله بتها نیست، بلکه انسان باید از همۀ عبادتها برای غیر خدا دست کشد و از آن و اهل آن بیزاری جوید و همۀ عبادتها را برای خدا خالص گرداند. بنابراین کسی که خداوند متعال را عبادت کند اما به چیزهایی که جز او عبادت میشوند، کفر نورزد، به «دستاویز محکم» پروردگار چنگ نزده است. خداوند متعال میفرماید:
﴿فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ﴾[البقرة: ۲۵۶].
(پس هر که به طاغوت کفر ورزد و به الله ایمان آورد به یقین به دستاویزی استوار چنگ زده است).
و در صحیح مسلم روایت شده که پیامبر اکرم ـ جـ فرمود: «هر که لا اله الا الله بگوید و به آنچه جز الله پرستیده میشود کفر ورزد، مال و جانش حرام است و حساب [نیت] او با الله است». [۳۱]
کسی که به طاغوت کفر نورزد به «عروة الوثقی» یعنی «لا اله الا الله» چنگ نزند، بلکه دست از آن بکشد و حقوق آن را زیر پا بنهد جان و مالش در امان نخواهد بود. اساس توحید پیامبران و بلکه اساس دینی که پیامبران به سوی آن فرا خواندهاند همان یگانه ساختن الله در عبادت و بیزاری از هر معبودی جز الله است، و این همان «ملت ابراهیم» است که خداوند متعال دربارهاش میفرماید:
﴿قَدۡ كَانَتۡ لَكُمۡ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ فِيٓ إِبۡرَٰهِيمَ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ إِذۡ قَالُواْ لِقَوۡمِهِمۡ إِنَّا بُرَءَٰٓؤُاْ مِنكُمۡ وَمِمَّا تَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ كَفَرۡنَا بِكُمۡ وَبَدَا بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمُ ٱلۡعَدَٰوَةُ وَٱلۡبَغۡضَآءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤۡمِنُواْ بِٱللَّهِ وَحۡدَهُۥٓ﴾[الممتحنة: ۴].
(قطعا برای شما در [پیروی] از ابراهیم و کسانی که با اویند سرمشقی نیکوست، آنگاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آنچه به جای الله میپرستید بیزاریم؛ به شما کفر میورزیم و میان ما و شما دشمنی و کینۀ همیشگی پدیدار شده تا وقتی که فقط به الله ایمان آورید).
و میفرماید:
﴿وَإِذۡ قَالَ إِبۡرَٰهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوۡمِهِۦٓ إِنَّنِي بَرَآءٞ مِّمَّا تَعۡبُدُونَ ٢٦ إِلَّا ٱلَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُۥ سَيَهۡدِينِ ٢٧ وَجَعَلَهَا كَلِمَةَۢ بَاقِيَةٗ فِي عَقِبِهِۦ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ ٢٨﴾[الزخرف: ۲۶-۲۸]. (و چون ابراهیم به پدر و قومش گفت من از آنچه میپرستید بیزارم (۲۶) مگر [از] آن کس که مرا پدید آورد و البته او مرا راهنمایی خواهد کرد (۲۷) و او آن را در پی خود سخنی جاویدان کرد، باشد که آنان [به توحید] بازگردند).
اما اگر به حال و روز توحید الوهیت در دوران ما بنگری میبینی آثار و نشانههای آن نزد بسیاری از مردم به فراموشی سپرده شده است. به این دو مثال توجه کنید:
مثال نخست: قربانی: قربانی یکی از والاترین و بزرگترین عبادتها است. الله متعال خطاب به پیامبرش میفرماید:
﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾[الكوثر: ۲].
(پس برای پروردگار خود نماز بگزار و قربانی کن).
اگر قربانی را از جملۀ عبادات به شمار آوریم، خواهیم دانست انجام آن برای غیر الله شرک است. در صحیح مسلم از علی ـ سـ روایت است که گفت: رسول الله ـ جـ چهار سخن به من گفت، و از جملۀ آن این را نام برد که: «خداوند لعنت کند کسی را که برای غیر الله قربانی کند». [۳۲]اما در دوران ما به سبب جهل نسبت به توحید الوهیت، (توحید عبادت) ذبح و قربانی برای غیر خدا بسیار است، حتی برخی از جاهلان هنگامی که در جایی منزل میگیرند برای آنکه از جنها در امان باشند برای آنان قربانی میکنند، یا کارهایی اینچنین که شرک در حق خداوند متعال است.
مثال دوم: دعا و فرا خواندن غیر الله.
دعا نیز عبادتی است بس بزرگ که از عظیمترین اسباب و قویترین آن برای جلب سود و دفع زیان است و نشانهای است بر نیاز بنده به پروردگار. خداوند متعال بندگان خود را به دعا امر نموده و فرموده است:
﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ٱدۡعُونِيٓ أَسۡتَجِبۡ لَكُمۡ﴾[المؤمن: ۶۰].
(و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا شما با اجابت کنم).
و رسول خدا ـ جـ میفرماید: «دعا همان عبادت است». [۳۳]حال که دعا از جمله گرامیترین و بزرگترین عبادات است، انجام آن برای غیر الله نیز شرک خواهد بود، اما با نگاه به حال و روز بسیاری از انسانهایی که خود را منتسب به اسلام میدانند و نظر به رابطۀ آنان با اهل قبور خواهیم دید آنان دعای خود را برای مردگان و غایبان قرار دادهاند، و چنان آنها را به فریاد میخوانند که گویا صدایشان را میشنوند و چنان از آنان درخواست یاری میکنند که گویا حاضرند و قادر! الله متعال میفرماید:
﴿وَٱلَّذِينَ تَدۡعُونَ مِن دُونِهِۦ مَا يَمۡلِكُونَ مِن قِطۡمِيرٍ ١٣ إِن تَدۡعُوهُمۡ لَا يَسۡمَعُواْ دُعَآءَكُمۡ وَلَوۡ سَمِعُواْ مَا ٱسۡتَجَابُواْ لَكُمۡۖ وَيَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ يَكۡفُرُونَ بِشِرۡكِكُمۡۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثۡلُ خَبِيرٖ ١٤﴾[فاطر: ۱۳-۱۴].
(و کسانی را که به جز او میخوانید مالک پوستۀ هستۀ خرمایی [هم] نیستند (۱۳) اگر آنها را بخوانید دعای شما را نمیشنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمیکنند و روز قیامت شرک شما را انکار میکنند و [هیچکس] چون [پروردگار] آگاه تو را خبردار نمیکند).
درخواست شفاعت از مردگان و عرضه کردن حاجات به آنان شرک است؛ فرقی نمیکند پیامبران باشند یا صالحان و دیگران، و چنین کاری نقض کنندهی توحید الوهیت است و جز با توبه بخشیده نمیشود، و هر کس با این اعمال از دنیا برود در آتش جاودانه خواهد بود.
[۳۰] شیخ سلیمان بن ناصر العلوان، القول الرشید في حقیقة التوحید. [۳۱] به روایت مسلم در کتاب الإیمان، باب «الأمر بقتال الناس حتی یقولوا لا إله إلا الله» (۲۵). [۳۲] به روایت مسلم در کتاب الأضاحی، باب «تحریم الذبح لغیر الله» (۱۹۷۸). [۳۳] به روایت ترمذی در کتاب الدعوات، باب «الدعاء مخ العبادة» (۳۷۷۱). شیخ آلبانی این حدیث را در صحیح سنن ابیداود (۱۳۲۹) صحیح دانسته است.